• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیاس دلیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قیاس دلیل، به‌معنای قیاس ضمیرِ دارای هیات شکل اول، یا قیاس مشتمل بر مقدمه کلیه محموده است.



معمولاً قیاس ضمیر را، مثل قیاس علامت، از مصادیق قیاس ضمیر دانسته‌اند. و قیاس ضمیر را قیاس خطابی تعریف کرده‌اند که کبرای آن به دلیل وضوح، یا برای اخفای بطلان و کذب آن، حذف شده است، و به مناسبت همین اضمار و حذف، آن را "ضمیر" می‌خوانند. و در تمییز قیاس دلیل از قیاس علامت، گفته‌اند: قیاس ضمیر، در صورت تصریح به کبرا، اگر به هیئت شکل اول تشکیل یابد "دلیل"، و اگر بر هیئت شکل دوم یا شکل سوم تالیف یابد "علامت" خوانده می‌شود. و همچنین گفته‌اند قیاس ضمیر مبیّن این امر است که هر گاه چیزی (حدّ اوسط) دائماً برای اصغر موجود باشد چیز دیگری (حدّ اکبر) نیز دائماً برای اصغر موجود می‌شود؛ مثل: "هذه المراة ذات لبنٍ، فهی اذَن قد وَلَدَت". و قیاس علامت بیان‌گر این امر است که اگر شئ واحدی برای دو چیز ثابت باشد، و یا دو چیز برای شئ واحدی ثابت باشد، آن دو چیز نیز هر یک برای دیگری ثابت است؛ مثل: "هذه المراة مصفارّة، فهی اذَن حُبلی" و "الشَجعانُ ظَلَمةٌ لانّ الحَجّاجَ کان شجاعاً و کان ظالماً".
[۱] ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۲، ص۵۷۳.
[۲] ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۲۰۲.



اما محقق طوسی در اساس الاقتباس، از معنای اصطلاحی دیگری برای "قیاس دلیل" نزد بعضی از متقدمان سخن به میان می‌آورد؛ یعنی قیاسی که کبرای آن "رای"؛ یعنی مقدمه کلیه محموده‌ای باشد مشتمل برحکم عام یا غالبی به این که چیزی موجود است یا موجود نیست؛ شدنی است یا نشدنی؛ شایسته انجام است یا ناشایسته. و هر چند به صورت مهمله ایراد می‌گردد اما اراده کلیت و عموم می‌شود. مثل: "الاصدقاء ناصحون" و "مَن طَلَبَ و جدّ وَجَدَ" و "اضاعةُ الفرصة غصّةٌ". صغرای این قیاس، قضیه شخصیه است که در اثنای محاوره غالباً حذف می‌گردد. به گفته محقق طوسی این قیاس را دلیل خوانند چون که کبرا دلیل حصول حکم در صغرای شخصی است.
[۳] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۴۸.
[۴] شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۶۸.



ابن سینا اما در منطق شفا هر چند به قیاس مزبور اشارت دارد، اما نفس مقدمه کبرا (که رای، یعنی مقدمه کلیه محموده است) را دلیل خوانده و قیاس مشتمل بر آن را "اینومی" نامیده است. و می‌گوید دلیل بودن این مقدمه از این جهت نیست که جزئی از آن، دلیل بر جزء دیگر باشد (مثل دلالت دود بر آتش)، بلکه از آن جهت است که قول حاصل از دو جزء آن، امری مورد قبول و مورد اعتراف است. ایشان در ادامه به معنای اصطلاحیِ رایجِ قیاس دلیل می‌پردازد، با این توضیح که ابتدا "قیاس علامت" را تعریف کرده و آن را نوعی قیاس ضمیر می‌داند که اکبر به وسیله یک علامت (که ضروری یا مظنون و محمود است) برای اصغر ثابت می‌گردد، و با ذکر این نکته که به قیاس علامت، دلیل هم گفته‌اند بهتر این می‌داند که قسم خاصی از قیاس علامت دلیل نامیده شود؛ یعنی قیاس علامتی که به هیات شکل اول باشد.


بهمنیار در التحصیل نام خاصی برای قیاس مشتمل بر رای (مقدمه کلیه محموده) نمی‌گذارد. و قیاس دلیل را از اقسام "قیاس ضمیر" می‌داند اما اضافه می‌کند که همان طور که به خود این قیاس، "دلیل" می‌گویند گاهی به حد اوسط به تنهایی هم دلیل می‌گویند. لازم به یادآوری است که "دلیل" معنای اصطلاحی دیگری هم دارد که مربوط به صناعت برهان است، و نام یکی از دو قسم برهان انّ است؛ یعنی برهانی که در آن از وجود معلول به وجود علت استدلال می‌شود.
[۶] ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۱۹۱.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.
• ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات.
• ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة.
ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، النجاة.    
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    


۱. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۲، ص۵۷۳.
۲. ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۲۰۲.
۳. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۴۸.
۴. شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۶۸.
۵. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۳۸.    
۶. ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۱۹۱.
۷. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۲۸۳.    
۸. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، النجاة، ص۱۰۹.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قیاس دلیل»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۹.    




جعبه ابزار