مراکش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مراکش یکی از
کشورهای اسلامی میباشد که از شرق با کشور
الجزایر، از غرب با اقیانوس اطلس، از جنوب با کشور موریتانی و از شمال با دریای مدیترانه همسایه است.
مراکش یا مغرب، کشوری در شمال غربی
آفریقا است. مراکش ساحلی طولانی با اقیانوس اطلس دارد که از شمال به جبل الطارق و دریای مدیترانه میرسد. کشور مراکش از شرق با کشور
الجزایر، از غرب با اقیانوس اطلس، از جنوب با کشور موریتانی و از شمال با دریای مدیترانه همسایه است. مراکش ادعای مالکیت بر صحرای غربی را دارد و بخش عمدهای از آن را از سال، اداره کرده است. وضعیت صحرای غربی هنوز مورد اختلاف و
مناقشه است. پایتخت مراکش
شهر رباط است. نام «مراکش» در فارسی امروز معمولتر از «مغرب» است، زیرا نام بین المللی پادشاهی مغرب مراکو است که برگرفته از نام مراکش است. بنابراین، کاربرد نام مراکش به جای مغرب در
زبان فارسی بهتر است به ویژه اینکه دولت آن کشور نام رسمی بین المللی مراکو را به رسمیت میشناسد و نه نام عربی المغرب.
ترکیه تنها کشور دنیا است که از پادشاهی مراکش با نام کشور
فاس نام میبرد.
قبایل بربری یا آمازیغ ساکن منطقه
شمال آفریقا از دیرباز دارای روابطی گسترده با ملل و تمدنهای کهن فنیقی، کارتاژی، رومانی، وندالی و بیزانسی بودهاند. با این وجود هیچ یک از این تمدنها توانائی تسلط کامل بر منطقه را نداشتهاند چرا که قبایل ساکن آن دارای صفات متمایزی چون ایستادگی و مقاومت و همچنین آزادیخواهی و پایبندی به
فرهنگ و
زبان خود بودند. با رسیدن دعوت اسلامی به آن منطقه در سال هجری قمری (برابر سال میلادی)، ساکنان منطقه با اهداف اسلامی آشنا گشته و در نتیجه
دین نوین
اسلام را پذیرا شدند. اسلام سر انجام در سال هجری قمری (برابر سال میلادی) و به طور مشخص پس از گریز یکی از
نوادگان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، معروف به مولا ادریس بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن علی، از دست حاکمان عباسی بغداد، اسلام به صورت ریشهای و بنیادین در این منطقه گسترش یافت. مراکشیان وی را به امیرالمؤمنین بودن برگزیده و پس از
بیعت و اعلام وفاداری، با کمک ایشان نخستین
دولت اسلامی مستقل از
خلافت مشرق عربی را بر پا نمودند که نام دولت ادریسیان را به خود گرفت. ساکنان و حکمرانان مراکش، گذشته از تفاوتهای قبیلهای و ریشهای خود، ضمن پایبندی عمیق به ارزشهای اسلامی بر نشر و تبلیغ
رسالت محمدی و اهداف آن نه تنها در سراسر کشور بلکه در مناطق جنوب و دیگر سرزمینهای آفریقایی و همچنین در مناطق شمال و کشورهایی همچون اسپانیا، پرتغال و جنوب فرانسه همت گماردند.
سالهای، مصادف با حکومتهای حسن اول، عبدالعزیز و مولای حفیظ است. این دوران در پرتو رقابت قدرتهای بزرگ استعماری، مراکش
استقلال خود را حفظ میکند. لیکن در سال، پس از موافقتنامههای الجزیره (م)، فرانسه بخش عظیمی از مراکش را اشغال میکند و از این سال به بعد مبارزه علنی مردم علیه سلطه فرانسه تحت رهبری عبدالکریم خطاب آغاز میگردد. در سال میلادی، محمد بن یوسف (محمد پنجم) به تخت
سلطنت مینشیند و به علت مخالفت با سلطه فرانسویان، بدون اینکه خواهان گسستن کامل از فرانسه باشد تبدیل به یک چهره ملی میگردد که در آینده به پدر استقلال مراکش
شهرت مییابد. فرانسه که حاضر به قبول استقلال مراکش نبود سعی کرد از برخی عناصر مرتجع علیه محمد پنجم استفاده نماید که در راس آنها الجلاوی بود. لذا به خواسته هواداران الجلاوی که خواستار عزل محمد پنجم بودند جواب مثبت داد و محمدپنجم را به همراه خانواده اش به ماداگاسکار تبعید نمود. تبعید محمد پنجم نقش مثبتی در تحقق استقلال این کشور ایفا نمود و مردم خواستار بازگشت وی و اعلام استقلال کشور شدند. از طرفی قیام
الجزایر علیه فرانسه عاملی در جهت تضعیف حضور فرانسه در مراکش گردید و فرانسه به منظور جلوگیری از سرایت این قیام بر تمامی منطقه و فشارهای مردمی در داخل، به تدریج زمینه را برای پذیرش خواست عمومی مردم مراکش فراهم نمود. در نوامبر، محمد پنجم به کشور بازگشت و در مارس، فرانسه استقلال کشور مراکش را به رسمیت شناخت. پس از استقلال مراکش ملک محمد پنجم (تا مارس) و ملک حسن دوم (تا ژوئیه)، بر تخت سلطنت نشستند و از این پس تا کنون نیز ملک محمد ششم بر این کشور حکومت دارد.
