قَسَت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَسَت: (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ) در اصل از مادّه «
قَسْو» و
«قَسْوَة» و
«قَساوة» به معنی
«سنگدلی» در مقابلِ نرمدلی است و بنا به گفته
راغب در
مفردات، اصل آن از
«حَجَرٍ قاسٍ» به معنی
«سنگ سخت» است.
به موردی از کاربرد
قَسَت در
قرآن، اشاره میشود:
(ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماء وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَ مَا اللّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلُونَ) (سپس دلهاى شما بعد از اين همه
کفران سخت شد؛ همچون سنگ يا سختتر! چرا كه پارهاى از سنگها مىشكافد و از آن نهرها جارى مىشود؛ و پارهاى از آنها شكاف برمىدارد و آب از آن
تراوش مىكند؛ و پارهاى از
خوف خدا از فراز كوه به زير مىافتد؛ امّا دلهاى شما نه از خوف خدا مىتپد و نه سرچشمه
دانش و عواطف انسانى است و
خداوند از آنچه انجام مىدهيد غافل نيست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه قسوة وقتى در خصوص قلب استعمال میشود، معنى صلابت و سختى را میدهد، و به منزله صلابت سنگ است، و كلمه (أو) به معناى (بل) است، و مراد به اينكه به معناى (بلكه) است، اين است كه معنايش با مورد (بلكه) منطبق است. آيه شريفه شدت قساوت قلوب آنان را، اينطور بيان كرده: كه (بعضى از سنگها احيانا مىشكافند و نهرها از آنها جارى میشود) و ميانه سنگ سخت و آب نرم مقابله انداخته، چون معمولا هر چيز سختى را بسنگ تشبيه مىكنند، هم چنان كه هر چيز نرم و لطيفى را باب مثل مىزنند، مىفرمايد: سنگ بان صلابتش مىشكافد و انهارى از آب نرم از آن بيرون مىآيد ولى از دلهاى اينان حالتى سازگار با حق بيرون نمیشود، حالتى كه با سخن حق و كمال واقعى، سازگار باشد.
واژه
قَسَت و
قَسْوَةً هر دو در آیه مورد بحث به چشم میخورد که درباره
قساوت و سنگدلی
بنیاسرائیل به کار رفته است، چنان که خطاب به آنها میگوید: «بعد از این ماجراها و دیدن این گونه
آیات و
معجزات و عدم تسلیم در برابر آنها دلهای شما سخت شد، همچون سنگ یا سختتر...»
(اَوْ اَشَدُّ قَسْوَةً)چرا که پارهای از سنگها میشکافد و از آن نهرها جاری میشود، یا لااقل بعضی از آنها شکاف میخورد و قطرات آب از آن
تراوش میکند و گاه پارهای از آنها (از فراز کوه) از خوف خدا فرومیافتد، امّا دلهای شما از این سنگها نیز سختتر است، نه چشمه عواطف و علمی از آن
تراوش میکند و نه هرگز از خوف خدا میتپد.
(فَلَوْلا إِذْ جاءهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُواْ وَ لَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُواْ يَعْمَلُونَ) (چرا هنگامى كه سختى و
عذاب ما به آنان رسيد
تضرع نكردند و
تسلیم نشدند؟! بلكه دلهاى آنها قساوت پيدا كرد؛ و
شیطان، آنچه را انجام مىدادند، در نظرشان زينت داد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید:
به شهادت جمله
(وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ) قساوت قلب به معناى سنگدلى و مقابل نرم دلى است و آن اين است كه آدمى چنان سخت دل شود كه از مشاهده مناظر رقتآور و از شنيدن سخنانى كه معمولا شنونده را متاثر مىكند، متاثر نشود. بنابراين معناى آيه اين است كه: اينان در مواقع برخورد با ناملايمات و بليات هم به سوى پروردگار خود رجوع نكرده، در برابرش تذلل ننمودند، و دلهايشان تحت تاثير قرار نگرفته، هم چنان سرگرم اعمال شيطانى خود شدند، اعمالى كه آنان را از ياد خداى سبحان باز مىداشت و به اسباب ظاهرى اعتماد نموده خيال كردند كه اصلاح امورشان همه بستگى به آن اسباب دارد، و آن اسباب مستقل در تاثيرند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
در بخشی از
آیه ۴۳ سوره انعام نیز به جمله:
(... وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ...) بر میخوریم، آنجا که قرآن برای بیدار ساختن گمراهان و
مشرکان دست آنها را میگیرد و به قرون و زمانهای گذشته میبرد و چگونگی حالات امّتهای گمراه و مشرک را شرح میدهد که سرانجام عاقبت شومی دامانشان را گرفت و به فقر و خشکسالی و قحطی و بیماری و درد و رنج کشانید و با این حال پند و اندرز نگرفتند و بیدار نشدند و به سوی خدا بازنگشتند.
در حقیقت علت عدم بیداری آنها دو چیز بود نخست این که «براثر زیادی
گناه و
لجاجت در
شرک، قلبهای آنها تیره و سخت و روح آنها انعطافناپذیر شده بود»
(وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ)، دیگر این که «شیطان (با استفاده از روح هواپرستی آنها) اعمالشان را در نظرشان زینت داده بود و هر عمل زشتی را که انجام میدادند، زیبا و هر کار خلافی را صواب میپنداشتند»
(وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ)
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قَسَت»، ج۳، ص۶۷۳-۶۷۴.