غلاف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غِلاف، به پوشش یا جلد
قرآن ، تیغه
خنجر، تفنگ و مانند آنها گفته میشود.
از آن به مناسبت در بابهای
طهارت ،
صلات ،
وصیّت و
ارث سخن گفتهاند.
چنانچه جلد و غلاف
قرآن کریم نجس شود و
نجس شدن آن،
هتک حرمت قرآن به شمار رود،
تطهیر آن
واجب است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله مینویسد: «همانطور که نجس کردن مساجد
حرام است. و مشاهد مشرفه و ضریحهای مقدسه و هرچه که تعظیم آن شرعاً واجب دانسته شده است بهطوری که نجس کردن آن منافات با تعظیم آن دارد مثل تربت شریف حسینی بلکه تربت شریف
رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سایر
امامان (علیهمالسّلام) و قرآن کریم حتی جلد و
قاب آن، حتی بنابر احتیاط (واجب) کتابهای حدیث ائمه معصومین (علیهمالسّلام) بلکه بنابر اقوی اگر هتکآور باشد و حتی در بعضی از این موارد هرچند هتکآور نباشد (همه اینها) ملحق به
مساجد است و تطهیر آنچه که ذکر شد
واجب کفایی است و اختصاصی به نجس کننده آنها ندارد. چنان که - در صورت قدرت داشتن - وجوب تطهیر آنها فوری است.»
به تصریح برخی،
مسّ غلاف قرآن بر مُحدِث، مانند
جنب،
مکروه است.
همچنین «
حمل قرآن هر چند در روکش و
غلاف باشد برای زن
حائض مکروه است.»
استفاده از ظرف
طلا و
نقره، حرام است.
آیا غلاف
شمشیر ،
خنجر و مانند آن، ظرف محسوب میشود تا استفاده از غلاف طلایی یا نقرهای آنها حرام باشد یا نه؟ مسئله اختلافی است
.
امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: ظاهراً مقصود از
ظروف، آن چیزی است که در
خوردن و آشامیدن و
پختن و شستشو و خمیرگیری به کار گرفته میشود مانند کاسه و کوزه و جامها و دیگها و پاتیلها و آبخوریها و طشت و سماور و قوری و فنجان، بلکه کوزه قلیان و نعلبکی و حتی قاشق بنابر احتیاط (واجب)؛ بنابراین مانند سر قلیان و سر چپق و غلاف شمشیر و
خنجر و چاقو و صندوق و جای دعا (حرز) و
قاب ساعت و قندیل روشنایی و خلخال پا را اگرچه توخالی باشد، شامل نمیشود.»
پس «قاب ساعت را از طلا قراردادن و همراه داشتن آن در
نماز اشکالی ندارد.»
همراه داشتن
آهن ، از قبیل
چاقو و
خنجر در حال نماز، مکروه است.
ظاهر کلام برخی
قدما حرمت آن است؛ لیکن در صورتی که چاقو و
خنجر در غلاف باشند،
کراهت یا
حرمت ندارد.
سجده بر غلاف شمشیر،
خنجر و مانند آنکه از
چوب تهیه شده باشد، صحیح است؛ هرچند نمازگزار آن را به
کمر بسته باشد.
کسی که به شمشیر یا چاقوی معیّنی
وصیّت کرده، در صورتی که شمشیر یا چاقو در زمان وصیّت در غلاف باشد، به قول مشهور، غلاف نیز داخل وصیّت خواهد بود.
از شرایط حلال شدن
شکار بدون
ذبح این است که «صاحب سگ، در حال زندهبودن شکار باقدرت بر
تذکیه آن، به آن نرسد، به اینکه شکار را
مرده دریابد یا
زنده بیابد و لیکن وقت برای ذبح آن نباشد. و خلاصه اگر سگش را بهسوی شکار بفرستد، پس اگر بعد از اینکه سگ آن را گرفت و مجروح کرد و شکار رام و تسلیم شد، به آن برسد و آن را مرده بیابد
مذکّی است و خوردنش حلال است و همچنین است اگر بهصورت زنده آن را بیابد و لیکن وقت، برای ذبح آن نباشد و همانطور بگذارد تا بمیرد.»
و «به وسیع نبودن
زمان در
حلّیت بدون ذبح ملحق میشود موردی که زمان وسعت داشته باشد، لیکن ترک
تذکیه به کوتاهی از او نباشد؛ مانند اینکه به گرفتن وسیله ذبح، و کشیدن کارد با سرعت و عدم کندی به نظر عرف و با اینکه همه اسباب
متعارف باشند مشغول شود (ولی فرصت ذبح پیدا نکند)، پس اگر کارد در
غلاف تنگ و
غیرمتعارف باشد و به جهت طول کشیدن بیرون آوردن کارد از آن، به تذکیه او نرسد حلال نمیشود و همچنین است اگر به جهت خون و مانند آن به
غلاف چسبیده باشد.»
غلاف قرآن وشمشیر
میّت داخل در
حبوه و ازآنِ
پسر بزرگ است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۵۹۵، برگرفته از مقاله«غلاف». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی