قَضیّه حقیقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قضیّه حقیقی در مقابل
قضیه خارجی است و منظور از آن، این است که موضوع
قضیه در واقع و نفس الامر وجود داشته باشد.
از آن در
اصول فقه سخن گفتهاند.
قضیّه در اصطلاح علم
منطق، جملهای خبری و قابل
صدق و
کذب است که از سه جزء تشکیل میشود:
موضوع،
محمول و
رابطه (نسبت میان موضوع و محمول).
برای
قضیه تقسیماتی ذکر کردهاند: به اعتباری به
قضیه حملیه و
شرطیه تقسیم شده است.
قضیه حملیه عبارت است از
قضیهای که در آن حکم به ثبوت چیزی برای چیزی میشود، مانند «ایستادن» برای «زید» در جمله «زید ایستاده است»، یا نفی چیزی از چیزی، مانند نفی «
امانتداری» از «دروغگو» در مثال «دروغگو
امین نیست» و
قضیه شرطیه،
قضیهای است که در آن به وجود نسبت و رابطهای میان دو
قضیه یا نبودن آن نسبت حکم میشود.
قضیه حملیه به اعتباری به
موجبه و
سالبه تقسیم میشود.
قضیه موجبه بیانگر ثبوت چیزی (محمول) برای چیزی (موضوع) است. بدون شک، ثبوت چیزی برای چیزی فرع ثبوت و وجود آن چیز (موضوع) است. بنابراین، چنانچه موضوع وجود نداشته باشد،
قضیه موجبه
دروغ خواهد بود، لیکن وجود موضوعِ
قضیه، گاه در ذهن است که به آن
قضیه ذهنی گویند و گاه در خارج لحاظ میشود، به گونهای که خصوص افراد موجود در خارج بالفعل در
قضیه موضوعاند، که به آن
قضیه خارجی گویند. گاهی نیز وجود موضوع در نفس الامر و واقع لحاظ میشود، بدین معنا که حکم بر همه افراد موضوع بار میشود، خواه وجود آنها بالفعل باشد یا بالقوه.
این قسم
قضیه حقیقی نامیده میشود، مانند آنکه گفته شود: «هر آبی پاک است». بنابراین،
قضیه حقیقی هر فردی را که وجود آن ممکن باشد دربرمیگیرد، هرچند در آینده نیز وجود پیدا نکند.
قضایایی که بر احکام شرعی دلالت دارند، از قضایای حقیقی به شمار میروند، نه از قضایای خارجی.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۶، ص۶۵۱.