عوامل آسانی تکالیف (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عوامل
آسانی تکالیف با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
اذیت شدن در تکلیف ازجمله موارد آسانی گیری تکالیف است.
اذیت شدن، عامل معافیت رزمندگان از حمل
سلاح هنگام
نماز خوف:
«وَإِذَا كُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ ... وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ ...؛
و هنگامی كه در میان آنها باشی و (در میدان جنگ برای آنها نماز برپا كنی باید دسته ای از آنها با تو (به نماز) برخیزند و باید سلاحهای خود را با خود برگیرند و هنگامی كه سجده كردند (و نماز را به پایان رسانیدند) باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند و آن دسته دیگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پیكار بوده اند) بیایند و با تو نماز بخوانند و باید آنها وسایل دفاعی و سلاحهای خود را با خود (در حال نماز) حمل كنند ... و اگر از باران ناراحت هستید و یا بیمار (و مجروح) باشید مانعی ندارد كه سلاحهای خود را بر زمین بگذارید....»
اذیت شدن از ناحیه سر در حال
احرام سبب جواز
حلق (تراشیدن سر) پیش از موعد:
«وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ ... وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ ...؛
و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! ... و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود) و اگر كسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید
فدیه و كفارهای از قبیل
روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد!....»
اضطرار باعث برداشته شدن
حکم اولیه و روا شدن ارتکاب
حرام به اندازه ضرورت:
۱. «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ ... فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ ...؛
خداوند تنها (گوشت) مردار ... حرام كرده است (ولی) آن كس كه مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد) در صورتی كه ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست....»
۲. «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛
گوشت مردار... بر شما حرام است و ... اما آنها كه در حال گرسنگی دستشان بغذای دیگری نرسد و متمایل به گناه نباشند (مانعی ندارد كه از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.»
۳. «وَمَا لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ ...؛
چرا از چیزهائی نمیخورید كه اسم خدا بر آنها برده شده در حالی كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بیان كرده است، مگر اینكه ناچار باشید (كه در این صورت خوردن از گوشت چنان حیواناتی جائز است)....»
۴. «قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر كسی كه غذائی میخورد نمییابم بجز اینكه مردار باشد یا خونی كه (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت خوك كه اینها همه پلیدند، یا حیوانی كه در طریق گناه به هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما كسانی كه ناچار شوند بدون اینكه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
۵. «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ ... فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
خداوند تنها مردار و خون ... بر شما تحریم كرده، اما كسانی كه مجبور شوند در حالی كه تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد) چرا كه خدا غفور و رحیم است.»
یکی از موارد آسانی تکالیف، بیماری است.
بیماری، عامل جواز کناره گیری از
جهاد :
۱. «... جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ... • لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَاء وَلاَ عَلَى الْمَرْضَى ... حَرَجٌ ...؛
... با اموال و جانهایشان به جهاد پرداختند... بر ضعیفان و بیماران ... ایرادی نیست (كه در میدان مبارزه شركت نكنند) ....»
۲. «لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ ...؛
بر نابینا و افراد شل و بیمار گناهی نیست (كه با شما هم غذا شوند) و بر شما نیز گناهی نیست....» بنابر این که آیه درباره کسانی باشد که از شرکت در جهاد ناتوان بودهاند.
۳. «قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ ... • لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ ...؛
به متخلفان از اعراب بگو: به زودی از شما دعوت میشود كه به سوی قومی جنگجو بروید و با آنها پیكار كنید ... بر «نابینا» و «لنگ» و «بیمار» گناهی نیست (اگر در میدان جهاد شركت نكند) ....»
