فلسفه کلی حج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مقصود از فلسفه کلی
حج، نکاتی است که
به کلیت حج مرتبط است، نه بخش و یا حکم خاصی از مجموعه حج.
«حج» جامع بسیاری از عبادتها است؛ از جمله:
نماز،
انفاق،
طهارات،
هجرت، تحمل سختیها در راه خدا، امساک (
محرمات احرام و
حرم)، کوچ و حرکت دسته جمعی، قربانی، اطعام، تولا و تبرا،
جهاد و …
صاحب جواهر (رحمةاللهعلیه) در این زمینه مینویسد:
«فهو حینئذ ریاضة نفسانیة و طاعة مالیة، و عبادة بدنیة، قولیة و فعلیة و جودیة وعدمیة و هذا الجمع من خواص الحج من العبادات التی لیس فیها اجمع من الصلاة و هی لم تجتمع فیها ما اجتمع فی الحج من فنون الطاعات».
بنابراین حج مجموعهای است که عبادات دیگر را درخود دارد و معجونی از همه عبادتهای دیگر است؛ ولی علاوه برخواص یکایک اجزاء، این ترکیب یک سری خواص کلی نیزدارد.
بدون شک حج یک طرح
قرآنی است؛ پس در آغاز بایستی چهره ترسیم شده حج را در
قرآن بررسی کرد. آنچه درباره حج بیان میشود. در
مورد عمره نیز تا حدودی صادق است؛ گرچه حج اوج این مقصود است.
اگر در نقشه چیزی دقت کنیم، میتوانیم دریابیم که این نقشه، برای چه اهدافی ترسیم شده است؛ آیا برای ساخت یک خانه مسکونی است؟ یا برای مدرسه،
مسجد،
کارخانه و …؟!
باید در
نقشه و طرح اعمال حج مطالعه کرد تا کلیت این طراحی دریافت گردد. پس از دریافت کلیات، جزئیات نیز در پرتو آن مشخص خواهد شد. در
حقیقت سیری است از کل
به جزء و از مجموع
به اجزای آن.
حج و
عمره دارای یک مرکزیت است که همه اعمال، همچون شعاعهایی
به آن ختم میشوند و یا از آن آغاز میگردند. خانه مقدس کعبه، محور و مرکزیت این اعمال است؛ از این رو بایستی این مرکزیت را
مورد بررسی قرار داد تا در پرتو آن شعاعها نیز تعریف شوند.
مشخصههای
کعبه در
قرآن عبارت است از:
ان اول بیت وضع للناس؛
بنابراین هیچ معبدی بر کعبه تقدم ندارد. این خانه
به همه مردم تعلق دارد و هیچ گروه، ملت،
نژاد و یا طبقهای نسبت
به آن اولویت ندارد.
مبارک بودن (یعنی، دارای خیر و برکت فراوان است) للذی ببکة مبارکا.
منسوب
به خدا بودن: طهر بیتی للطائفین و القائمین و الرکع
السجود؛
گرچه همه چیز این عالم از آن
خدا است لله ملک السموات والارض، ولی این خانه تعلق و اختصاص ویژه
به خداوند دارد.
عتیق بودن: و لیطوفوا بالبیت العتیق؛ این خانه در ملک کسی نیست، از هر قیدی آزاد است.
موجب
قیام و قوام بودن: جعل الله الکعبة البیت
الحرام قیاما للناس؛ یعنی، خداوند کعبه را موجب برپایی مردم قرار داده است.
هدایتگر بودن برای همه جهانیان: للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمین. مضمون
آیه این است که: کعبه موجب هدایت برای همه جهانیان است؛ یعنی، پیام کعبه محدود
به حاضران در
مکه و یا
مسلمانان نیست؛ بلکه پیام آن جهانی و گسترده است.
امنیت کعبه و مکه: و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و امنا و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع
السجود؛ یعنی، یاد کن زمانی را که خانه کعبه را محل رجوع و
امنیت قرار دادیم.
در پی دعای حضرت ابراهیم و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا بلدا آمنا؛
خداوند این
سرزمین را محل امن برای گرد همایی مسلمانان و نمایندگان طبیعی آنان قرار داده است و من دخله کان آمنا.
در بین ویژگیها و اوصاف کعبه، آنچه بیش از همه برآن تاکید شده موضوع امنیت است. اوصافی همانند عتیق، مثابه، مبارک و قیام یک بار مطرح شده؛ ولی امنیت حداقل هفت بار مطرح گشته است و این نشانگر برجستگی و نقش این ویژگی در بین دیگر خصوصیات است:
- و من دخله کان آمنا؛
- و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و امنا؛
- او لم یروا انا جعلنا
حرما آمنا؛
- او لم نمکن لهم
حرما آمنا یجبی الیه ثمرات کل شی ء؛
- و هذا البلد الامین؛
حرمت و
احترام ویژه کعبه و
مسجد الحرام: ازدیدگاه
قرآن کعبه دارای
احترام ویژه است عند بیتک
المحرم؛
چنان که مسجدالحرام نیز چنین
حرمتی دارد و
المسجد الحرام الذی جعلناه للناس
منطقه
حرم نیز
به همین صورت از
حرمت ویژهای برخوردار است
حرما آمنا یجبی الیه ثمرات کل شی ء.
