قُبُوع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قُبُوع (به ضم قاف و باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای خارپشتی است که سر خود را در پوست خود کشد و دیده نشود. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
تَقَبُّع (به فتح تاء و قاف) به معنای متواری شدن.
حضرت علی (علیهالسلام) در بیان حالات خودش در زمان
عثمان از این واژه استفاده نموده است.
قُبُوع به معنای خارپشتی است که سر خود را در پوست خود کشد و دیده نشود و
تقبّع به معنای متواری شدن آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه) در این خطبه حالات خودش را در زمان عثمان و امر به معروف کردنش بیان فرموده است:
«فَقُمْتُ بِالاَْمْرِ حِينَ فَشِلُوا، وَتَطَلَّعْتُ حِينَ تَعْتَعُوا، وَمَضَيْتُ بِنُورِ اللهِ حِينَ وَقَفُوا» (آن دم كه همه از
ترس در خانه نشسته بودند من قيام كردم، و آنگاه كه همگى خود را پنهان كرده بودند من آشكارا به ميدان آمدم.)
(شرحهای خطبه:
)
این ماده فقط یک بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قبع»، ج۲، ص۸۴۰.