بیماری، عامل معافیت رزمندگان از حمل سلاح، هنگام نماز خوف:
«وَإِذَا كُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ ... وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُواْ حِذْرَكُمْ ...؛
و هنگامی كه در میان آنها باشی و (در میدان جنگ برای آنها نماز برپا كنی باید دسته ای از آنها با تو (به نماز) برخیزند و باید سلاحهای خود را با خود برگیرند و هنگامی كه سجده كردند (و نماز را به پایان رسانیدند) باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند و آن دسته دیگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پیكار بوده اند) بیایند و با تو نماز بخوانند و باید آنها وسایل دفاعی و سلاحهای خود را با خود (در حال نماز) حمل كنند ... و اگر از باران ناراحت هستید و یا بیمار (و مجروح) باشید مانعی ندارد كه سلاحهای خود را بر زمین بگذارید ولی وسایل دفاعی (مانند زره و خود) را با خود بردارید....»
بیماری، عامل آسان گرفتن در تکلیف
روزه:
۱. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ • ... فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ...؛
ای افرادی كه ایمان آورده اید،
روزه بر شما نوشته شد همان گونه كه بر كسانی كه قبل از شما بودند نوشته شده، تا پرهیزكار شوید. و كسانی كه از شما بیمار یا مسافر باشند
روزهای دیگری را (بجای آن
روزه بگیرند) و بر كسانی كه قدرت انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیره زنان) لازم است كفاره بدهند، مسكینی را اطعام كنند ....»
۲. «... فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ ...؛
... پس آنكس كه در ماه رمضان در حضر باشد
روزه بدارد، و آنكس كه بیمار یا در سفر باشد
روزهای دیگری را بجای آن
روزه بگیرد، خداوند راحتی شما را میخواهد نه زحمت....»
بیماری، سبب آسان گرفتن و جواز حلق (سر تراشیدن) پیش از وقت آن برای مُحرِم :
«وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ ... فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ ...؛
و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! ... و اگر كسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید
فدیه و كفارهای از قبیل
روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! ....»
آسانگیری با تشریع
تیمم به جای
وضو و غسل تکلیف برای بیمار:
۱. «... لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ ... وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا؛
... در حال مستی به نماز نزدیك نشوید... و اگر بیمارید، یا مسافر، و یا «قضای حاجت» كرده اید، و یا با زنان آمیزش جنسی داشته اید، و در این حال، آب (برای وضو و غسل) نیافتید، با خاك پاكی تیمم كنید! ... خداوند بخشنده و آمرزنده است.»
۲. «... إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ ... وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا ... مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ ...؛
... هنگامی كه برای نماز بپاخاستید بشوئید ... و اگر بیمار یا مسافر باشید یا یكی از شما از محل پستی آمده (قضای حاجت كرده) یا با زنان تماس گرفته باشید (آمیزش جنسی كرده اید) و آب (برای غسل یا وضو) نیابید با خاك پاكی تیمم كنید ... خداوند نمیخواهد مشكلی برای شما ایجاد كند ....»
بیماری، سبب معاف شدن از تکالیف انسانهای سالم:
«... وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ ...؛
... و بر بیمار گناهی نیست....»
برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که جمله «و لیس علی الاعمی حرج و لا علی المریض حرج...» از جمله «و لا علی انفسکم» جدا باشد که بر این اساس، در صدد بیان قانون و اصلی کلی در رفع حکم از افراد مذکور خواهد بود.
پیش بینی بیمار شدن
نمازگزار از عوامل تخفیف بر وی در نمازهای شبانه:
«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ
الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى ...؛
پروردگارت میداند كه تو و گروهی از كسانی كه با تو هستند نزدیك دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را بپا میخیزید، و خداوند شب و
روز را اندازه گیری میكند، او میداند كه شما نمیتوانید مقدار آن را (دقیقا) اندازه گیری كنید، لذا شما را بخشید اكنون آن مقدار از
قرآن كه برای شما میسر است تلاوت كنید، او میداند به زودی گروهی از شما بیمار میشوند....»
ترس از
فتنه دشمن، یکی از حکمتهای کفایت نماز شکسته در
سفر:
«وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِینَ كَفَرُواْ ...؛
و هنگامی كه سفر كنید گناهی بر شما نیست كه نماز را كوتاه كنید اگر از فتنه (و خطر)
کافران بترسید....»
