• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قافیه دوگانه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



به کلمات متفاوت پایانی مصرع‌ها که در یک یا چند حرف آخر مشترک هستند، «قافیه» گفته می‌شود.



به کلمات متفاوت پایانی مصرع‌ها که در یک یا چند حرف آخر مشترک هستند، «قافیه» گفته می‌شود.


اما "اقتفا" در لغت از پی فرا شدن باشد و در اصطلاح آن است که بنای شعری را در قافیه نهند، زیادی اول را ذوقافیتین و بقیه را ذوالقوافی نامند.
[۱] بدایع‌الافکار فی صنایع‌الاشعار، کاشفی سبزواری، کمال‌الدین؛ تهران، مرکز، ۱۳۶۹، اول، ص‌۱۲۹.


به بیانی دیگر اقتفا به معنی از پی کسی رفتن و آن است که در بیتی دو قافیه یا بیشتر به کار رفته باشد. اگر در بیت، دو قافیه رعایت شده باشد، آن‌را ذوقافیتین و اگر بیش از دو قافیه به کار رفته باشد، ذوالقوافی می‌نامند.

اقتفا و اقسام آن از صنایع بدیع است و یکی از انواع اعنات به حساب می‌آید.
[۲] واژه‌نامه‌ی هنر شاعری، میرصادقی(ذوالقدر)، میمنت؛ تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۶، دوم، ص‌۱۷.



اعنات آن است که در تمام طول شعر، کلمه‌ی مخصوصی تکرار شود؛ آن‌را لزوم ما لایلزم و التزام نیز می‌گویند.
[۳] فنون بلاغت و صناعات ادبی، همایی، جلال‌الدین؛ تهران، توس، ۱۳۶۱، دوم، ص۷۴.



قافیه‌ی دوگانه که نام دیگر آن «ذوقافیتین» است، به اشعاری گفته می‌شود که دو قافیه در کنار هم باشند، یا اندکی فاصله داشته باشند؛ صنعت ذوقافیتین در حدائق‌السحر برای اولین‌بار در ادب فارسی ذکر شده است.

۴.۱ - نمونه

مقام دل‌گشایش جمع جمع است ••• جمال جان‌فزایش شمع جمع است
یکی از هستی خود گفت و پندار ••• یکی مستغرق بت گشت و زنار (شبستری)
[۴] عروسان سخن، اسفندیارپور، هوشمند؛ تهران، فردوسی، ۱۳۸۳، اول، ص‌۲۹۵.


•••
ای شاه زمین بر آسمان داری تخت ••• سست است عدو تا تو کمان داری سخت
حمله سبک آری و، گران داری رخت ••• پیری تو به تدبیر و، جوان داری بخت (امیر معزی)
این صنعت نیز یکی از فروع و موارد التزام و لزوم مالایلزم است.
[۵] فنون بلاغت و صناعات ادبی، همایی، جلال‌الدین؛ تهران، توس، ۱۳۶۱، دوم، ص‌۷۸.



در قدیم شاعران را به آوردن صنعت ذوقافیتین در شعرشان امتحان می‌کردند و این صنعت را یکی از ملاک‌های انتخاب شعرا قرار می‌دادند؛ بر این دستور، شعری گفتن خوش‌آیند باشد، ولی از اشکال خالی نیست؛ و این نوع دو قسم است.

۵.۱ - قسم اول

قسم اول آن‌که قافیتین متوالی باشند و بینشان فاصله‌ای نباشد؛ مثال:

ای احسان تو آراسته ایوان کرم ••• وی جود تو مزین شده دیوان نعم
دل در سر زلف یار بستم ••• وز نرگس آن نگار رستم

رشیدالدین وطواط در این صنعت، قصیده‌ای دارد و بسیار نیز نیکو گفته است. در مثنوی رعایت این صنعت کردن زیبا می‌نماید. مثال:

خداوندا در توفیق بگشای ••• نظامی را ره تحقیق بنمای
این قسم را به اعتبار آن‌که هر دو قافیه قرین یکدیگر واقع می‌شوند، "مقترن" گویند.

