قَفْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَفْر (به فتح قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای زمین خرابی است که
آب،
گیاه و انسانی ندارد.
دو مورد از این ماده در
نهج البلاغه آمده است.
قَفْر (مثل عقل) به معنای زمین خرابی است که آب، گیاه و انسانی ندارد. جمع آن قفار است.
به برخی از مواردی که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) به وقت مراجعت از
صفّین خطاب به قبرستان کوفه فرمود:
«يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَة، وَالْـمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ، وَالْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ... أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ» «ای اهل دیار وحشتآور وای اهل محلهای خراب وای اهل قبرهای تاریک در خانههای شما دیگران نشستند.»
(شرحهای حکمت:
)
درباره
کعبه فرموده است:
«فَصَارَ مَثَابَةً... تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الاَْفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَار سَحِيقَة، وَمَهَاوِي فِجَاج عَمِيقَة» یعنی بیت الله محل رفت و آمد مردم شده، دلها به دیدار آن مایل گشته و از دشتهای بیآب و گیاه و دور و مغاک درههای ژرف به طرف آن میآیند.
(شرحهای خطبه:
)
منظور از «ثمار الافئدة» دلها و ارواح انسانهاست و از «قفار سحیقه» دشتهای بیآب و
علف و دور است.
این ماده دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قفر»، ج۲، ص۸۷۱.