• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فلسفه امتحان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن موارئی را بعنوان علت امتحان الهی شمارده شده است ازقبیل توبه و بازگشت به حق و خالص کردن مؤمنان و نابودی کافران و ظاهر ساختن باطن انسانها و غیره.



خدای متعالی موجودات را آفریده و آن‌ها را به سوی کمال وجودیشان هدایت کرده است:«رَبُّنَا الَّذی اَعطی کُلَّ شَیء خَلقَهُ ثُمَّ هَدی» این همان هدایت تکوینی است که انسان ضمن برخورداری از آن از هدایت خاص دیگری نیز بهره می‌برد.هدایت خاص انسان با جعل قوانین الهی و تشریع اوامر و نواهی برای وی تحقق می‌یابد تا او با اختیار و اراده خود راه کمال را پیموده و از این رهگذر، امتحان خود را پس داده قوای بالقوه خود را به فعلیت، و کمالهای مکنون خویش را به منصّه ظهور رسانده و به جایگاه نهایی لایق خود، سعادت ابدی یا شقاوت دائمی:«فَمِنهُم شَقیٌّ و سَعید» و مقام شکرگزاری یا ناسپاسی برسد «اِنّا هَدَینهُ السَّبیلَ اِمّا شاکِرًا و اِمّا کَفوراً»، بر این اساس، پیروزی یا شکست در آزمونهای الهی، هر یک دارای نتایج ویژه‌ای است، چنان که خداوند به کسانی که در برابر سختیهای امتحان شکیبا باشند و از امتحان الهی سربلند بیرون آیند بشارت داده و آنان را مشمول درودها و رحمت الهی دانسته است:«و لَنَبلُوَنَّکُم...و بَشِّرِ الصّبِرین اُولئِکَ عَلَیهِم صَلَوتٌ مِن رَبِّهِم و رَحمَة...» و پس از تأکید بر این مطلب که اموال و فرزندان انسانها وسیله آزمون‌اند، بیان داشته که در نزد خداوند (برای کسانی که در این امتحان پیروز شوند) اجری بزرگ است:«و اعلَموا اَنَّما اَمولُکُم و اَولدُکُم فِتنَةٌ واَنَّ اللّهَ عِندَهُ اَجرٌ عَظیم» افزون بر آنچه گذشت قرآن کریم در برخی از آیاتی که از نمونه‌ها و مصادیق امتحان سخن به میان آورده، به جزئیات فلسفه امتحان نیز اشاره کرده است:

۱.۱ - توبه و بازگشت به حق

خدای متعالی برخی بندگان خود را به شادیها و غمها، بدیها و نیکیها آزموده تا اندرز گرفته توبه کنند و به حق باز گردند
[۸] کشف الاسرار، ج ۳، ص ۷۷۵.
[۹] التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۴۳.
:«و بَلَونهُم بِالحَسَنتِ والسَّیِّاتِ لَعَلَّهُم یَرجِعون» براساس آیه ۱۲۶ توبه منافقان به‌رغم آن‌که می‌دیدند در سال یک یا دوبار آزموده می‌شوند باز هم توبه نمی‌کردند:«اَوَ لا یَرَونَ اَنَّهُم یُفتَنونَ فی کُلِّ عام مَرَّةً اَو مَرَّتَینِ ثُمَّ لا یَتوبونَ ولا هُم یَذَّکَّرون»

۱.۲ - خالص کردن مؤمنان و نابودی کافران

خدای سبحان در گذر زمان و به تدریج با آزمونها اهل ایمان را از شائبه‌های کفر و نفاق و فسق دور ساخته و ایمان آنان را خالص و شفاف می‌گرداند و کافران را که کفر و شرک و مکر آنان را فراگرفته به «محق» و نابودی می‌کشاند :«... و لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذینَ ءامَنوا و یَمحَقَ الکفِرین»

۱.۳ - ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاک از خبیث

امتحان برای ظاهر کردن سریره‌های انسانها و پیدا شدن اخلاص یا نفاق آنان است :«... و لِیَبتَلِیَ اللّهُ ما فی صُدورِکُم ولِیُمَحِّصَ ما فی قُلوبِکُم...»، بنابراین خداوند براساس سنت امتحان پاکان را از افراد خبیث و پلید جدا می‌سازد:«... حتی یَمیزَ الخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ»

۱.۴ - شناخته شدن نیکوکارتران

خدای سبحان آسمانها و زمین و مرگ و زندگی را آفرید و آنچه را روی زمین است زینت قرار داد تا انسانها را بیازماید و معلوم شود چه کسی عملش نیکوتر است:«لِیَبلُوَکُم اَیُّکُم اَحسَنُ عَمَلاً»

۱.۵ - مشخص کردن میزان صداقت و کذب افراد

امتحان برای آن است که میزان صداقت افراد در ایمان و اعتقادشان روشن شده و آنان‌که صادقانه از خدا اطاعت کرده و رسول وی را اجابت می‌کنند از دروغگویانی که برای منافع دنیوی به او می‌گرایند مشخص شوند
[۲۴] جامع‌البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۱۹۲.
[۲۵] روح‌المعانی، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۱۹۹.
:«و لَقَد فَتَنَّا الَّذینَ مِن قَبلِهِم فَلَیَعلَمَنَّ اللّهُ الَّذینَ صَدَقوا ولَیَعلَمَنَّ الکذِبین»
یکی از نشانه‌های صداقت آن است که باطن انسان مخالف ظاهرش نبوده و در نتیجه در آشکار و نهان خدا ترس باشد، چنان‌که خداوند با برخی از احکام دینی، مؤمنان را می‌آزماید تا مشخص شود چه کسی در پنهانی از خداوند می‌ترسد:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لَیَبلُوَنَّکُمُ اللّهُ بِشَیء مِنَ الصَّیدِ...
لِیَعلَمَ اللّهُ مَن یَخافُهُ»

