محمدهادی بیرجندی هادوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیرجندی هادوی، محمّدهادی،
فقیه و
شاعر امامی قرن سیزدهم و چهاردهم است.
در ۱۲۷۷ در
بیرجند به دنیا آمد.
نیاکان او اصفهانی بودند و پیش از فتنه
محمود افغان (۱۱۳۵) و یا هنگام آن از
اصفهان به بیرجند کوچیدند.
پدرش، ملاّ محمد حسین (متوفی ۱۳۰۷) از شاگردان
شیخ مرتضی انصاری (متوفی ۱۲۸۱) و از مشاهیر
علما و زاهدان بیرجند به شمار رفته و صاحب تألیفاتی در
فقه و
اصول است.
شیخ محمّد هادی تحصیلات مقدماتی و سطح را نزد پدرش و نیز در مدرسه معصومیّه بیرجند آموخت و در شانزده سالگی همراه خانواده به
مشهد رفت و در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد.
وی
قوانین الاصول را نزد پدر و فقه را در مشهد در محضر
سیّدمحمّدباقر گلپایگانی و
حکمت و
کلام را در محضر آخوند ملاّ محمّد رضای روغنی سبزواری، از شاگردان
حکیم سبزواری (متوفی ۱۲۸۹)، آموخت.
همچنین قریحه و طبع
شعر او بر اثر معاشرت با
حاج میرزا حبیب
الله مجتهد خراسانی (متوفی ۱۳۲۷) و
شیخ محمّد حسن کرمانی و استفاده
علمی از محضر آنان شکوفا شد.
در ۱۲۹۹ همراه
پدر و
مادر به
نجف رفت و از آنجا پدر و مادرش به
کربلا رفتند و او به
سامرّا عزیمت نمود و در مدت دو سال و اندی که در آنجا بود از محضر میرزا
محمدحسن شیرازی (متوفی ۱۳۱۲) و سایر اساتید بهره برد و از نظر ادبی مورد توجه
میرزای شیرازی قرار گرفت.
وی سپس به
نجف رفت و در جلسات درس
میرزاحبیب الله رشتی (متوفی ۱۳۱۲) و
آخوند ملاّ محمّد کاظم خراسانی (متوفی ۱۳۲۹) و
سیّدمحمّدکاظم یزدی (متوفی ۱۳۳۷)، صاحب
العروه الوثقی و دیگران حاضر شد.
در ۱۳۰۵ به کربلا رفت و
ازدواج کرد و تا ۱۳۰۷، که پدر و مادرش به فاصله یک
هفته از دنیا رفتند، در کربلا ماند.
در ۱۳۰۸ به
مکه و
مدینه رفت و سپس برای تکمیل تحصیلات به سامرّا بازگشت و ملازم میرزای شیرازی شد.
پس از وفات میرزای شیرازی، بیرجندی همراه
سیّد اسماعیل صدر ، به کربلا رفت.
در ۱۳۱۹ به دعوت امیرمحمّد اسماعیل خان شوکت الملک، حاکم وقتِ قائنات، سید اسماعیل صدر او را برای تصدّی
امور شرعی به بیرجند اعزام داشت، و بیرجندی با احترام و استقبال شایان مردم به بیرجند وارد شد. قبل از ایشان حاکمیت شرع در ابتدا در اختیار ملا محمد حسن هردنگی و سپس سید ابوتراب انوار بوده است.
شیخ محمد حسین
آیتی در بهارستان
تاریخ بازگشت او را به بیرجند ۱۳۱۶ دانسته است.
پس از وفات شوکت الملک در ۱۳۲۲ و حکومت امیر محمد ابراهیم خان
عَلَم، معروف به شوکت الملک ثانی، در قائنات و مقارن با اوایل نهضت مشروطیت، بیرجندی مقالاتی در خصوص
مشروطه و
مجلس شورای ملی در
روزنامه حبل المتین نوشت؛ و نیز از آنجا که از شاگردان
آخوند خراسانی ، مجتهد پیشگام در نهضت مشروطیت، و مورد توجه و اعتماد او بود، به تأیید وی، به عنوان
عالمی طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی شد.
بیرجندی درخواست ممتازالدوله، رئیس مجلس وقت، را در ۱۳۲۹ مبنی بر عزیمت به
تهران و حضور در مجلس رد کرد و نمایندگی مجلس را به
شیخ اسماعیل دهکی واگذارد و در عوض ریاست
انجمن ولایتی را پذیرفت تا از این راه به
مردم خدمت کند.
