غَیْبُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غَیْبُ:(وَ لِلّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ) «غَیْبُ» (به فتح غین و سکون یاء) به معنای نهان و نهفته و هر آنچه از ديده يا از
علم نهان است، گفته میشود.
جاى ترديد نيست كه آگاهى بر اسرار نهان و اسرار گذشته و آينده مخصوص
خداوند است، آيات مختلف
قرآن نيز بر اين
حقیقت گواهى مىدهد، او در اين
صفت تنهاست و هيچكس شبيه و مانند او نيست و اگر مىبينيم در پارهاى از آيات قرآن، بخشى از
علم غیب به پيامبران نسبت داده شده و يا در آيات و روايات فراوانى درباره
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و
علی (علیهالسلام) و ساير
امامان معصوم (علیهمالسلام) مىخوانيم كه آنها گاهى از حوادث آينده و از اسرار نهان
خبر مىدادند بايد دانست كه آن هم به
تعلیم الهى بوده است.
به موردی از کاربرد «
غَیْبُ» در قرآن، اشاره میشود:
(وَ لِلّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلونَ) «و آگاهى از
غيب و اسرار نهانى
آسمانها و زمين، تنها از آن خداست؛ و همه كارها تنها به او بازگردانده مىشود؛ پس او را پرستش كن؛ و بر او
توکّل نما؛ و پروردگارت از آنچه انجام مىدهيد، هرگز غافل نيست.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ) از آنجا كه دستور گفتن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به ايشان كه
(يا قَوْمِ اعْمَلوا) درحقيقت معنايش گفتن خود خدا بود، لذا دنبال آن، دو جمله مورد بحث را آورد تا رسول خدا دلگرم شود و مطمئن گردد كه به زودى گردش روزگار عليه آنان دور خواهد زد، و كار به نفع وى خاتمه خواهد يافت. و درحقيقت معناى آيه اين است كه تو به كار و
وظیفه خويش بپردازد و با پيروانت منتظر باش و بدانكه
غيب آسمانها و
زمین كه عاقبت
امر تو و ايشان در آن نهفته است به دست پروردگارت است، نه بتهاى ايشان كه با آنها
شرک مىورزند، و نه به آن اسبابى كه پشتگرمى ايشان به آنها است، و دلخوشند كه با آن اسباب مىتوانند اوضاع را به
نفع خود بچرخانند، و سرانجام برد با آنان بشود. حاشا! گردش روزگار و
غيب آسمانها و زمين و خلاصه همه امور به دست پروردگار تو است، از
غيب خود عاقبت امر ايشان را آن طور كه خودش خواسته و خبر داده بيرون مىافكند و تحقق خارجى مىدهد، پس مطمئن بدان كه دور
فلک به نفع تو و عليه ايشان است. و اين از آن بيانات عجيب قرآنى است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غیب»، ج۳، ص ۳۸۱.