• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غُرُور (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





غُرُور: (زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً)
«غُرُور» (بر وزن جسور) صيغه مبالغه به معناى هر موجود فريبنده و فوق العاده فريبكار است و اين كه آن را به شیطان تفسير كرده‌اند، در حقيقت بيان مصداق واضح آن است، و الا هر انسان فريبنده، هر كتاب فريبنده، هر مقام وسوسه‌گر و هر موجودى كه انسان را گمراه سازد، در مفهوم وسيع اين كلمه داخل است. مگر اين كه مفهوم شيطان را چنان وسعت دهيم كه همه اين‌ها را شامل شود. لذا راغب در مفردات مى‌گويد: «غَرور، هر چيزى است كه انسان را مغرور سازد و بفريبد، اعم از مال، مقام، شهوت و شيطان، و اين‌كه: به شيطان تفسير شده، به خاطر اين است كه خبيث‌ترين فريبندگان است» و اين كه بعضى آن را به دنيا تفسير كرده‌اند، به خاطر فريبندگى دنيا است چنان كه در نهج البلاغه مى‌خوانيم: «الدُّنْيا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ»: «مى‌فريبد و ضرر مى‌زند و مى‌گذرد»!
«غُرُور» در اصل از مادّه‌ «غرّ» (بر وزن حُرّ) به معناى اثر ظاهر چيزى است و لذا، به اثر ظاهر در پيشانىِ اسب «غرّة» گفته مى‌شود، سپس به حالت غفلت اطلاق شده است كه در ظاهر، انسان هوشيار است، اما در حقيقت بى‌خبر است و به معناى فريب و نيرنگ نيز استعمال مى‌شود. تعبير به وعده‌هاى «غرور» ناظر به اين است كه بت پرستان اين خرافات و اوهام را به صورت وعده‌هاى تو خالى از يكديگر مى‌گرفتند و به صورت شايعه و تقليدهاى بى‌اساس، بعضى به بعض ديگر القاء مى‌كردند.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با غُرُور:

۱.۱ - آیه ۱۱۲ سوره انعام

(وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ) (اين گونه در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم، آن‌ها به طور سرّى سخنان ظاهر فريب و بى‌اساس براى اغفال مردم به يكديگر القا مى‌كردند و اگر پروردگارت مى‌خواست، چنين نمى‌كردند، ولى ايمان اجبارى سودى ندارد. بنابراين، آن‌ها و تهمت‌هايشان را به حال خود واگذار.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه غرور در اين آيه يا مفعول مطلق فعل مقدرى است از جنس خود آن يعنى از ماده غرر و يا مفعول له. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۳۳ سوره لقمان

(يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ) (اى مردم! تقواى الهى پيشه كنيد و بترسيد از روزى كه نه پدرى مجازات فرزندش را پذيرا مى‌شود و نه فرزندى چيزى از مجازات پدرش را، به يقين وعده الهى، حق است پس مبادا زندگانى دنيا شما را بفريبد و مبادا شيطان فريبكار شما را نسبت به كَرَم خدا بفريبد و مغرور سازد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: راغب گفته: غررت فلانا به اين معنا است كه من رگ خواب او را جستم و آن‌چه از او مى‌خواستم گرفتم و غرة به معناى غفلت در بيدارى است و كلمه غرار به معناى غفلت با چرت و فتور است، تا آن‌جا كه مى‌گويد: پس غرور به معناى هر چيزى است كه آدمى را فريب مى‌دهد، چه مال باشد و چه جاه و چه شهوت و چه شيطان، چيزى كه هست بعضى از مفسرين كلمه غرور را به شيطان تفسير كرده‌اند و اين بدان جهت است كه او خبيث‌ترين فريب‌دهندگان است و بعضى ديگر آن را به دنيا تفسير كرده‌اند چون در مثل گفته شده الدنيا تغر و تضر و تمر، یعنی دنيا غرور مى‌آورد و ضرر مى‌زند و مى‌گذرد. و بنا به گفته وى معناى آيه اين مى‌شود: اى انسان‌ها بپرهيزيد از پروردگارتان و او خداى سبحان است و بترسيد روزى را و آن روز قيامت است، كه لا يجزى كفايت نمى‌كند پدرى از فرزندش و نه مولودى كفايت كننده و بى نياز كننده است چيزى را از والد خويش، كه وعده خدا به آمدن قيامت حق است، يعنى ثابت است و تخلف ناپذير، (فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا پس زنهار)، كه زندگى دنيا با زينت فريبنده خود شما را بفريبد (وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ) و به طور كلى بهوش باشيد، كه هيچ فريبنده‌اى چه از شوون زندگى باشد و چه خصوص شيطان شما را گول نزند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۳ - آیه ۵ سوره فاطر

(يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ) (اى مردم! وعده خداوند حق است، مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد و مبادا شيطان فريبكار شما را نسبت به كَرَم خدا فريب دهد و مغرور سازد!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در جمله‌ (وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ) كلمه غرور - به فتحه غين- مبالغه از غرور - به ضمه غين- است و آن عبارت است از اغفالگرى كه بسيار اغفال مى‌كند و ظاهرا به طورى كه گفته‌اند منظور از آن شيطان است و اين خود احتمالى است كه تعليل در آيه بعدى، يعنى جمله‌ (إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ ...) آن را تاييد مى‌كند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۴ - آیه ۴۰ سوره فاطر

(قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّنْهُ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا) (بگو: به من خبر دهيد اين معبودان و همتايانى را كه جز خدا مى‌خوانيد چه چيزى از زمين را آفريده‌اند، يا اين‌كه شركتى در آفرينش و مالكيت آسمان‌ها دارند؟! يابه آنان كتابى آسمانى داده‌ايم و دليلى از آن براى شرک خود دارند؟! نه هيچ يک از اين‌ها نيست، بلكه ستمكاران فقط وعده‌هاى دروغين به يكديگر مى‌دهند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين جمله اعراض از احتجاج گذشته است، به اين بيان كه: داعى مشركين بر شرک ورزيدن، حجتى نبوده كه آنان را بر اين كار وادار كرده باشد و خواسته باشند بر آن حجت اعتماد كنند، بلكه انگيزه آن‌ها صرف فريبى است كه بعضى نسبت به بعض ديگر روا مى‌دارند، به اين معنا كه نياكان و اسلاف، آيندگان را مغرور مى‌كردند به اين‌كه: بت‌ها نزد خدا شفاعت مى‌كنند و نيز روساى هر قوم مرووسين خود را فريب مى‌دادند به اين‌كه اين شركاء نزد خداى سبحان شفاعت خواهند كرد، در حالى كه اين وعده‌ها همه پوچ بود و حقيقت نداشت. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۵ - آیه ۲۰ سوره حدید

(اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ) (بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى و سرور فرو مى‌برد، سپس خشک مى‌شود به گونه‌اى كه آن را زرد رنگ مى‌بينى سپس تبديل به كاه مى‌شود. آرى دنيا نيز به همين سرعت مى‌گذرد و در آخرت، عذاب شديد است يا آمرزش و رضاى الهى و زندگى دنيا چيزى جز متاع فريب نيست.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى دنيا جز متاعى نيست كه با آن تمتع مى‌شود و از آن بهره‌مند مى‌گردند، و بهره‌مندى از آن همان فريب خوردن با آن است، البته اين فريب خوردن مخصوص كسانى است كه به دنيا دل بسته باشند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۶ - آیه ۶ سوره انفطار

(يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ) (اى انسان! چه چيز تو رادر برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته است؟!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: این آیه استفهامى است توبيخى كه انسان را به صورت سوال در برابر كفرانى مخصوص يعنى بدون عذر و بهانه مذمت مى‌كند و آن كفران مخصوص، كفران نعمت‌هاى ربى کریم است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. انعام/سوره۶، آیه۱۱۲.    
۲. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۳.    
۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۵.    
۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۰.    
۵. حدید/سوره۵۷، آیه۲۰.    
۶. انفطار/سوره۸۲، آیه۶.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۰۴.    
۸. شریف رضی، ابوالحسن، نهج البلاغه ت الحسون، ص۸۷۹، حکمت ۴۰۵.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۵۰۶.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۰۷.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۰۰.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۰۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۳۶۶.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۲۲۹.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۱۱۲.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۴۲.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۴۲.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۲۱.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۳۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۴۵.    
۲۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۳.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۱۴.    
۲۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۰۳.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۵۶.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۳۸.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۰۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۷.    
۲۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۵.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۳۵.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۷.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۰۵.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۶.    
۳۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۰.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۳۹.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۷۸.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۵۴-۵۵.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۵۱.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۴۲.    
۴۰. حدید/سوره۵۷، آیه۲۰.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۴۰.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۹۰.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۶۵.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۳۳.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۵۹.    
۴۶. انفطار/سوره۸۲، آیه۶.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۷.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۶۸.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۲۴.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۵۱.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۸۲.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غُرُور»، ص۳۹۹.    






جعبه ابزار