علم المعانی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«علم المعانی»، از جمله آثار نویسنده معاصر عرب عبدالعزیز عتیق درباره علم معانی است.
«علم المعانی»، از جمله آثار نویسنده معاصر عرب عبدالعزیز عتیق درباره
علم معانی است. نویسنده در این اثر با بررسی آثار علمای ادب عربی، کتاب تحقیقی ارزشمندی در باره تاریخچه و مباحث علم معانی ارائه داده است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه در ضمن سه فصل است. مباحث اصلی کتاب نیز در ضمن دو مبحث تنظیم شده است که در مبحث اول، خبر و انشاء و در مبحث دوم، جمله در ضمن عناوین متعدد شرح و توضیح شده است.
این کتاب، حاصل مباحثی است که نویسنده برای دانشجویان دانشگاه بیروت ارائه کرده است.
در مقدمه کتاب در ضمن سه مبحث، این مطالب ارائه شده است:
۱. بحث از مفهوم
فصاحت و
بلاغت نزد علمای
بلاغت عرب با بیان اتفاقات و اختلافات آنها؛
۲. بحثی تاریخی از سرچشمه علم معانی و مراحل تطور و رشد آن در اعصار مختلف تا اینکه توسط عبدالقاهر جرجانی و ادبای پس از او بهصورت علمی مستقل در آمد؛
۳. بررسی تفصیلی مباحث علم معانی و فنون آن به همراه مثالها و شواهدی که آن مباحث را توضیح میدهد.
نویسنده در فصل اول از مباحث مقدماتی کتاب، به معنای لغوی
بلاغت اشاره کرده و چنین مینویسد:
مبالغه در یک کار؛ یعنی تلاش خود را در آن به کار بندی و به غایت آن امر برسی و لذا
بلاغت بدین علت بدین نام نامیده شده که معنای کلام را به قلب شنونده میرساند تا مطلب را بفهمد. وی سپس به این نکته اشاره میکند که
بلاغت صفت کلام است نه
صفت متکلم و متکلم را «
بلیغ» نامیدن همراه با توسع است و در حقیقت کلام او
بلیغ است.
پس از معنای لغوی
بلاغت، به نقل کلام علمای
بلاغت در این رابطه پرداخته و در آخر
بلاغت کلام را اینگونه معنا میکند: «
بلاغت کلام، مطابقت کلام با مقتضای حال همراه با فصاحت است». وی سپس فصاحت را نیز معنا کرده و چنین نتیجه میگیرد که فصاحت و
بلاغت به معنای واحدی باز میگردند که همان
آشکار نمودن معناست.
فصل دوم به تاریخچه علم معانی و تطورات این
[۱] تا زمان عبدالقاهر جرجانی (متوفی ۴۷۱ ق) اختصاص دارد. عبدالقاهر در قرن پنجم هجری نظریه علم معانی را در کتابش «
دلائل الاعجاز» مطرح کرد، لذا وی واضع اصول علمی
معانی و
بیان عربی است. علمای
بلاغت پس از وی اقدام به جمع قواعد علوم
بلاغی که او وضع کرده و ترتیب ابواب و
اختصار آن نمودند؛ از جمله افرادی که به این کار اقدام نمود فخر رازی (متوفی ۶۰۶ ق) است. وی در کتابش «نهایة الإیجاز فی درایة الإعجاز»، دو کتاب «دلائل الإعجاز» و «
أسرار البلاغة» عبدالقاهر را خلاصه نمود.
نویسنده، در فصل سوم مقدمه ابتدا به این نکته اشاره میکند که محققین
بلاغت عربی در صدر
اسلام با هدف بحث علمی و نظری صرف به
بلاغت توجه نداشتهاند، بلکه آنها دو هدف خاص و عام را دنبال میکردند؛ هدف خاص، عبارت بود از هدف دینی که شناخت
اعجاز کتاب خدا و معرفت به
معجزه رسول خدا بوده است. اما هدف عام به
شناخت بلاغت و فصاحت در غیر
قرآن از
شعر و نثر کلام عرب بوده است. وی سپس به تبیین اثرات علم معانی در
بلاغت کلام میپردازد.
مبحث اول از مباحث اصلی کتاب به بحث خبر و انشاء اختصاص دارد. عبدالعزیز عتیق این بحث را با این عبارت آغاز میکند: «چهبسا کلام حول مفهوم خبر و انشاء با پیدایش
جدل در عصر مأمون پیرامون
فتنه خلق قرآن پیدا شده باشد. معتزله برخلاف کسانی که قرآن را ازلی و غیر مخلوق میدانستند، قائل بودند که قرآن اگرچه وحی است، اما مخلوق میباشد»، سپس به توضیح این موضوع و بحث خبر میپردازد.
در ادامه مطالب، به صدق و کذب خبر اشاره شده و اخبار خداوند متعال و رسولش و بدیهیات، از جمله اخباری دانسته شده که کذببردار نیست و در مقابل، اخبار مناقص بدیهیات صدقبردار نیست. البته همین اخباری که
صدق و
کذب آنها قطعی است، بدون توجه به قائل آنها یا واقع، همانند سایر اخبار قابل صدق و کذبند.
در ادامه این مبحث از کتاب، «انشاء» تشریح شده است؛ انشاء بر دو قسم طلبی و غیر طلبی است که هرکدام به ترتیب، اقسامی دارد که با
ذکر آیات قرآن و یا
اشعار تبیین شده است.
موضوع مبحث دوم، «جمله» است. در ابتدای این بحث چنین میخوانیم:« در گذشته اشاره کردیم که علم معانی علمی است که بهوسیله آن میدانیم که چگونه لفظ عربی مطابق با مقتضای حال بیان شود؛ به عبارت دیگر، علمی است که از اسلوبها و جملههای عربی به اعتبار افاده معانی زائد بر اصل معنی بحث میکند. رسیدن به شناخت این معانی زائده، نیازمند توجه به اجزاء جمله و احوال این اجزاء و قیود و اقتران آن جمله به جمله دیگر از طریق وصل و فصل میباشد».
مسند و مسندالیه، دو رکن اساسی جمله هستند که در ابتدای این بحث بیان شده است. در ادامه نیز به این مباحث پرداخته شده است: تقدیم و تأخیر، قصر و ادواتش، وصل و فصل، ایجاز و اطناب و مساوات. آخرین مبحث کتاب، مساوات است. نویسنده در این رابطه مینویسد:فرد
بلیغ به حسب مقتضیات احوال و مقامات، گاه در ادای معانی از روش ایجاز و گاه از شیوه اطناب استفاده میکند و گاه نیز راه میانه را انتخاب و از راه مساوات استفاده میکند. اگر ایجاز بدین معناست که با الفاظ کم از معانی فراوان همراه با وضوح و فصاحت تعبیر کنیم و اگر اطناب به معنای زیادی لفظ بر معنا به خاطر فائدهای است، مساوات نیز بدین معناست که معانی و الفاظ به یک اندازه باشند و یکی بیشتر از دیگری نباشد. نویسنده، سپس مثالهایی را از آیات، روایات و اشعار در توضیح مطلب شاهد میآورد.
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. توضیحاتی پیرامون برخی الفاظ و عبارات در پاورقی کتاب آمده است.
نرمافزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي.