• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معجزات پیامبر (منابع شیعه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیامبران در طول رسالت خویش همواره برای اثبات حقانیت خود و اتمام حجت معجزاتی را از طرف خداوند و با اذن پروردگار برای مردم ارائه می‌دادند. در خصوص معجزات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و حتی ائمه (علیهم‌السّلام) در منابع اهل‌سنت و شیعه، موارد فراوانی ذکر شده است. اما در خصوص معجزات پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، به عنوان نمونه به چند مورد، با سند معتبر اشاره می‌کنیم.



محمد بن حسن صفار روایت معتبری را در این خصوص نقل می‌کند که شخص غیر مسلمانی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معجزه خواست تا ایمان بیاورد تا اینکه حضرت به دو درخت که در کنارش بودند دستور داد تا از جای خود حرکت کنند آنها نیز حرکت کردند آن شخص با دیدن این معجزه ایمان آورد:
حدثنا احمد بن محمد عن الحسین بن سعید و علی بن الحکم جمیعا عن محمد بن ابی عمیر عن حماد بن عثمان عن ابی عبدالله ع قال: ان من الناس من یؤمن بالکلام و منهم من لا یؤمن الا بالنظر ان رجلا اتی النبی صفقالله ارنی‌ آیة فقال رسول الله صلشجرتین اجتمعا فاجتمعتا ثم قال تفرقا فافترقاو رجع کل واحدة منهما الی مکانهما قال فآمن الرجل‌.

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: برخی از مردم به وسیله‌ سخن، ایمان می‌آورند و برخی دیگر جز با دیدن معجزه ایمان نمی‌آورند. روزی مردی به محضر رسول خدا رسید و به ایشان گفت: معجزه‌ای نشانم بده. رسول خدا به دو درختی که در کنار وی بودند گفتند: کنار هم قرار بگیرید آن دو درخت در کنار یکدیگر قرار گرفتند. سپس به آن دو درخت دستور داد تا از یکدیگر فاصله بگیرند و آن دو فاصله گرفتند و هر کدام در جای سابق خود مستقر شدند. آنگاه آن مرد ایمان آورد.

۱.۱ - بررسی سند

اسناد روایت را تک تک بررسی می‌کنیم.

۱.۱.۱ - احمد بن محمد

نام وی احمد بن محمد بن عیسی‌ می‌باشد که دارای توثیقات فراوان است.
نجاشی گوید: ابو جعفر رحمه الله شیخ القمیین و وجههم و فقیههم غیر مدافع.

ابوجعفر از چهرهای شیخ و سرشناس و فقیه قم بود که در برابرش کسی نبود (یکه تاز)
شیخ طوسی درباره او گوید: الاشعری القمی ثقة له کتب.

در فهرست نیز گوید: احمد بن محمد بن عیسی... ابو جعفر هذا شیخ قم و وجهها و فقیهها غیر مدافع.... لقی ابا الحسن الرضا علیه السلام. و صنف کتبا.

احمد بن محمد شیخ قمی است و از چهرهای سرشناس و فقیهی بود که در برابرش کسی نبود (یکه تاز) و امام رضا (علیه‌السّلام) را ملاقات کرده و کتاب‌هایی را تصنیف کرده است.
ابن‌داود درباره وثاقت او گوید:
احمد بن محمد بن عیسی.... . شیخ قم و وجهها و فقیهها غیر مدافع له کتب (کش‌): ... کان شیخ القمیین و رئیسهم و فقیههم لقی ابا جعفر الثانی (علیه‌السّلام) و ابا الحسن الثالث علیه السلام.

احمد بن محمد بن عیسی... شیخ قم و سرشناس و فقیه یگانه بود.... او شیخ و رئیس و فقیه قمی‌ها بود.
علامه حلی نیز گوید:
احمد بن محمد بن عیسی.... و ابو جعفر شیخ قم و وجهها و فقیهها غیر مدافع و کان ایضا الرئیس الذی یلقی السلطان بها ولقی ابا الحسن الرضا (علیه‌السّلام) و ابا جعفر الثانی و ابا الحسن العسکری علیهما السلامو کان ثقةو له کتب ذکرناها فی الکتاب الکبیر.

. . او فقیه قم و ثقه بود شرشناس، و فقیه بود امام رضا، امام جواد، امام عسکری (علیهم‌السّلام) را ملاقات کرده و مورد اطمینان بود.

۱.۱.۲ - حسین بن سعید

نام وی حسین بن سعید بن حماد می‌باشد.
شیخ طوسی درباره او گوید: الحسین بن سعید بن حماد بن سعید بن مهران من موالی علی بن الحسین علیهما السلام الاهوازی ثقة.
در رجال نیز گوید: المصنفات الاهوازی ثقة.
علامه حلی نیز می‌نویسد: ثقة عین جلیل القدر.