۵.۲ - قسم دوم

قسم دوم این صنعت چنان باشد که در شعر دو قافیه پهلوی یکدیگر نباشند:

ز فضلش هر دو عالم گشت روشن ••• ز فیضش خاک آدم گشت گلشن (شبستری)



در صورتی که بین دو قافیه، کلمه‌ای فاصله شود، آن‌را حاجب می‌گویند. بیتی را که حاجب در آن است، محجوب خوانند.
[۶] عروسان سخن، اسفندیارپور، هوشمند؛ تهران، فردوسی، ۱۳۸۳، اول، ص۳۰۰.


چشم دولت، ز سواد قلمت، گشت منیر ••• باغ دانش، ز سحاب کرمت، گشت نضیر (سلمان ساوجی)

اهلی شیرازی را کتابی است به نام «سحر حلال» تمام آن دارای صنعت ذوبحرین است؛ به علاوه دارای ذوقافیتین و تجنیس نیز هست که در هر شعری این سه صنعت را به کار برده و رنجی که کشیده از آن کتاب است.

ای همه عالم بر تو بی شکوه ••• شوکت خاک در تو بیش کوه
خواجه در ابریشم و ما در گلیم ••• عاقبت ایدل همه یکسر گلیم (اهلی شیرازی)
[۷] دره‌ی نجفی، میرزا، نجف‌قلی؛ تهران، فروغی، ۱۳۶۲، ص‌۱۳۹.


•••
بیا تا حال یکدیگر بدانیم ••• مراد هم بجوییم ار توانیم (حافظ)
[۸] آشنایی با عروض و قافیه، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۶۹، چهارم، ص‌۱۱۶.




شعری است که در آن، زیادتر از دو قافیه را رعایت کنند؛ این صنعت را از ترصیع اخذ کرده‌اند. متقدمان به اعتبار تفصیل قوافی آن‌را مفصل خوانده‌اند؛ اما در مدارج آمده که این صنعت را به اعتبار تعقیب قوافی معقب خواندن بهتر است.

ای ز جود کفت آراسته ایوان کرم ••• وی ز الطاف تو پیراسته دیوان نعم
[۹] بدایع‌الافکار فی صنایع‌الاشعار، کاشفی سبزواری، کمال‌الدین؛ تهران، مرکز، ۱۳۶۹، اول، ص‌۱۳۰.

این صنعت به آرایه‌ی ترصیع نزدیک است.



در بعضی اشعار علاوه‌بر قافیه‌ی پایانی، میان مصراع‌ها نیز کلمات همقافیه وجود دارد، که آن‌را قافیه‌ی میانی یا داخلی نامند؛ مانند این اشعار مولوی:

مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم ••• دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیده‌ی شیرست مرا، جان دلیرست مرا ••• زهره‌ی شیرست مرا، زهره‌ی تابنده شدم
[۱۰] وزن و قافیه شعر فارسی، وحیدیان کامیار، تقی؛ تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹، دوم، ص‌۱۰۰.


اگر در میان دیوان‌های شعر فارسی بررسی کنیم، از نظر قافیه‌های داخلی، هیچ دیوانی را به غنای دیوان کبیر مولانا نخواهیم دید و در کمتر غزلی از آن قافیه‌ی داخلی را نمی‌توان یافت.
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا ••• یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
[۱۱] موسیقی شعر، شفیعی کدکنی، محمدرضا؛ تهران، توس، ۱۳۵۸، اول، ص‌۵۲.




یکی از انواع ذوقافیتین آن است که اگر از آخر هر مصراع چند کلمه حذف شود، آنچه باقی می‌ماند دارای وزن و قافیه و معنی باشد. این نوع شعر را تشریع و توأم و توشیح نیز گفته‌اند.
[۱۲] واژه‌نامه‌ی هنر شاعری، میرصادقی(ذوالقدر)، میمنت؛ تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۶، دوم، ص‌۱۷.