کشور پادشاهی مراکش که در
زبان عربی به آن «المملکة المغربیة» گفته میشود، نخستین کشور شکل گرفته مغرب
مسلمان است. این کشور در
ایران به نام «مراکش» شناخته میشود. در سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد برحسب مورد زبانی، بنام coraM یا occoroM است چرا که واژه مغرب، مفهوم گسترده «مغرب بزرگ» (شامل کشورهای الجزایر، تونس و مراکش) را افاده میکند. مراکش نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپا است که به وسیله تنگه جبل الطارق از آن جدا میگردد و در واقع فاصله میان مراکش و اسپانیا حدود کیلومتر است. مهمترین بندرهای مراکش عبارتند از: کازابلانکا (دارالبیضاء)، طنجه، ناضور، محمدیه، آسفی و اگادیر. مهمترین
شهرهای مراکش نیز: رباط (پایتخت سیاسی اداری)، کازابلانکا (دارای مرکزیت اقتصادی تجاری)،
فاس (دارای نوعی مرکزیت مذهبی فرهنگی)، مراکش (دژ فرهنگ بربر)، طنجه، اگادیر (
شهرهای توریستی)، ایفرن، مکناس، وجده، تتوان، محمدیه و قنیطره (کنیترا) هستند.
شایان ذکر است دو
شهر سبته و ملیلا که مشرف بر دریای مدیترانه هستند در حاکمیت قرنی اسپانیا قرار دارند و از نظر دولت مراکش این دو
شهر و چند جزیره کوچک دیگر متعلق به آنها است اما اسپانیا این سرزمینها را اسپانیایی میداند که در این صورت/ کیلومتر به خاطر
شهر سبته و/ کیلومتر به خاطر
شهر ملیلا مرز زمینی با اسپانیا وجود دارد.
به طور کلی مراکش دارای آب و هوایی معتدل و بارانی است. این کشور در مناطق شمالی تحت تاثیر آب و هوای مدیترانهای و در مناطق غربی و شمال غرب متاثر از آب و هوای اقیانوس اطلس است. در مناطق داخلی، مراکش دارای آب و هوای قارهای بوده و در رشته کوههای اطلس بارش
برف و
باران بیشتر میشود. مناطق جنوبی دارای آب و هوای گرم و بیابانی است.
جمعیت مراکش (با احتساب صحرای غربی)، حدود میلیون نفر است که/ درصد را
مردان و/ درصد را
زنان تشکیل دادهاند از این تعداد جمعیت درصد در مناطق
شهری و درصد در مناطق روستایی زندگی میکنند. تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع نفر و میانگین نفرات خانوار/ درصد است. میزان بیسوادی در کشور نیز حدود درصد جمعیت است که نرخ بیسوادی در زنان درصد و در مردان حدود درصد است. نرخ بیکاری در این کشور بالغ بر درصد جمعیت فعال است.
