• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاضی ابوعمر بن یعقوب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قاضی ابوعمر بن یعقوب (متوفای ۳۲۰ق)، از قاضیان بغداد در دوره حکومت معتضدبالله، مکتفی عباسی و مقتدر عباسی بود.



ابوعمر، محمد بن یوسف بن یعقوب بن اسماعیل ازدی، هم‌پیمان قبیله ازد، در بصره به دنیا آمد و نزد علمای بزرگ آن سامان دانش آموخت. به بغداد آمد و در زمان خلافت معتضدبالله، قاضی بغداد شد. سپس مقتدر عباسی، در سال ۳۱۷ق او را به مقام قاضی القضاة گماشت. از نظر دانش، شناخت، فصاحت و بلاغت، از پیشوایان اسلام و از بهترین قضاتی بود که در هیچ حکمی اشتباه نکرد. مجلس درس داشت و مردم دانش فراوانی از او فراگرفتند. او بود که در سال ۳۰۹ق حکم قتل حلاّج را صادر کرد.
کاری را به او نسبت می‌دهند که بهتر بود به آن دست نمی‌زد. ابن اثیر، مسعودی و دیگران آورده‌اند: قاسم بن عبیدالله وزیر مکتفی عباسی از سردار بدر معتضدی بدش می‌آمد و می‌کوشید او را به کشتن دهد. دلِ خلیفه را از کینه وی پرکرد. بَدْر در آن هنگام با دیگر سرداران در واسط به وظایف نظامی مشغول بود. وزیر وی را به بغداد فراخواند و او نرفت. وزیر، ابوحزم، قاضی منطقه شرقی بغداد را فراخواند و از او خواست نزد بَدْر رود و او را به خلیفه خوشبین سازد و امان نامه‌ای از جانب خلیفه به او دهد. قاضی از وزیر خواست این‌مطلب را از خودِ خلیفه بشنود، امّا وزیر، قاضی را رها کرد و به‌جای او، قاضی ابوعمر بن یعقوب را خواست و همان سخنی را که به ابوحازم گفته بود، برای او باز گفت. وی نزد بدر رفت و امان‌نامه خلیفه را بدو ابلاغ کرد. بَدْر از واسط به قصد بغداد بیرون آمد. وزیر چند غلام فرستاد و دستور داد او را بکشند. وقتی به مدائن رسیدند، قاضی عمر از وزیر کناره گرفت و غلامان بر او یورش بردند، او را کشته، سرش را نزد وزیر بردند.
مردم برای بَدْر‌ اندوهگین شدند و در مذمّت قاضی شعر می‌گفتند و او را به‌سبب این‌که دست وزیر کینه‌ورزی را در کشتن سرداری بزرگ آن هم در روز جمعه و در ماه رمضان باز گذاشته و از او اطاعت کرده بود، به تمسخر می‌گرفتند.
[۵] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۴، ص۱۸۷-۱۸۹.



۱. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۵۱۸-۵۱۹.    
۲. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۴۰.    
۳. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۷۱.    
۴. ابن عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۴، ص۱۰۲.    
۵. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۴، ص۱۸۷-۱۸۹.
۶. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۳۰.    



عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۲۰۶.






جعبه ابزار