عَصر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَصر:
(وَ الْعَصْرِ) عَصر: در اصل به معنی «فشردن» است و سپس به وقت عصر اطلاق شده، به خاطر این که برنامهها و کارهای روزانه در آن پیچیده و فشرده میشود. سپس این واژه به معنی مطلق «
زمان» و دوران تاریخ
بشر و یا بخشی از زمان، مانند عصر ظهور
اسلام و
قیام پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امثال آن استعمال شده است.
به موردی از کاربرد
عَصر در
قرآن، اشاره میشود:
(وَالْعَصْرِ، اِنَّ الْاِنسانَ لَفی خُسْرٍ) (به عصر
سوگند، که انسانها همه در زیانند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(وَ الْعَصْرِ) در این کلمه به عصر سوگند یاد شده و از نظر مضمونی که دو آیه بعد دارد مناسبتر آن است که منظور از عصر، عصر ظهور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باشد، که عصر طلوع اسلام بر
افق مجتمع بشری و
ظهور و
غلبه حق بر باطل است، چون مضمون دو
آیه بعد این است که
خسران عالم
انسان را فراگیر است و تنها کسانی را فرا نمیگیرد که از حق پیروی نموده و در برابر آن صبر کنند و این
اقلیت عبارتند از کسانی که به
خدا و
روز جزا ایمان آورده و
عمل صالح کنند.
ولی بعضی گفتهاند: مراد از عصر، وقت عصر، یعنی آخر روز است، چون این وقت دلالت دارد بر
تدبیر ربوبی که روز را میبرد و شب را میآورد و
قدرت و سلطنت را از سلطان روز یعنی
خورشید سلب میکند.
بعضی دیگر گفتهاند: مراد نماز عصر است، که نماز وسطی است که از همه
نمازهای یومیه فضیلت بیشتری دارد.
بعضی دیگر گفتهاند: مراد
شب و
روز است، که اصطلاحا به آنها عصران گفته میشود.
بعضی دیگر گفتهاند: منظور از عصر
دهر است، که در آن عجائبی وجود دارد، که بر قدرت
ربوبی دلالت دارد و بعضی دیگر وجوهی دیگر ذکر کردهاند و در بعضی
از روایات آمده که منظور، عصر ظهور
مهدی (علیهالسّلام) است که در آن عصر حق بر باطل به طور کامل غلبه کند.
در تفسیر این واژه (که به عنوان سوگند از آن یاد شده است)
مفسران نظرهای مختلفی دادهاند:
۱- بعضی آن را اشاره به همان وقت «عصر» میدانند، به قرینه این که در بعضی دیگر از آیات قرآن به آغاز روز سوگند یاد شده است؛ مانند:
(وَ الضُّحی) یا:
(وَ الصُّبْحِ اِذا اَسْفَرَ) این سوگند به خاطر اهمیّتی است که این موقع از روز دارد چرا که زمان زمان دگرگونی نظام زندگی و حیات انسانهاست، کارهای روزانه پایان میگیرد،
پرندگان و
حیوانات به لانههای خود بازمیگردند، خورشید سر در افق
مغرب فرو میکشد و
هوا تدریجا رو به تاریکی میرود.
۲- بعضی دیگر آن را اشاره به سراسر زمان و تاریخ بشریت دانستهاند که مملو از درسهای
عبرت و حوادث تکاندهنده و بیدارگر است و روی همین جهت آن چنان عظمتی دارد که شایسته سوگند الهی است.
۳- بعضی روی قسمت خاصی از این زمان مانند عصر قیام پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یا عصر قیام مهدی (علیهالسّلام) که دارای ویژگی و عظمت خاصی در تاریخ بشر بوده و هست انگشت گذارده و سوگند را ناظر به آن میدانند.
۴- بعضی نیز به همان ریشه لغوی این واژه برگشته و سوگند را ناظر به انواع فشارها و مشکلاتی میدانند که در طول زندگی انسانها رخ میدهد، آنها را از خواب
غفلت بیدار میکند، به یاد خداوند بزرگ میاندازد و روح
استقامت را پرورش میدهد.
۵- بعضی دیگر آن را اشاره به «انسانهای کامل» میدانند که عصاره عالم هستی و
جهان آفرینشند.
۶- بالاخره بعضی آن را ناظر به «نماز عصر» شمردهاند، به خاطر اهمیّت ویژهای که در میان نمازها دارد، زیرا آنها «صلاة وسطی» را که در قرآن روی آن تاکید خاصی به عمل آورده نماز عصر میدانند.
با این که تفسیرهای فوق با هم تضادی ندارد و ممکن است همه در معنی آیه جمع باشد و سوگند به تمام این امور مهمّ یاد شود، ولی در میان آنها از همه مناسبتر همان عصر به معنی «زمان و تاریخ بشر» است، چرا که سوگندهای قرآن همواره متناسب با مطلبی است که سوگند به خاطر آن یاد شده است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عَصر»، ج۳، ص۱۸۲-۱۸۳.