عَقیل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَقیل (به فتح عین) از
واژگان نهج البلاغه دوّمین برادر
حضرت علی (علیهالسلام) و پدر
مسلم بن عقیل است که در راه
امام حسین (علیهالسلام) به
شهادت رسید است.
عقیل عقیل ابن ابیطالب دوّمین برادر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است
ابو طالب (علیهالسلام) چهار پسر داشت که هر یک از دیگری ده سال بزرگتر بودند، اوّل طالب، دوّم عقیل، سوّم
جعفر و چهارم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حالات عقیل مشهور و مفصّل است، در
معجم رجال الحدیث آمده است:
شیخ صدوق با سند ضعیف از
ابن عباس نقل کرده: علی (علیهالسلام) به
رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) عرض کرد: یا رسول اللّه شما عقیل را دوست میدارید. فرمود: آری به خدا او را دو نوع دوست میدارم یکی خودش را دیگری برای دوست داشتن
ابو طالب او را، و پسر او در محبت پسر تو (حسین (علیهالسلام) مقتول خواهد شد عقیل در سال پنجاه هجرت به سنّ نود و شش (۹۶) سالگی از دنیا رفت.
• آنگاه که امام (صلواتاللهعلیه) درباره خود سخن میگفت در محضر عموم در خطبهای فرمود:
«وَاللهِ لَقَدْ رَأَيْتُ عَقِيلاً وَقَدْ أمْلَقَ حَتَّى اسْتماحَنِي مِنْ بُرِّكُمْ صَاعاً، وَرَأَيْتُ صِبْيَانَهُ شُعْثَ [
الشُّعُورِ، غُبْرَ]
الاَْلْوَانِ، مِنْ فَقْرِهِمْ، كَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ، وَعَاوَدَنِي مُؤَكِّداً، وَكَرَّرَ عَلَيَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً، فَأَصْغَيْتُ إِلَيْهِ سَمَعِي، فَظَنَّ أَنِّي أَبِيعُهُ دِينِي، وَأَتَّبِعُ قِيَادَهُ، مُفَارِقاً طَرِيقِي، فَأَحْمَيْتُ لَهُ حَدِيدَةً، ثُمَّ أَدْنَيْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِيَعْتَبِرَ بِهَا، فَضَجَّ ضَجِيجَ ذِي دَنَف مِنْ أَلَمِهَا، وَكَادَ أَنْ يَحْتَرِقَ مِنْ مِيسَمِهَا، فَقُلْتُ لَهُ: ثَكِلَتْكَ الثَّوَاكِلُ، يَا عَقِيلُ ! أَتَئِنُّ مِنْ حَدِيدَة أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ، وَتَجُرُّنِي إِلَى نَار سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ! أَتَئِنُّ مِنَ الاَذَى وَلاَ أَئِنُّ مِنْ لَظىً؟!» ترجمه کلمات چنین است: به خدا قسم برادرم عقیل را دیدم در
فقر شدید که از من از
گندم شما (گندم
بیت المال) سه کیلو خواست، بچههایش را دیدم که از فقر موی چرکین و تیره رنگ شده بودند، گویی چهرهشان با «
نیل» رنگ شده بود، چند دفعه آن تقاضا را از من کرد من به حرفش گوش دادم گمان کرد که دینم را به او میفروشم و با افسار او حرکت میکنم، تکّه آهنی را برای او سرخ کردم، و به جسدش نزدیک نمودم تا از آن
عبرت گیرد، از گرمی آن فریاد کشید، و نزدیک بود (اگر ببدنش میچسباندم) از داغ آن به سوزد، گفتم زنان فرزند مرده بر تو گریه کنندای عقیل، آیا ناله میکنی از آهنی که انسانی به بازیچه آن را سرخ کرده است و میکشی مرا به آتشی که خدای جبّارش به خشم گداخته است آیا ناله میکنی از اذیّتی مختصر و من ناله نکنم از آتش خالص
جهنّم (شرحهای خطبه:
)
به نظر میآید امام (صلواتاللهعلیه) این مطالب را درباره درخواست عقیل از بیت المال بیان فرموده است که عقیل از وی میخواست، از اموال مردم به او بدهد و گرنه لازم بود که حضرت از جای دیگری به او کمک مالی کند که اقلّا افاقهای برای او و اطفالش باشد و لا بد آن کمک را هم فرموده است و اگر امام مسلمین کسی را در آن فقر مشاهده فرماید نمیتواند بیتفاوت باشد.
• همچنین از طرف آن حضرت به عقیل نوشته شده در جواب نامهای که عقیل به آن بزرگوار نوشته بود: امام (علیهالسلام) در آن نامه از فرار
دشمن به عقیل خبر داده و نیز مینویسد:
«فَإِنَّ رَأيِي قِتَالُ الُمحِلِّينَ حَتَّى أَلْقى اللَّهَ؛ لَا يَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً، وَ لَاتَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً، وَ لَاتَحْسَبَنَّ ابْنَ أَبِيكَ- وَ لَو أَسْلَمَهُ النَّاسُ- مُتَضَرِّعاً مُتَخَشِّعاً، وَ لَامُقِرّاً لِلضَّيْم وَاهِناً.» «تا رفتن به پیشگاه
خدا با آنان که به فکر جنگند خواهم جنگید زیادت یاران مغرورم نمیکند و پراکنده شدن آنها مرعوبم نمینماید. پسر پدرت (برادرت) را ناله کننده از پیشامدها و امضا کننده
ظلم نخواهی یافت...»
(شرحهای نامه:
) ناگفته نماند: عقیل از لحاظ رجالی ممدوح است در
رجال ابن داوود آمده: «عقیل بن ابی طالب اخوه (علیهالسلام) معظّم»
ابن ابی الحدید میگوید: عقیل در جنگ «
موته» با برادرش جعفر حاضر بود، اختلاف هست که در زمان علی (علیهالسلام) پیش
معاویه رفت یا بعد از شهادت او، بعضی گفتهاند: بعد از شهادت آن حضرت رفت زیرا که حضرت در آخر خلافت خود بر او نامه نوشته و عقیل جواب داده است. بعد گوید: در نظر من قوی آن است که او بعد از شهادت آن حضرت به
شام رفته است.
مجلسی در بحار
آن را از ابن ابی الحدید نقل کرده است.
نام عقیل دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عقیل»، ج۲، ص۷۳۷.