۱.۱.۳ - علی بن حکم

علی بن حکم انباری در رجال چنین توثیق شده است.
شیخ طوسی گوید: ثقة جلیل القدر.

او ثقه و جلیل‌القدر است.
علامه حلی نیز می‌نویسد: ثقة جلیل القدر.
البته علی بن حکم و حسین بن سعید روایت را هر دو باهم از ابن ابی‌عمیر نقل کرد‌ه‌اند.

۱.۱.۴ - ابن ابی‌عمیر

وی از اصحاب اجماع می‌باشد.
نجاشی درباره ایشان آورده است:
محمد بن ابی عمیر زیاد بن عیسی ابو احمد الازدی...، جلیل القدر عظیم المنزلة فینا وعند المخالفین.

محمد بن ابی‌عمیر... یک شخصیت جلیل‌القدر و بزرگ منزلت در نزد ما و اهل‌سنت است.
شیخ طوسی نیر در رجال او را توثیق کرده است: ثقة.

کشی او را از اصحاب اجماع دانسته و گوید: اجمع اصحابنا علی تصحیح ما یصح عن هؤلاء و تصدیقهم و اقروا لهم بالفقه و العلم و هم ستة نفر.

گروه امامیه اجماع و اتفاق دارند بر پذیرش و راست انگاشتن سخن و روایت آنها و بر فقه و علم آنها اقرار کرده‌اند و آنها شش نفرند.

۱.۱.۵ - حماد بن عثمان بن عمرو

او از اصحاب اجماع به شمار می‌رود؛ یعنی از کسانی است که اگر روایتی با سند صحیح به او منتهی شود، تمام شیعیان بر قبول و تصحیح آن اتفاق دارند. در رجال کشی چنین آمده است:
اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح من هؤلاء و تصدیقهم لما یقولون واقروا لهم بالفقه، من دون اولئک الستة الذین عددناهم وسمیناهم، ستة نفر: جمیل بن دراج وعبدالله بن مسکان، وعبدالله بن بکیر، وحماد بن عیسی، وحماد بن عثمان، وابان بن عثمان.

علاوه بر این حماد بن عثمان توسط بزرگان علم رجال شیعه نیز توثیق شده است، ازجمله نجاشی او و برادرش را توثیق کرده است:
کان یسکن عرزم فنسب الیها، و اخوه عبدالله ثقتان.

و شیخ طوسی می‌گوید که او مورد اعتماد و گرانقدر بوده است.
حماد بن عثمان الناب، ثقة، جلیل القدر.

حلی نیز گوید: و اخوه عبدالله ثقتان.
همچنین گوید: ثقة جلیل القدر.

بنابراین روایت صحیح است البته روایت در خصوص معجزه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره اطاعت درختان از حضرت، فراوان است که فقط یک مورد را ذکر کردیم همچنانکه یکی از محققین گوید:
واطاعة الشجر لرسول الله کثیر فی بدایة الدعوة.
اطاعت (این نوع معجزه) درخت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ابتدای دعوت مردم فراوان است.
[۱۹] عاشور، سیدعلی، الولایة التکوینیة لآل محمد (علیه‌السّلام)، ص۱۷۵.



روایت در خصوص شتر پیری می‌باشد که می‌خواستند او را نحر بکنند اما او به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پناه برد و از صاحب خود شکایت کرد.
محمد بن حسن صفار روایت را چنین نقل کرده است:
حدثنا احمد بن الحسن عن علی بن فضال عن ابیهو احمد بن محمد عن الحسن بن علی بن فضال عن عبدالله بن بکیر عن زرارةعن ابی عبدالله ع قال: ان ناضحا کان لرجل من الناس فلما اسن قال بعض اصحابه لو نحرتموهفجاء البعیر الی‌ رسول‌ الله‌ صفجعل یرغو فارسل رسول الله صفجعل یرغو الی صاحبه فلما جاء قال له النبی صان هذا یزعم انه کان لکم شابا حتی هرم و انه قد نفعکم و انکم اردتم نحره قال فقال صدق فقال رسول الله صلا تنحروه و دعوه قال فترکوه

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: شخصی، شتر آبکشی داشت و چون سالخورده شد یکی از خاندانش گفت: کاش آن را نحر می‌کردید آن شتر نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد و فریاد می‌کشید، رسول خدا صاحبش را خواست و فرمود: این شتر می‌پندارد که از جوانی تاکنون به شما خدمت کرده و به شما فایده رسانیده و اکنون که پیر شده می‌خواهید او را بکشید آن شخص گفت شتر راست گفته. پس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: او را نکشید و رهایش کنید امام فرمود: آن را رها کردند.

