علم اسباب نزول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسباب
نزول، یکی از دانشهای
قرآنی، درباره پرسشها
و رویدادهای زمینهساز
نزول آیات
و سورههای
قرآن است.
اسباب
نزول از دانشهای وابسته به
قرآن کریم و از شاخههای علوم
قرآنی است که درباره زمینهها
و مقتضیات
نزول آیات
و سورههای
قرآن بحث میکند.
این دانش از زمان
نزول قرآن کریم تاکنون همواره مورد توجه
و اهتمام مفسران بوده است. گرچه اصطلاح اسباب
نزول اصطلاحی
قرآنی نیست
و گویا نخستین بار
واحدی نیشابوری آن را بهکار برده است؛ اما هریک از دو
واژه «اسباب»
و «
نزول» بارها در
قرآن، به معانی مختلفی بهکار رفته است.
نزول بهمعنای فرود آمدن است درباره اموری مانند:
آفرینش لباس ،
آهن ،
چهارپایان ، بارش
باران ، فروفرستادن
عذاب ،
نزول قرآن بر
پیامبر و... بهکار رفته است.
در
اصطلاح اسباب
نزول، معنای اخیر مراد است. اسباب نیز جمع سبب است
و به معانی گوناگونی در
قرآن استعمال شده است؛ همچون:
ریسمان ،
درهای
آسمان یا نواحی آن،
راه
و منزل و علم ،
راههای عروج به آسمان،
مودت و پیوند؛
اما بعید نیست که سبب در ابتدا بهمعنای ریسمان محکم
و بلندی بوده که با آن از جایی بالا یا پایین میروند،
و معانی دیگر کاربردهای مجازی
و استعاری آن است. به هر روی، در نگاه
مفسران ، بهویژه مفسران متأخر سبب
نزول عبارت است از هر رویداد یا پرسشی در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که به اقتضای آن آیه یا آیاتی از
قرآن همزمان، یا در پی آن
نازل شده است.
این تعریف از اسباب
نزول با اندکی تغییر
و احیاناً با افزودن
قید یا قیودی مورد پذیرش همه مفسران قرار گرفته است. قید «وقوع در
زمان پیامبر» مهمترین قیدی است که مفسران در
تعریف اسباب
نزول بدان توجه کردهاند، تا براساس آن، حوادثی که پیش از
اسلام رخ داده
و آیاتی از
قرآن به آن
حوادث اشاره دارد، از دایره اسباب
نزول خارج شود؛ بر همین اساس
سیوطی بر واحدی خرده گرفته است که چرا وی
داستان اصحاب فیل را به عنوان «سبب
نزول»
سوره فیل نقل کرده است،
یا علل
و اسباب خُلَّت
ابراهیم (علیهالسلام) را سبب
نزول آیه۱۲۵ نساء/۴ «واتَّخَذَ اللّهُ اِبرهیمَ خَلیلا» دانسته است. البته اشکال سیوطی بر واحدی از روی دقت نبوده است؛ زیرا واحدی هرگز این دو
روایت را سبب
نزول دو آیه مورد اشاره ندانسته؛ بلکه به مناسبت، آن را نقل کرده است.
بههر حال، تعریف اسباب
نزول روشن است
و حوادثی که
پیش از اسلام ، یا پس از
نزول آیات
قرآن رخ داده
و گزارش آن در
روایات اسباب نزول آمده، اسباب
نزول آیات بهشمار نمیآید.
برخی محققان معاصر درباره این دست روایات
اصطلاح «شأن
نزول» بهکار بردهاند. از نظر این پژوهشگران، «شأن
نزول» عبارت است از همه اشخاص یا حوادثی که قبل از عصر
نزول قرآن، یا معاصر با
نزول قرآن بوده
و آیه یا آیاتی از
قرآن درباره آن
نازل شده است؛ همچنین در مورد اشخاص یا حوادثی که پس از
نزول آیات
قرآن بوده
و آیاتی از
قرآن بر آنها تطبیق داده شده نیز شأن
نزول صادق است؛ درحالیکه «سبب
نزول» تنها به پیشآمدهایی گفته میشود که در پی آن آیه یا آیاتی
نازل شدهاست.
باید توجه داشت که اصطلاح «شأن
نزول» در برخی از تفاسیر
و کتابهای علوم
قرآنی معاصر
و اغلب فارسی بهکار رفته
و گاه با سبب
نزول مرادف دانسته شده است.
گویا منشأ
جعل و رواج این پراکنده واژه شأن در پارهای از تفاسیر، بهویژه تفاسیر فارسی، مانند:
کشفالاسرار میبدی و روضالجنان ابوالفتوح رازی و نیز کاربرد عبارت «
فنزلت فی...» در بسیاری از روایات اسباب
نزول بوده است.
اصطلاح «اسباب
نزول» اصطلاحی مستحدث است که سابقه آن حدوداً به
قرن چهارم
و پنجم هجری میرسد
و پس از واحدی بود که این اصطلاح رایج
و فراگیر شد؛ درحالیکه پیشتر از آن،
و هم بهصورت پراکنده بعد از آن، گاه اصطلاح «
التنزیل» بهکار میرفته،
و کتابهایی نیز عنوان
التنزیل به خود گرفته است.
واژه
تنزیل در روایاتی از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)،
اهلبیت (علیهمالسلام)
و صحابه دیده میشود که در مقابل تأویل بهکار میرفته
و مراد از آن مورد
نزول بوده است، یعنی معنای ظاهری آیه. مورد
نزول آیه میتواند حادثه
و واقعهای خاص باشد که در این صورت به آن سبب
نزول گفته میشود؛ بنابراین مورد
نزول اعم از سبب
نزول است.
همچنین در برخی تعابیر به
تنزیل «ظهر» نیز گفته میشود؛ در مقابل
بطن و مراد از ظهر نیز مورد
نزول و اعم از
سبب نزول است.
دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله اسباب نزول.