وی علت پذیرفتن ریاست انجمن ولایتی را رسمیت داشتن آن انجمن برای رفع اجحافات معمول در آن زمان بیان کرده است.
بیرجندی مجتهدی روشنفکر و به دور از قشریگری و تنگ نظری بود.
وی تا آخر
عمر ، در بیرجند ماند و با وجود
فقر و
تنگدستی به تألیف و
تبلیغ دینی اشتغال داشت، در میان مردم به حُسن
معاشرت و
مدارا ممتاز بود و با
علمای عامّه برخوردی پسندیده و مسالمت آمیز داشت.
او از معدود
عالمانی بود که همراه با دخالت در
سیاست ،
زهد و تقوای خود را حفظ کرد.
در منابع، از فضل و دانش و کمالات نفسانی و اخلاقی
شیخ هادی ستایش شده است.
در ۱۳۲۶ شوکت الملک اقدام به تأسیس مدرسه شوکتّیه بیرجند نمود؛ و از آنجا که این مدرسه به سبک جدید ساخته شده و اداره میشد، سبب بروز مخالفتهایی از سوی برخی مردم گردید.
بیرجندی برای برطرف کردن
شبهه و غائله، از تأسیس آن مدرسه تجلیل شایانی کرد، و نیز برای خاموش کردن مخالفان، فرزندان خود را برای
تحصیل به همان مدرسه فرستاد و مردم را به تأسیس و تشکیل این گونه مدارس
تشویق نمود.
وی در ۱۳۲۶ ش در بیرجند درگذشت.
در ۱۳۵۵ ش انجمن آثار ملی مقبره وی را بازسازی و مرمت کرد.
وی علاوه بر مراتب
علمی و فقهی،
ادیب و
شاعر بود.
در
شعر «هادی»
تخلّص میکرد و از مترسّلان زمان خود به شمار میرفت.
بیشتر اشعار وی در
مدح و منقبت و نیز
مراثی خاندان عصمت علیهمالسلام است.
همچنین قصایدی در اشاره به بعضی وقایع تاریخی زمان خود، مانند نهضت
تحریم تنباکو ، سروده است.
دیوان او شامل سه هزار بیت، همراه با مقدمه ای مفصل (۱۲۰ص) در شرح احوال خود و ترجمه بخشی از
خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام در ۱۳۱۴ ش به طبع رسیده است.
همچنین بعضی آثار و اشعار وی در مجلات دبستان، پیمان و کانون شعرا مندرج است.
بقیه آثار بیرجندی عبارت است از: ترجمه
عهدنامه مالک اشتر (تهران ۱۳۱۶ ش)؛ ترجمه الادب الکبیر
ابن مقفع که با ترجمه عهدنامه در ۱۳۱۵ـ۱۳۱۶ در
تهران به طبع رسیده است؛ مائده محمدیّه در بیان اینکه همه
معارف به سلسله انبیا منتهی میگردد.
وی بعضی
اشعار خود از جمله ترجمه بخشی از خطبه
حضرت زهرا سلام
اللّه علیها را در این کتاب آورده است (تهران، ۱۳۱۴ ش)؛ آئین سخنوری (
تبریز ۱۳۱۸)؛ بُستان النّاظرین، به سبک
کشکول شیخ بهایی ؛ و تقریرات غیر مدوّن از دروس
فقه و
اصول استادان خود.
(۱) آستان قدس رضوی کتابخانه، فهرست کتابخانه آستانه قدس رضوی، ج ۵، مشهد ۱۳۲۹ ش.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات
اعلام الشیعه، جزء۱: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
(۴) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، میرزای شیرازی: ترجمه هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۵) محمدحسین
آیتی، بهارستان: در تاریخ و تراجم رجال قاینات و قهستان، مشهد ۱۳۷۱ ش.
(۶) احمد احمدی، «
شیخ هادی هادوی بیرجندی»، یغما، سال ۷، ش ۱۱ (بهمن ۱۳۳۳).
(۷) حسین بحرالعلومی، کارنامه انجمن آثار ملی، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۸) محمدباقر برقعی، سخنوران نامی معاصر ایران، قم ۱۳۷۳ ش.
(۹) محمدعلی حبیب
آبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دوره قاجار، اصفهان ۱۳۵۵ـ۱۳۶۴ ش.
(۱۰) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرجندی هادوی»، شماره۲۴۴۳.