مراکش در ساحل جنوبی دریای مدیترانه و جنوب تنگه جبل الطارق قرار دارد که توسط آن ارتباط میان دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس فراهم میشود. از سویی مراکش از موقعیتی استراتژیک در میان کشورهای
شمال آفریقا برخوردار است چرا که علاوه بر واقع شدن در حوزه جنوبی دریای مدیترانه و جنوب تنگه جبل الطارق و نزدیکی به اروپا (نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپاست)، این کشور در مجاور اقیانوس اطلس است. ذخایر عظیم ماهیان مختلف در آبهای نزدیک به این سرزمین قرار دارند. دسترسی به دریای آزاد و وجود منابع عظیم فسفات و دیگر مواد کانی بر اهمیت مراکش میافزاید و چنانچه صحرای غربی را به عنوان بخشی از این کشور در نظر بگیریم، بر امکانات راهبردی آن افزوده میگردد چرا که صحرای غربی دارای ذخایر نفتی، فسفات و گاز است و ذخایر ماهیان اقیانوس اطلس در آبهای مجاور صحرای غربی بسیار غنی است.
پس از استقلال مراکش (مارس)، اولین
قانون اساسی کشور در دسامبر، با برگزاری
رفراندوم به تصویب رسید. مطابق این قانون اساسی پادشاه بالاترین مرجع چه از نظر سیاسی و چه از نظر مذهبی قلمداد میشود. پادشاهی مراکش حدود قرن عمر دارد و از ابتدا نیز با مذهب آمیخته بوده است. در واقع قانون اساسی مذکور درخصوص مرجعیت سیاسی مذهبی پادشاه آنچه را که قبلا وجود داشت در قالب قانون درآورد. قانون اساسی مراکش در مقاطع سالهای، ، و ۹۶ در معرض
جرح و تعدیل قرار گرفته است که مهمترین تغییر آن مربوط به سال است که پارلمان مراکش دو مجلسی گردید. قانون اساسی کنونی (در همه پرسی مورخ سپتامبر به تصویب رسید) دارای یک دیباچه و صد و هشت اصل است که در سیزده بخش تنظیم گردیده است. مطابق اصل یکم، مراکش دارای نظام پادشاهی مشروطه، دموکراتیک و اجتماعی و مطابق اصل دوم، حاکمیت از آن مردم است.
مراکش در فرآیند تاریخی خود همواره از فرهنگی نسبتا غنی و متنوع برخوردار بوده و هر نقطه آن نیز ضمن وابستگی به این میراث فرهنگی، ویژگیهای خاص خود را دارا بوده است. جمعیت این کشور از دو قوم سامی عرب و بربر آمازیغ تشکیل شده که علاوه بر نقاط مشترک از جمله
دین اسلام، میراث بر
فرهنگ خاص خود هستند. بربرهای مراکش در تشکیل و تداوم فرهنگ و تمدن سازی کشور خود به میزان
اعراب شریک بودهاند. از لحاظ تاریخی، مراکش در زمان
هارون الرشید از سلطه
بغداد خارج شده و تحت تسلط ترکان عثمانی نیز درنیامد. لذا با حفظ عنصر اسلامی ملی، بر فرهنگ مراکشی خود تاکید ورزیده است. مراکش تنها کشور در جهان عرب است که از سوی
امپراتوری عثمانی مورد هجوم و تسخیر قرار نگرفت. به طور کلی میتوان اذعان داشت که مراکش در مسیر تاریخی خود، از تبادلات فرهنگی با بیگانگان جز آنچه را که خودشان خواستهاند، سرباز زده و هویت فرهنگی خویش را در اولویت اول قرار دادهاند. مردم مراکش همواره تلاش نمودهاند در ی قرون به سنتهای مذهبی ملی خود حتی در پوشیدن لباس پایبند باشند.
مطابق اصل ششم قانون اساسی مراکش،
دین رسمی کشور اسلام است. قانون اساسی در نوع
مذهب سکوت اختیار کرده لیکن از دیرباز (قرن میلادی)،
مذهب مالکی (امام
مالک بن انس) در این کشور مستقر گشته و اکثریت قریب به اتفاق مردم پیرو مکتب فقهی امام مالک هستند. حاکمیت نیز تاکید زیادی بر وحدت مذهبی به عنوان یکی از پایههای وحدت مردم دارد. در مراکش تعداد اندکی
مسیحی و
یهودی زندگی میکنند. قسمت اعظم
یهودیان مراکش حدود هزار نفر که در حال حاضر نسل آنها در
اسرائیل به هزار نفر میرسد، در زمان ملک حسن دوم به اسرائیل مهاجرت کردند. یهودیان فعلی در دو
شهر دارالبیضاء (کازابلانکا) و مراکش اقامت دارند. مطابق اصل ششم قانون اساسی، دولت موظف است آزادی انجام امور مذهبی را برای همگان تضمین نماید.
