ضبط کردهاند. به گفته یاقوت حموی، بیشتر مردم آن نسّاج بودهاند. ابونُعَیم باطرقان را ازجمله هفده قریهای میشمارد که پس از بنای جامع یهودیه اصفهان به «یهودیه» افزودهشده است.
دارای جودت قرائت بوده است (اَحَدُ القُراء المُجَوِّدین). سمعانی از قول یحیی بن مَنْده در کتاب اِصْبهان نقل میکند که او امام در قراءات و حافظ روایات (یعنی روایات مختلف در قرائت قرآن ) بوده است.
از قول ابن عساکر (به نقل از ابوعبداللّه محمّدبنمحمّد اصفهانی) نقل میکند که چون سلطان محمود (سلطان مسعود درست است) در ۴۲۱ بر اصفهان مستولی شد، بر ایشان امیری تعیین کرد، ولی مردم بر او شوریدند و او را به قتل رساندند. سلطان مسعود مردم را امان داد، امّا روز جمعه، که مردم در جامع اصفهان بودند، بر ایشان حمله کرد و کشتاری بزرگ به راه انداخت، ولی ابونعیم اصفهانی که در آن جمع بود نجات یافت. به هر حال، این کشتار چنان فجیع بود که ابن عماد میگوید آنچه مسعود کرد با کفّار هم نمیکنند.