عَمْرو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَمْرو (به فتح عین) (
عمرو بن عاص بن وائل شیّاد) از
واژگان نهج البلاغه، نامیِ عرب و او دشمن سرسخت
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود. حضرت علی (علیهالسلام) در جریان
حکمیت و آنجا که نسبت
مزاح و شوخ طبع به ایشان داده شد از این واژه استفاده نموده است.
عَمْرو (عمرو بن عاص بن وائل
شیّاد) نامی عرب و
دشمن سرسخت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود.
یکی با کلمه عمرو بن عاص، آنگاه که نامردان در جریان حکمیت
ابوموسی اشعری را به حضرت تحمیل میکردند فرمود: او خطا کار است، حالا که
معاویه عمرو بن عاص را برگزید شما هم
عبد اللّه بن عباس را برگزینید:
«فَادْفَعُوا فِي صَدْرِ عَمْرِوبْنِ الْعَاصِ بِعَبْدِ اللهِ بْنِ الْعَبَّاسِ، وَخُذُوا مَهَلَ الاَْيَّامِ، وَحُوطُوا قَوَاصِيَ الاِْسْلاَمِ» «با عبد اللّه بن عباس به سینه عمرو بن العاص بزنید، فرصتها را غنیمت شمارید و شهرهای دور دست
اسلام را احاطه کنید و در دست داشته باشید.»
(شرحهای خطبه:
)
دیگری: آنجا که شنید عمرو بن عاص به مردم
شام میگوید: علی اهل مزاح و شوخ طبع است، فرمود:
«عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لاَِهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِيَّ دُعَابَةً، وَأَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ: أُعَافِسُ وَأُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلاً، وَنَطَقَ آثِماً.» (شگفتا! پسر آن زن بدنام در ميان مردم شام نشر مىدهد كه من اهل مزاح هستم؛ مردى شوخ طبع، كه مردم را سرگرم شوخى مىكند. حرفى باطل گفته و سخنى به
گناه انتشار داده است.)
(شرحهای خطبه
) معنای آن در «دعب» گذشت.
و در جای دیگر در ملامت یاران، عمرو بن عاص را به میان کشیده و فرموده است:
«وَإنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لاَق إِلَيَّ الْمَوْتُ! قَدْ دَارَسْتُكُمُ الْكِتَابَ، وَفَاتَحْتُكُمُ الْحِجَاجَ، وَعَرَّفْتُكُمْ مَا أَنْكَرْتُمْ، وَسَوَّغْتُكُمْ مَا مَجَجْتُمْ، لَوْ كَانَ الاَْعْمَى يَلْحَظُ، أَوِ النَّائِمُ يَسْتَيْقِظُ! وَأَقْرِبْ بِقَوْم مِنَ الْجَهْلِ بِاللهِ قَائِدُهُمْ مُعَاوِيَةُ! وَمُؤَدِّبُهُمُ ابْنُ النَّابِغَةِ!» یعنی اکنون از همه محبوبتر به من
مرگ است کتاب را به شما درس دادم، در
احتجاج را به رویتان باز کردم، آنچه که نمیدانستید به شما آموختم و آنچه را که جرعه جرعه مینوشیدید به راحتی به کام شما ریختم، ای کاش کور میدید، ای کاش خوابیده بیدار میشد، چه نزدیکاند به نادانی مردمی که پیشوای آنها معاویه و آموزگارشان عمرو بن عاص پسر زن زناکار است.
(شرحهای خطبه:
)
آنگاه که
عبید اللّه عباس و
سعید بن نمران از «یمن» آمده و اشغال آن را توسط «
بسر بن ارطاط» خبر دادند، امام (صلواتاللّه) در سخن خود برای مردم به این شعر تمثّل کرد که شاعر گوید:
«لَعَمْرُ أَبِيكَ الخَيْرِ يَا عَمْرُو إِنَّني • عَلَى وَضَر - مِنْ ذَا الاِْنَاءِ - قَلِيلِ» یعنی قسم به جان خوب پدرت ای عمرو، از این ظرف فقط چرک اندکی برای من است.
(شرحهای خطبه:
) «
وضر» بقیّه
روغن و غساله در ظرف و گویند: «وضر الاناء» یعنی ظرف با روغن یا
شیر چرکین شد. معلوم نیست آیا «عمرو» نام شخصی است و یا بهطور مثال گفته شده است.
این ماده چندین بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عمرو»، ج۲، ص۷۵۱.