قدرت خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از صفات خداوند که در
آیات قرآن به آن اشاره شده، قدرت خداوند است.
تمامى قدرتها، از آنِ
خداوند:
۱. «... أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً ...؛
... تمامِ قدرت، از آنِ خداست ....»
۲. «وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛
سخن آنها تو را غمگين نسازد! تمام عزّت (و قدرت)، از آنِ خداست؛ و او شنوا و داناست.»
۳. «وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً؛
چرا هنگامى كه وارد باغت شدى، نگفتى اين نعمتى است كه خدا خواسته است؟! قوت و نيرويى جز از ناحيه خدا نيست. و اگر مىبينى من از نظر مال و فرزند از تو كمترم!»
خداوند، داراى قدرتى
متین و محكم:
«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ؛
زيرا تنها خداوند روزىدهنده و صاحب قدرت است و ناتوانى در او راه ندارد.»
خداوند، توانا بر اجراى هر كارى:
«... إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛
... زيرا خداوند بر هر چيزى تواناست.»
نيز--)
از جمله مباحث مهم در فلسفه و کلام، بحث از گسترده، شمول و مطلق بودن قدرت خداوند است
امام خمینی قدرت را احاطه تام و شمول کلی حقتعالی بر همه موجودات میداند که این احاطه تام، یکی از مراتب فراگیر و گسترده قدرت حق است.
و وجود هیچ ذرهای، از حیطه قدرت حقتعالی خارج نیست و قدرت او علت تامه همه امور است.
بلکه همه موجودات از منازل غیب تا مراحل شهادت، از
تجلیات و ظهورات قدرت حق و درجات بسط سلطنت او به شمار میروند و موجودات از ناحیه خود دارای وجود و کمالات وجود نیستند و همه این امور مانند قدرت و
علم از درجات صفات حقاند. به باور ایشان کسی که این امر را در یابد که همه قدرت ظهور قدرت حقتعالی هستند و موجودات از خود استقلالی در فاعلیت و تاثیر ندارند. با وجود این انتساب افعال به موجودات نیز صحیح است، سرّ الامر بین الامرین را در معارف شیعی در مییابد.
ایشان با استناد به آیات الهی، قدرت حقتعالی را گسترده و عام میداند و بسط قدرت حق را در دو موطن علمی و خارجی تحلیل کرده و قائل است بهواسطه حب ذاتی در طلب مفاتیح غیب با فیض اقدس در حضرت علمیه، اسمای الهی و بهتبع آنها اعیان ثابته محقق شدهاند و در مرحله بعد بهواسطه
فیض مقدس، اعیان موجودات در خارج ظهور یافتهاند.
امام خمینی برای اثبات قدرت مطلقه خداوند در مقام فعل برهان انّی اقامه کرده است، به این بیان که همه موجودات خارجی دلیل قدرت الهیاند و عالم ازآنجاکه صرف ربط و تعلق محض است، ظهور قدرت الهی است و به تعبیر عرفانی قدرت حقتعالی در مقام فعل، فیض مقدس اطلاقی و
وجود منبسط است.
قدرت خدا بر ايجاد هر چيزى، بدون نياز بهكارگيرى اسباب:
۱. «إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛
رستاخیز مردگان براى ما مشكل نيست؛ زيرا وقتى چيزى را
اراده مىكنيم، سخن ما اين است كه مىگوييم: موجود باش! بىدرنگ موجود مىشود.»
۲. «ما كانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحانَهُ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛
هرگز براى خدا شايسته نبود كه فرزندى اختيار كند؛ منزّه است او! هرگاه امرى را اراده كند، تنها به آن مىگويد: موجود باش! بى درنگ موجود مىشود.»
۳. «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛
فرمان او چنين است كه هرگاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مىگويد: موجود باش!، آن نيز بىدرنگ موجود مىشود.»
۴. «هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ فَإِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛
او كسى است كه زنده مىكند و مىميراند؛ و هنگامى كه وجود چيزى را مقرّر كند، تنها به آن مىگويد: موجود باش! بىدرنگ موجود مىشود.»
خداوند، تنها قدرت قاهر شكستناپذير:
«... إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛
... زيرا تو تواناو حكيمى (وبر اين كار، قادرى).»
نيز--)
همه اشياى جهان، در قبضه قدرت خداوند:
... إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
... زيرا خداوند بر هر چيزى تواناست.»
نيز--)
قدرت خداوند، بر
نصرت و يارى رساندن
مظلومان، در
دفاع نمودن از خويش:
«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى
نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ؛
به كسانى كه
جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه
جهاد داده شده است؛ چرا كه مورد
ستم قرار گرفتهاند؛ و به يقين خدا بر يارى آنها تواناست.»
قدرت خداوند، نيرويى قويتر و برتر:
۱. «... وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلًا؛
... و
مؤمنان را بر اين كار،
تشویق نما؛ اميد است خداوند از قدرت
کافران جلوگيرى كند (حتى اگر تنها خودت به ميدان بروى). و خداوند قدرتش بيشتر، و مجازاتش دردناكتر است.»
۲. «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ؛
اوست كه بر بندگان خود، تسلّط كامل دارد؛ و اوست حكيمِ آگاه.»
۳. «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ ...؛
و اوست كه بر بندگان خود تسلّط كامل دارد....»
۴. «فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً ...؛
امّا
قوم عاد به ناحق در زمين
تکبّر ورزيدند و گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است؟! آيا نمىدانستند خداوندى كه آنان را آفريده از آنها قويتر است؟!....»
قدرت و
رحمت خداوند، منشأ
پیروزی:
«فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ •
بِنَصْرِ اللَّهِ
يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ؛
در چند سال آينده، (اين پيروزى رخ مىدهد). همه كارها از آن خداست؛ چه قبل و چه بعد (از اين
شکست و پيروزى)؛ و در آن روز، مؤمنان بخاطر پيروزى ديگرى خوشحال خواهند شد. به سبب يارى خداوند؛ و او هر كس را بخواهد يارى مىدهد؛ و او توانا و مهربان است.»
آثار قدرت خدا (قرآن)،
اطمینان به قدرت خدا (قرآن)،
اعتراف به قدرت خدا (قرآن)،
انکار قدرت خدا (قرآن)،
ایمان به قدرت خدا (قرآن)،
برتری قدرت خدا (قرآن)،
تفکر در قدرت خدا (قرآن)،
تنزیه قدرت خدا (قرآن)،
توجه به قدرت خدا (قرآن)،
جلوههای قدرت خدا (قرآن)،
جهل به قدرت خدا (قرآن)،
حاکمیت قدرت خدا (قرآن)،
درک قدرت خدا (قرآن)،
شک در قدرت خدا (قرآن)،
علم به قدرت خدا (قرآن)،
غفلت از قدرت خدا (قرآن)،
قسم به قدرت خدا (قرآن)،
مشاهده قدرت خدا (قرآن)،
مقایسه با قدرت خدا (قرآن)،
منشأ قدرت خدا (قرآن)،
یادآوری قدرت خدا (قرآن)،
یهود و قدرت خدا (قرآن).
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۲، ص۵۱۵، برگرفته از مقاله «قدرت خدا». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.