۱.۶ - سنجش میزان صبر بر محرومیتها و رضایت از برخورداریها

انسانها به وسیله یکدیگر امتحان می‌شوند تا این‌که شکیبایی آن‌ها معلوم گردد:«و جَعَلنا بَعضَکُم لِبَعض فِتنَةً اَتَصبِرونَ...» و رضایت هرکس به آنچه از آن برخوردار شده یا از آن محروم گشته آشکار شود.
[۳۰] جامع‌البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۵۶.


۱.۷ - شناخته شدن مجاهدان و صابران

از دیگر اهداف امتحان در آیه ۳۱ محمّد شناخت پیکارگران و صابران بیان شده است تا بدین وسیله ایشان پاداش خود را دریافت دارند
[۳۲] تفسیر صدرالمتالهین، ج ۶، ص ۲۶۵.
:«و لَنَبلُوَنَّکُم حَتّی نَعلَمَ المُجهِدینَ مِنکُم والصّبِرینَ» گذشته از موارد یاد شده در روایات نیز تهذیب نفس ، رسیدن به مقام رضا
[۳۳] نهج‌البلاغه، خطبه۱۹۲.
و رسیدن انسانها به پاداش و کیفر اعمال نیک و بد خویش از فلسفه‌های امتحان یاد شده است.
[۳۵] نهج البلاغه، حکمت ۹۳.
[۳۷] منشور جاوید، ج ۱، ص ۲۶۹.


۱.۸ - دستیابی به تقوا

خداوند مؤمنان را تمرین داده یا سختی و مشقت را بر آنان تحمیل می‌کند تا با این امتحان الهی ، قلبهایشان به تقوا متخلق گردد.
نتیجه این‌گونه دستیابی به تقوا آن است که شخص به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) احترام گذاشته و هنگام سخن گفتن در محضر ایشان صدای خود را فرود می‌آورد:«اِنَّ الَّذینَ یَغُضّونَ اَصوتَهُم عِندَ رَسولِ اللّهِ اُولئِکَ الَّذینَ امتَحَنَ اللّهُ قُلوبَهُم لِلتَّقوی»

۱.۹ - مشخص شدن شاکر و ناسپاس

به جز مواردی که در آن خداوند مستقیماً فلسفه امتحان را بیان داشته، در آیه‌ای نیز از قول حضرت سلیمان (علیه‌السلام) چنین نقل کرده که برخورداری وی از فضل الهی برای امتحان اوست تا معلوم گردد که وی سپاسگزاری می‌کند یا کفران میورزد:«قالَ هذا مِن فَضلِ رَبّی لِیَبلُوَنی ءَاَشکُرُ اَم اَکفُرُ»


۱. طه/سوره۲۰، آیه۵۰.    
۲. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۵.    
۳. المیزان، ج۴، ص۳۲-۳۴.    
۴. انسان/سوره۷۶، آیه۳.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸- ۱۵۷.    
۶. انفال/سوره۸، آیه۲۸.    
۷. التبیان، ج ۵، ص ۱۹- ۲۰.    
۸. کشف الاسرار، ج ۳، ص ۷۷۵.
۹. التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۴۳.
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۸.    
۱۱. توبه/سوره۹، آیه۱۲۶.    
۱۲. المیزان، ج ۴، ص ۲۹- ۳۰.    
۱۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۱.    
۱۴. الصافی، ج ۱، ص ۳۹۳.    
۱۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۱۶. المیزان، ج ۴، ص ۷۹.    
۱۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۹.    
۱۸. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۱۹. ملک/سوره۶۷، آیه۲.    
۲۰. کهف/سوره۱۸، آیه۷.    
۲۱. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۲۲. ملک/سوره۶۷، آیه۲.    
۲۳. کهف/سوره۱۸، آیه۷.    
۲۴. جامع‌البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۱۹۲.
۲۵. روح‌المعانی، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۱۹۹.
۲۶. المیزان، ج ۱۶، ص ۱۰۰.    
۲۷. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳.    
۲۸. مائده/سوره۵، آیه۹۴.    
۲۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۰.    
۳۰. جامع‌البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۵۶.
۳۱. محمد/سوره۴۷، آیه۳۱.    
۳۲. تفسیر صدرالمتالهین، ج ۶، ص ۲۶۵.
۳۳. نهج‌البلاغه، خطبه۱۹۲.
۳۴. بحارالانوار، ج۵، ص ۲۱۹.    
۳۵. نهج البلاغه، حکمت ۹۳.
۳۶. بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۱۵-۲۱۶.    
۳۷. منشور جاوید، ج ۱، ص ۲۶۹.
۳۸. حجرات/سوره۴۹، آیه۳.    
۳۹. نمل/سوره۲۷، آیه۴۰.    



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «امتحان».    




جعبه ابزار