در فنون بلاغت چنین آمده است که یکی از انواع ذوقافیتین است و به این سبب آن‌را هم ذوقافیتین می‌گویند، توشیح و توأم نیز گفته‌اند. تشریع آن است که بنای شعر را بر دو قافیه گذارند؛ به‌طوری که آن‌را به هر کدام ختم کنی معنی و وزن و قافیه صحیح داشته باشد، و به حذف کردن بعضی اجزا، از وزنی به وزن دیگر منتقل گردد. مانند:
ساقیا فصل بهار و موسم گل وقت بستان ••• جام می ده تا به کی داری تعلل پیش مستان (فرصت شیرازی)

چون اجزای آخر آن‌را حذف کنی، این بیت به دست می‌آید:
ساقیا فصل بهار و موسم گل ••• جام می ده تا به کی داری تعلل
[۱۳] فنون بلاغت و صناعات ادبی، همایی، جلال‌الدین؛ تهران، توس، ۱۳۶۱، دوم، ص‌۷۹.


بعضی از شاعران اشعاری به تکلف سروده‌اند که همه‌ی ابیات آن‌ها ذوقافیتین است؛ مانند این شعر رشید وطواط به مطلع:

ای از مکارم تو شده در جهان خبر ••• افکنده از سیاست تو آسمان سپر
که کلمات جهان با آسمان و خبر با سپر هم قافیه است.
[۱۴] وزن و قافیه شعر فارسی، وحیدیان کامیار، تقی؛ تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹، دوم، ص‌۱۰۰.




۱. بدایع‌الافکار فی صنایع‌الاشعار، کاشفی سبزواری، کمال‌الدین؛ تهران، مرکز، ۱۳۶۹، اول، ص‌۱۲۹.
۲. واژه‌نامه‌ی هنر شاعری، میرصادقی(ذوالقدر)، میمنت؛ تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۶، دوم، ص‌۱۷.
۳. فنون بلاغت و صناعات ادبی، همایی، جلال‌الدین؛ تهران، توس، ۱۳۶۱، دوم، ص۷۴.
۴. عروسان سخن، اسفندیارپور، هوشمند؛ تهران، فردوسی، ۱۳۸۳، اول، ص‌۲۹۵.
۵. فنون بلاغت و صناعات ادبی، همایی، جلال‌الدین؛ تهران، توس، ۱۳۶۱، دوم، ص‌۷۸.
۶. عروسان سخن، اسفندیارپور، هوشمند؛ تهران، فردوسی، ۱۳۸۳، اول، ص۳۰۰.
۷. دره‌ی نجفی، میرزا، نجف‌قلی؛ تهران، فروغی، ۱۳۶۲، ص‌۱۳۹.
۸. آشنایی با عروض و قافیه، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۶۹، چهارم، ص‌۱۱۶.
۹. بدایع‌الافکار فی صنایع‌الاشعار، کاشفی سبزواری، کمال‌الدین؛ تهران، مرکز، ۱۳۶۹، اول، ص‌۱۳۰.
۱۰. وزن و قافیه شعر فارسی، وحیدیان کامیار، تقی؛ تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹، دوم، ص‌۱۰۰.
۱۱. موسیقی شعر، شفیعی کدکنی، محمدرضا؛ تهران، توس، ۱۳۵۸، اول، ص‌۵۲.
۱۲. واژه‌نامه‌ی هنر شاعری، میرصادقی(ذوالقدر)، میمنت؛ تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۶، دوم، ص‌۱۷.
۱۳. فنون بلاغت و صناعات ادبی، همایی، جلال‌الدین؛ تهران، توس، ۱۳۶۱، دوم، ص‌۷۹.
۱۴. وزن و قافیه شعر فارسی، وحیدیان کامیار، تقی؛ تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹، دوم، ص‌۱۰۰.



پژوهشکده باقرالعلوم.    




جعبه ابزار