۱.۱ - بررسی سند

این روایت با دو طریق ذکر شده است که به بررسی یک طریق آن می‌پردازیم.

۱.۱.۱ - احمد بن محمد

توثیق او در روایت اول گذشت.

۲.۱.۲ - حسن بن علی بن فضال

برخی گفته‌اند وی فطحی بود اما در آخر عمرش شیعه شده است.
ابن‌داود در این خصوص گوید: کوفی یکنی ابا محمد (کش جش‌) کان فطحیا و رجع عند موته.
هر چند برخی گفته‌اند او فطحی بوده است، اما ثقه بوده است.
شیخ طوسی درباره او گوید: الحسن بن علی بن فضال مولی لتیم الرباب کوفی ثقة.
البته علامه حلی نیز در خصوص او گوید:
روی عن الرضا (علیه‌السّلام) وکان خصیصا به و کان جلیل القدر عظیم المنزلة زاهدا ورعا ثقة فی روایاته

از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل روایت کرده و از شاگردان خصوصی امام رضا (علیه‌السّلام) بودو او جلیل‌القدر دارای منزلت بلند، زاهد، با ورع و در در نقل روایت ثقه بوده است.

۲.۱.۳ - عبدالله بن بکیر

وی از اصحاب اجماع می‌باشد.
کشی در این‌باره گوید: اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح من هؤلاء و تصدیقهم لما یقولون و اقروا لهم بالفقه.
شیخ طوسی نیز گوید:
فطحی المذهب الا انه ثقة.
در رجال ابن داود نیز آمده است:
عبدالله بن بکر الشیبانی (ست‌) فطحی ثقة یکنی ابا عتبة.

۲.۱.۴ - زرارة بن اعین

وی از اصحاب اجماع می‌باشد.
کشی در کتاب رجال خود، ایشان را از اصحاب اجماع می‌داند و تصریح می‌کند که او یکی از افرادی است که تمام شیعیان بر تصدیق روایاتی که سندش به صورت صحیح به آن‌ها برسند، اجماع دارند:
قال الکشی اجتمعت العصابة علی تصدیق هؤلاء الاولین من اصحاب ابی جعفر ع و ابی عبدالله ع و انقادوا لهم بالفقه فقالوا افقه الاولین ستة زرارةو معروف بن خربوذ و برید و ابو بصیر الاسدی و الفضیل بن یسار و...

نجاشی گوید: شیخ اصحابنا فی زمانه و متقدمهم و کان قارئا فقیها متکلما شاعرا ادیبا قد اجتمعت فیه خلال الفضل و الدین صادقا فیما یرویه.
او از بزرگان اصحاب ما در زمان خود و پیشتاز از آنها بوده و قاری، فقیه، متکلم، شاعر و ادیب بود و همه صفات برتری و فضیلت و کمال در او گرد آمده بود و در آنچه نقل می‌کرد صادق بود.
علامه حلی نیز این مطلب را نقل کرده است.
شیخ طوسی گوید: ثقة.
این روایت نیز همچنان که بررسی شد، معتبر است.


روایتی معتبری را کلینی در این خصوص چنین نقل می‌کند که آنچنان باران بارید که مردم احساس کردند اگر این باران ادامه داشته باشد، همه غرق می‌شوند لذا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به باران اشاره کرد که درون شهر نبارد.
علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن هشام بن الحکم‌ عن ابی عبدالله ع قال: لما استسقی رسول الله ص و سقی الناس حتی قالوا انه الغرق وقال رسول الله ص‌ بیده‌و ردها اللهم حوالینا و لا علیناقال فتفرق السحاب‌ فقالوا یا رسول الله استسقیت لنا فلم نسق ثم استسقیت لنا فسقینا قال انی دعوت و لیس لی فی ذلک نیة ثم دعوت و لی فی ذلک‌ نیة.

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: هنگامی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) طلب باران کرد و برای مردم باران آمد تا جایی‌که گفتند: غرق می‌شویم و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با دست مبارک خود اشاره کرد و آنها (باران) را برگرداند، و گفت: خدایا به اطراف ما باران را بفرست و بر ما نفرست، پس ابرها پراکنده شدند به حضرت عرض کردند: ‌ای رسول خدا یک بار دیگر نیز برای ما طلب‌ باران کردی ولی باران بر ما نبارید و دومین بار که طلب باران کردی بر ما بارید؟ (این چگونه بود؟) فرمود: من (در اولین بار که) دعا کردم تصمیم بدان نداشتم، سپس که دعا کردم تصمیم داشتم.
این روایت را علامه مجلسی معتبر دانسته است.
الحدیث الخامس‌: حسن کالصحیح.

شیخ‌ هادی نجفی نیز در موسوعة الاحادیث در خصوص سند روایت گوید:
الروایة صحیحة الاسناد.

البته معجزات فراوان و گوناگون دیگر نیز از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است که به این چند مورد بسنده کردیم.


۱. الصفار، محمد بن الحسن بن فروخ وفات:۲۹۰، بصائر الدرجات، ص۲۷۳، تحقیق:تصحیح وتعلیق وتقدیم:الحاج میرزا حسن کوچه باغی سال چاپ:۱۴۰۴ - ۱۳۶۲ شناشر:منشورات الاعلمی – طهران چاپخانه:مطبعة الاحمدی - طهران.    
۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال ‌النجاشی، ص‌۸۲.    
۳. طوسی، محمد بن حسن، رجال‌ الطوسی، ج۱، ص۳۵۱، اصحاب‌ابی‌الحسن...، باب‌ الهمزة.    
۴. طوسی، محمد بن حسن، فهرست‌ الطوسی، ص۲۵.    
۵. حلی، حسن بن علی، رجال ‌ابن‌داود، ص۴۳، الجزء الاول‌ من...، باب‌الهمزة.    
۶. حلی، حسن بن علی، الخلاصة للحلی، ص۶۱.    
۷. طوسی، محمد بن حسن، فهرست ‌الطوسی، ص۲۲۰.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، رجال ‌الطوسی، ص‌۳۵۵.    
۹. حلی، حسن بن علی، الخلاصة للحلی، ص۱۱۴.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، فهرست‌ الطوسی، ص۳۶۶.    
۱۱. حلی، حسن بن علی، الخلاصة للحلی، ص۱۷۷.    
۱۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۲۶.    
۱۳. طوسی، محمد بن حسن، رجال‌ الطوسی، ص‌۳۶۵.    
۱۴. طوسی، محمد بن حسن، رجال‌ الکشی، ص‌۵۵۶.    
۱۵. طوسی، محمد بن حسن، رجال الکشی، ج۱، ص۳۷۵.    
۱۶. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۴۳.    
۱۷. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۱۱۵.    
۱۸. حلی، حسن بن علی، الخلاصة للحلی، ص۱۲۵.    
۱۹. عاشور، سیدعلی، الولایة التکوینیة لآل محمد (علیه‌السّلام)، ص۱۷۵.
۲۰. الصفار، محمد بن الحسن بن فروخ (متوفای ۲۹۰)، بصائر الدرجات، ص۳۴۷.    
۲۱. حلی، حسن بن علی، رجال ‌ابن‌داود، ص۲۳۹.    
۲۲. طوسی، محمد بن حسن، رجال ‌الطوسی، اصحاب‌ابی‌الحسن... باب‌الحاء، ص۳۵۴.    
۲۳. حلی، حسن بن علی، الخلاصة للحلی، ص‌۹۸.    
۲۴. طوسی، محمد بن حسن، رجال ‌الکشی، ص‌۳۷۵.    
۲۵. طوسی، محمد بن حسن، فهرست ‌الطوسی، ص۱۰۶.    
۲۶. حلی، حسن بن علی، رجال‌ ابن‌داود، ص۲۵۳.    
۲۷. طوسی، محمد بن حسن، رجال ‌الکشی، ص‌۲۳۸.    
۲۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال ‌النجاشی، ص‌۱۷۵.    
۲۹. حلی، حسن بن علی، الخلاصة للحلی، ص‌۷۶.    
۳۰. طوسی، محمد بن حسن، رجال ‌الطوسی، ص‌۳۳۷.    
۳۱. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الاسلامیة)، ج‌۲، ص۴۷۴، دار الکتب الاسلامیة - تهران، چاپ:چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۳۲. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج‌۱۲، ص۲۶، دار الکتب الاسلامیة - تهران، چاپ:دوم، ۱۴۰۴ ق.    
۳۳. الشیخ‌هادی النجفی، موسوعة احادیث اهل البیت (علیه‌السّلام) ج۳، ص۴۲۹، دار احیاء التراث العربی للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان ناشر:دار احیاء التراث العربی للطباعة والنشر، چاپ:الاولی سال چاپ:۱۴۲۳ – ۲۰۰۲م.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا در منابع شیعه روایت معتبری درباره معجزات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است؟»    






جعبه ابزار