عناوین فقهى، واژگانى هستند که در فقه کاربرد دارند؛ خواه از اصطلاحات فقهی باشند (یعنی واژگانى که در فقه معنایى خاص یافتهاند) یا نباشند. از این رو، عناوین فقهى، اعم از اصطلاحات فقهىاند.
عنوانى که در یک مسأله فقهی موضوع قرار مىگیرد و حکم شرعیاعم از تکلیفی و وضعی به آن نسبت داده مىشود. براى مثال، در مسألههاى «نماز خواندن واجب است» و «آب، پاک است»، نماز و آب موضوعاند، با این تفاوت که نماز اصطلاح فقهى است. بیشتر مدخلهاى فرهنگ فقه، موضوع فقهىاند.
عنوانى که به صورت وصف یا قید، دائره موضوع فقهى را محدود و مشخص مىکند. براى مثال، در مسألههاى «آب مضاف، با ملاقات نجاستنجس مىشود»، «جنگ کردن در ماههای حرام، حرام است» و «وقوف از ظهر تا غروبروز عرفه در عرفات واجب است، عناوین مضاف، ماههاى حرام، روز عرفه و عرفات متعلّق موضوعاند، با این تفاوت که مضاف، وصف، ماههاى حرام و روز عرفه، قید زمانى و عرفات، قید مکانى است.
عنوانى که در یک مسأله فقهى، محمول قرار مىگیرد. در مثال «نماز خواندن واجب است» وجوب و در مثال «آب، پاک است»، پاک بودن حکم مىباشند؛ با این تفاوت که وجوب، حکم تکلیفى است و پاک بودن حکم وضعى است. تمامى احکام تکلیفى و وضعى و نیز قواعد فقهی مانند قاعده ید، قاعده اتلاف و قاعده ضمان که احکامى کلّىاند و در همه یا بسیارى از ابواب فقهى کاربرد دارند، بخش معتنابهى از مدخلهاى فرهنگ فقه را تشکیل مىدهند.
عنوانى که از اوصاف و حالات حکم است، مانند عناوین: کفایی، عینی، توصّلی، تعبّدی، مضیق و موسّع. در مثالِ «جهاد واجب کفایى است» کفایى، متعلّق حکم، یعنى وجوب است.