کسی هم که
وارد این سرزمین میشود، ازاین"
حرمت" بهره «میبرد یاایها الذین آمنوا لا تحلوا شعائر الله و لا الشهر
الحرام و لا الهدی و لا القلائد و لا آمین البیت
الحرام.
همان گونه که
شعائر الهی، ماه
حرام و نشانههای حجگزار از
احترام ویژه برخوردار است؛ اجابت کنندگان دعوت حج (آمین البیت
الحرام) نیز دارای چنین
حرمتی هستند.
مثابه و محل رجوع بودن: و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و امنا.
«مثابه» جایی است که محل رفت و آمد و مراجعه پیوسته مردم است. این همان چیزی است که در گذشته، اتفاق افتاده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت و این یکی از نکات مهم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی
حج است.
آمد و شد حج گزاران در طول تاریخ
به سرزمین مکه، آثار فراوانی را از خود
به جای گذاشته است که بایستی جداگانه
مورد بررسی قرار گیرد.
تساوی حقوق ساکنین و
واردین به مکه: سواء العاکف فیه و الباد؛
تنها شهر
جهان- که ساکنان آن از نظر
قرآن حقوقی مساوی با
وارد شوندگان
به آن دارند- مکه معظمه است، متاسفانه این اصل
قرآنی مورد عمل قرار نمیگیرد؛ ولی اصلی فوق العاده مترقی است که پیاده شدن آن ضامن تحقق اهداف حج است.
طهارت و پاکیزگی: خداوند
به حضرت ابراهیم و
اسماعیل فرمان میدهد: طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع
السجود یعنی، خانه مرا برای عبادتکنندگان پاکیزه کنید. طهارت از مشخصههای مهم این خانه است که هم شامل طهارت ظاهری است و هم باطنی (پاک بودن از هر گونه شرکورزی) این دستور در مجموعه
مناسک حج مشاهده میشود؛ مانند استحباب
غسل در مواقف مختلف از جمله میقات،
ورود به حرم،
ورود به مسجد الحرام و …
برای مناسک حج مشخصههای بسیاری ذکر شده است که در این مبحث
به برخی از آنها اشاره میشود:
قرآن مجید پس از ذکر برخی از مناسک حج، مجموع آنها را شعائر الهی دانسته است: یا ایها الذین آمنوا لا تحلوا شعائر الله و لا الشهر
الحرام و لا الهدی و لا القلائد و لا آمین البیت
الحرام؛ شعائر پرچم اسلام و نمایانگر محتوا و اهداف آن است.
چون حج بر
مستطیع واجب است؛ و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا.
هر ساله عدهای از متن
جوامع اسلامی در مکه حضور
به هم میرسانند و این ویژگی، نمایانگر بی نیازی و قدرت اقتصادی و مالی جامعه اسلامی است.
گرچه حج بر افراد مستطیع واجب است؛ ولی هر جا که
ثروت وجود داشته باشد، نیازمندان
به جهت کار و تامین معیشت
به آنجا روی میآورند. از همین رو در احکام حج
به آنها توجه شده و وجود آنان در نظر گرفته شده است: و اطعموا البائس الفقیر
و فکلوا منها و اطعموا القانع و المعتر
بر این اساس و
به طور مکرر بر تامین نیاز آنان تاکید شده است.
از جمله اهداف مقدس مناسک حج، یاد
خداوند است. البته این صرفا یاد کرد ذهنی نیست؛ بلکه یادی عملی است که در انجام مناسک حج تحقق مییابد: ویذکروا اسم الله فی ایام معلومات
و لتکبروا الله علی ما هداکم و بشر المحسنین.
مناسک حج در پیوند
نبوت و
امامت است. از همین رو پس از طواف که محور مهمی در مناسک حج است-
نماز طواف واجب است: و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی؛
یعنی، نماز طواف باید پشت مقام حضرت ابراهیم باشد.
اینکه مقام ابراهیم باید در نماز طواف بین نمازگزار و
کعبه قرار گیرد، حاوی نکته بسیار مهمی است و آن توجه
به مقام نبوت و امامت در کنار کعبه و در حال نماز طواف است. حضرت ابراهیم شیخ الانبیا است و ادیان مهم (
اسلام،
مسیحیت و
یهودیت ) آن حضرت را قبول دارند.
مهمترین جایگاهی که خداوند آن را در کنار کعبه مطرح فرموده،
مقام ابراهیم است (فیه آیات بینات مقام ابراهیم)
؛ البته آیتهای متعددی در اطراف کعبه وجود دارد، ولی در بین آنها، مقام ابراهیم اختصاص
به ذکر یافته که گواه اهمیت آن است. این جایگاه
به عنوان «امام نماز» برای طوافکنندگان معین شده است.