ضعف مکلف باعث آسانی تکالیف میشود.
ضعف مکلفان، سبب معافیت از شرکت در جهاد:
«... جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ... • لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَاء وَلاَ عَلَى الْمَرْضَى وَلاَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ ... • وَلاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلاَّ يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ؛
... با اموال و جانهایشان به جهاد پرداختند ... ضعیفان و بیماران و آنها كه وسیله ای برای انفاق (در راه جهاد) ندارند ایرادی نیست (كه در میدان مبارزه شركت نكنند)... و (نیز) ایرادی نیست بر آنها كه وقتی نزد تو آمدند كه آنها را بر مركبی (برای میدان جهاد) سوار كنی گفتی مركبی كه شما را بر آن سوار كنم ندارم (از نزد تو) بازگشتند در حالی كه چشمانشان اشكبار بود، چرا كه چیزی كه در راه خدا
انفاق كنند نداشتند.»
ضعف و ناتوانی، سبب تخفیف بر
مجاهدان در وظیفه پایداری در برابر دشمنان:
«... حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ ... • الآنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللّهِ ...؛
ای پیامبر! مومنان را تحریك به جنگ (با دشمن) كن، هر گاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه میكنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كسانی كه كافر شدند پیروز میگردند ... هم اكنون خداوند از شما تخفیف داد و دانست كه در شما ضعفی وجود دارد بنابر این هر گاه یكصد نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر پیروز میشوند و اگر یكهزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد ....»
برداشته شدن
روزه از مکلف در صورت ناتوانی او و جانشین شدن
فدیه به جای آن :
۱. «... وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ...؛
... و بر كسانی كه قدرت انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیره زنان) لازم است
کفاره بدهند، مسكینی را
اطعام كنند....» ناتوانی انسانها باعث آسانگیری خدا در تشریع احکام است.
۲. «وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ... • يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا؛
و آنها كه توانایی
ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن با ایمان ندارند میتوانند با زنان پاكدامن از بردگانی با ایمان كه در اختیار دارید ازدواج كنند، خدا آگاه به ایمان شماست، و همگی اعضای یك پیكرید، و آنها را به اجازه صاحبان آنان ازدواج نمایید و مهر آنها را به خودشان بدهید، ... خدا می خواهد (با دستورهای مربوط به ازدواج با كنیزان و مانند آن) كار را بر شما سبك كند، و انسان، ضعیف آفریده شده (و در برابر طوفان غرایز، مقاومت او كم است)»
فقدان امکانات، موجب تخفیف بر مکلفان از شرکت در جهاد:
«... جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ... • لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَاء وَلاَ عَلَى الْمَرْضَى وَلاَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ ... • وَلاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلاَّ يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ؛
... با اموال و جانهایشان به جهاد پرداختند ... ضعیفان و بیماران و آنها كه وسیله ای برای انفاق (در راه جهاد) ندارند ایرادی نیست (كه در میدان مبارزه شركت نكنند)... و (نیز) ایرادی نیست بر آنها كه وقتی نزد تو آمدند كه آنها را بر مركبی (برای میدان جهاد) سوار كنی گفتی مركبی كه شما را بر آن سوار كنم ندارم (از نزد تو) بازگشتند در حالی كه چشمانشان اشكبار بود، چرا كه چیزی كه در راه خدا انفاق كنند نداشتند.»
کوری، باعث معافیت از برخی تکالیف بینایان:
«لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ ... لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا ...؛
بر نابینا ... گناهی نیست ... بر شما گناهی نیست كه بطور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید....»
لنگی، سبب معاف شدن از برخی تکالیف:
«لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ ... لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا ...؛
بر نابینا و افراد شل و ... گناهی نیست ... بر شما گناهی نیست كه بطور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۱۲، برگرفته از مقاله «عوامل آسانی تکالیف»