شهر فاس از دیرباز و حتی از زمان تاسیس توسط سلسله ادریسیان،
شهری مذهبی بوده و جهت تعلیم و تعلم
فقه مالکی و
علوم قرآنی بنیاد نهاده شده است.
حوزه علمیه شهر فاس که «جامعه القرویین» نام دارد از بزرگترین حوزههای علمی مراکش است و طلاب تربیت شده در این حوزه به سراسر کشور و حتی دیگر نقاط اتحادیه مراکش بزرگ جهت
تبلیغ مذهبی اعزام میشوند. حوزه علمیه دیگری به نام «مولای یوسف» در
شهر مراکش که در واقع دژ
فرهنگ اسلامی بربری است، وجود دارد. بدیهی است که علماء و فضلای برخاسته از این
حوزههای علمیه، به ویژه در
شهر فاس، در حکومتها نقش و مشارکت داشتهاند.
مشایخ صوفیه که عمدتا از نژاد بربرند، دارای استقلال شخصی و نیز نفوذ و پایگاه مردمی میباشند. مردم مغرب و
مسلمانان مالکی نسبت به سایر شاخههای اسلام از
تسامح و بردباری بیشتری برخوردارند. این شاخه از اسلام با سمبلهای شیعی عناد ندارند و به طور کلی مردم عموما نسبت به ایران احترام قائل هستند و آن را بلاد فارس و سرزمین
سلمان فارسی میدانند و سلمان نزد آنها از احترام ویژهای برخوردار است.
آثار عمده تاریخی این کشور که عبارتاند از
مساجد، آرامگاههای سلاطین و کاخها، در سه
شهر تاریخی
فاس، مکناس و
شهر مراکش واقع هستند. البته در
شهرهای کازابلانکا و رباط و شمال کشور مثل طنجه آثار تاریخی و سیاحتی بسیاری وجود دارد. مراکش که در سال توسط طایفه المراود بنا شد، مدتهای زیادی مرکز فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور مغرب بوده است. تاثیر این
شهر بر تمامی دنیای اسلام در غرب، از شمال آفریقا تا
اندلس، مشاهده میشد. بناهای شگفت انگیز از آن دوران به جای مانده است که از آن جمله: مسجد کتبیه، قصبات، برج و بارو، درهای بسیار بزرگ، باغها و غیره را میتوان نام برد. بعدها شاهکارهای معماری از قبیل کاخ aidnaB، مدرسه ابن یوسف، مقبرههای سعدیون، بناهای مسکونی و تئاتر روباز جامع الفنا به این مجموعه اضافه شد. این
شهر تا حدودی به
اصفهان ایران شباهت دارد. البته بناهای تاریخی اصفهان به مراتب از مراکش عظیم تر و مهم تر هستند.
وجود بیش از کیلومتر ساحل، این کشور را از منابع عظیم دریایی و تجمع گونههای مختلف ماهیان بهره مند نموده و شرایط ممتازی را برای این کشور به وجود آورده است. هم اکنون مغرب در زمینه صادرات انواع ماهی مانند ساردین و نرم تنانی همچون هشت پا به اروپا، آمریکا و
آسیا فعالیت دارد. اقتصاد مغرب بر چند عنصر ماهیگیری،
کشاورزی،
تجارت و صنعت
توریسم متمرکز است. خاک کشور مغرب با توجه به آب هوای معتدلش و بارندگی، در زمینه کشاورزی بسیار مستعد میباشد. مناطق مرکزی و شمالی این کشور مملو از درختان
زیتون و
میوه است و در واقع این شرایط کشور مغرب را به یکی از صادر کنندگان عمده زیتون، تبدیل کرده است، میوه و سبزیجات نیز از اقلام دیگر صادراتی این کشور میباشد. مغرب با فاصلهای کمتر از کیلومتر بر روی دریا به جنوب کشور اسپانیا و در واقع قاره اروپا متصل میشود و همین امر باعث گردیده این کشور به عنوان پلی دو قاره آفریقا و اروپا را به یکدیگر متصل نماید. این کشور یکی از شرکای تجاری اروپا علی الخصوص فرانسه میباشد. عواملی همچون نزدیکی راه، زبان مشترک و قوانین جاری و از همه مهم تر اراده سیاسی، این امر را تسهیل نموده است. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۰۵، بیش از میلیارد دلار بود.
نرم افزار کتابخانه جامع حج، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.