از جمله ویژگیهای حج- که در کمتر عبادتی (جز در جهاد) مشاهده میشود- تحرک و ایستا نبودن است، حرکت
به سوی
میقات، میقات تا
حرم، طواف تا سعی
احرام برای حج،
عرفات،
مشعر،
منی و اعمال پس از آن، جملگی متضمن حرکت و انتقال است. این خصوصیت موجب تلاقی و ترکیب فزونتر حجاج و نزدیکتر شدن آنان
به اهداف متعالی و مقدس حج است، که از جمله آنها بر طرف کردن کسالت، بی تحرکی و خمودی و آماده ساختن مسلمانان برای حرکتهای بزرگ است.
«فلا رفث»، یعنی در حج نبایستی نزدیکی
به زنان و فسوق و جدال صورت گیرد: الحج اشهر معلومات فمن فرض فیهن الحج فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فی الحج و ما تفعلوا من خیر یعلمه الله و تزودوا فان خیر الزاد التقوی و اتقون یا اولی الالباب.
حج جایگاه کسانی است که بر نفس خود تسلط یافته و اسیر
شهوت و خصلتهای ناپسند اخلاقی نشده واز درگیریهای لفظی وجدلی- که در آن صرفآ غلبه بر دیگران مطرح است، نه کشف
حقیقت-
به دور هستند.
قرآن میفرماید: و ما تفعلوا من خیر یعلمه الله ان الصفا و المروة من شعائر الله فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما و من تطوع خیرا فان الله شاکر علیم.
در
آیات حج
به طور مکرر
به انجام امورخیردر حج توصیه شده است؛ این ویژگی جلوهای متعالی از همزیستی در حج است که همگان در صدد انجام خیر هستند
فمن فرض فیهن الحج فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فی الحج و ما تفعلوا من خیر یعلمه الله و تزودوا فان خیر الزاد التقوی ی عنی، از حج توشه برگیرید که همانا بهترین توشهها تقوا است.
فرمان
به برگرفتن توشه «
تقوا» از حج، نشان از آمادگی بستر حج برای برداشتن چنین توشه مبارکی است.
ویژگیهای ذکر شده میتواند تصویری از کلیت حج و اهداف آن را گزارش دهد، چون این ترکیب فرآیندی دارد که روح حج و سر آن را آشکار میکند؛
عارف و عالم کامل، مرحوم
میرزاجواد ملکی تبریزی مینویسد:
«و بعبارة آخری بعضها (عبادات) توثر فی التخلیه و بعضها فی التحلیه و بعضها جامع لکلا الامرین، والحج من القسم الاخیر لاته معجون الهی مرکب من اجزاء فاقعه جدا لجمیع امراض القلوب العائقه لها من عالم النور».
۱. حج مجموعهای
توحید محور است.
۲. در کنار آن،
امامت و
نبوت مطرح شده است.
۳. امنیت در این مجموعه هدف بسیار مهمی است که در ابعاد مختلف مطرح شده است.
۴. برکت و پر فایده بودن چهره دیگر آن است.
۵. هدایت گری دراین مناسک
مورد نظر است؛ یعنی، این حج است که باید
به عموم مردم
جهان خط بدهد وهمانند قلبی پر تپش، هدایت رادر رگهای مردم جهاناند
به جریان اندازد. نه اینکه فقط حاضران در مناسک و در کنار کعبه از هدایتهای آن بهره گیرند؛ بلکه عموم جهانیان در این طرح
مورد نظر هستند.
۶. همه مردم دراین
سرزمین از قیود سیاسی و مرزهای دست ساز بشرآزادند و تنها بنده خدایند؛ چون کعبه ملک کسی نیست و خانه عتیق است.
۷. قوام بخشی
به عموم مردم (که مرحلهای فراتر از هدایت است) جلوه دیگر این مجموعه است.
۸. حضور توانمندان، نمایشگر
ثروت و امکانات و حضور دیگران موجب انتقال ثروت و اطلاع از وضعیت بخشهای مختلف جامعه است.
۹. حج ذکر خدا است؛ ولی تنها یک خلسه معنوی و فرو رفتن در حصار آن نیست؛ بلکه دنیای مردم نیز در آنجا مطرح است.
اقتصاد در کنار سیاست، سیاست در کنار
عبادت و … حضور دارند.
در نقاط مختلف، اجتماعات مهمی وجود دارد. هندوها در کنار
رود گنگ و … ولی اینها عموما یک بعدی است. گذشته از اینکه برخی نیز آثار مخربی دارد. ما هر طرحی که در اندازیم، باز طرحی انسانی است که اگر
به چند جهت هم توجه داشته باشیم از جهات دیگر غافل خواهیم بود، ولی
خداوند همه چیز را با هم دیده و طراحی کرده است: «هوالعلیم الحکیم».
با توجه
به این جهره، در بخش بعدی
به توضیح اسرارکلی و گوناگون حج میپردازیم.
معاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۲۶، برگرفته از مقاله «فلسفه کلی حج».