محمدحسین بن محمدحسن مصورالملکی اصفهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمدحسین بن محمدحسن مصورالملکی اصفهانی، نقاش و شاعر هنرمند معاصر در
اصفهان میباشد.
استاد حاج محمّدحسین مصوّرالملکی فرزند محمّدحسن بن آقا زینالعابدین نقاش ابن محمّدکریم نقاش، نقاش و شاعر هنرمند معاصر. پدرانش همه از نقاشان زبردست
اصفهان بودند. در روز ۱۷
شعبان سال ۱۳۰۹ق در اصفهان متولّد شده و در کودکی به مکتبخانه رفت و
علم و ادب آموخت. از ۱۱ سالگی در کارگاه نقاشی پدرش شروع به فراگیری نقاشی و قلمدانسازی نمود. او غیر از پدر استادی نداشت اما قریحه و توانائی خدادادی او باعث شد سرآمد نقاشان عهد خود شود و در رشتههای،
تذهیب،
تشعیر، طراحی کاشی و فرش و نقاشی رنگ و روغن مهارت فراوان کسب نماید. او سالها روی آثار کمالالدّین بهزاد و رضا عباسی مطالعه داشته و به پیروی از سبک آنان پرداخته است در نقاشی مبتکر و نوجو بوده و از نقاشی غربی تاثیر پذیرفته است.
او مدّتی معلم نقاشی در کالج انگلیسی اصفهان بود. سپس به استخدام اداره هنرهای زیبای کشور درآمده و در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان به
تدریس پرداخت. همچنین کارگاهی داشت که با چندین شاگرد به خلق آثار ارزنده میپرداخت و آنها را به خارج میفرستاد. چند ماهی نیز در پاریس به فعالیت پرداخت.
او در سال ۱۳۱۲ش تابلوئی به سبک مینیاتور، به دستور دربار انگلستان ساخته و موفّق به دریافت یک قطعه مدال تاجگذاری جرج پنجم شد. در ابتدای
جنگ جهانی دوم به دستور مقامات انگلیسی وی تابلوی شکست متّحدین و فتح متّفقین را ساخته و موفّق به دریافت تقدیرنامههائی از طرف «چرچیل» و «
روزولت» و ژنرال «چیان کای چک» گردیده و از طرف یونسکو نیز، شرح حال حاج مصوّرالملکی و عکس تابلوی تخت جمشید و تابلوی شکست دول محور در روزنامههای خارج چاپ شد. همچنین این دو اثر در نمایشگاه جهانی بروکسل شرکت داده شد و برنده جایزه شد.
از دیگر تابلوهای نقاشی او: «
سلام عید نوروز داریوش کبیر»، «جنگ نادرشاه افشار با محمّد شاه هندی»، «کاخ عالی قاپو» و «شیخ صنعان و دختر ترسا»
شهرت به سزائی دارند. حاج مصوّرالملکی در شعر نیز قریحهای داشت و در انجمن ادبی شیدا شرکت میکرد و «مصوّر» تخلّص مینمود.
او در یکشنبه ۵
صفر ۱۳۹۸ق در اصفهان درگذشت و در تکیه شهداء واقع در
تخت فولاد به خاک سپرده شد.
این
شعر از اوست:
ترسا پسر که زلف چلیپاش دادهاند ••••• از بهر بردن دل شیداش دادهاند
چندان نبود لعل لب آن شکردهان ••••• این جلوهها ز خون دل ماش دادهاند
[
...
]
مست است تا به شام ابد آن که در ازل ••••• از جام عشق لعل تو صهباش دادهاند
مهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۲، ص۶۵۵-۶۵۶.