• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عباس اسکندری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عباس اسکندری در سال ۱۲۷۶ در تهران در خانواده‌ای از خاندان سلطنتی قاجار به دنیا آمد. پدرش شاهزاده علیخان از مؤسسان انجمن آدمیت بود.
[۱] نجمی، ناصر، بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی ومحمدرضاشاهی، ص۵۱.
عباس میرزا تحصیلات اولیه خود را از مدارس علمیه و دارالفنون تهران شروع کرد و برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد و در رشته‌ی حقوق بین‌الملل مدرک لیسانس دریافت کرد. زمانی که جنگ جهانی اول شروع شد به جلگه‌ی مهاجران پیوست تا این‌که در کوهستان‌های غرب کشور در همدان به دست نیروهای انگلیسی دستگیر شد و ۱۱ ماه در آن شهر زندانی گردید.
[۲] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
پس از اتمام جنگ جهانی در کابینه‌ی میرزا حسن‌خان مشیرالدوله به معاونت اداری رئیس‌الوزرائی منصوب شد.
[۳] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۷، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.




در سال ۱۳۰۰ به روزنامه‌نگاری روی آورد و امتیاز روزنامه «سیاست» را خرید. این روزنامه ارگان حزب توده بود که مدیریت آن با عباس اسکندری بود.
[۴] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چپ در ایران به روایت اسناد ساواک دبیر اول حزب توده، ص۶۰، تهران، سال ۱۳۸۲، سند: ۳۰۳۰ ۵/۱۱/۴۵.
اولین شماره‌ی این روزنامه در ۱۶ شهریور سال ۱۳۰۰ انتشار یافت.
[۵] شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۵۳۱.
در طی دوران نشر، چند بار توقیف شد تا این‌که در زمستان ۱۳۰۱ هنگامی‌که روزنامه را توقیف کردند، اسکندری که با میرزاده عشقی دوست بود، روزنامه «قرن بیستم» را به صاحب امتیازی عشقی و مدیر مسئولی خود از سال ۱۳۰۱ منتشر کرد.
[۶] صدر‌هاشمی، محمد، تاریخ جرائد و مجلات ایران، کمال، ج۴، ص۱۰۶، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۴.
در تیرماه سال ۱۳۰۳ به دنبال ترور میرزاده‌ی عشقی، مدیران روزنامه‌های وابسته به فراکسیون اقلیت، از جمله عباس اسکندری، در مجلس شورای ملی تحصن کردند
[۷] امیر علائی، شمس الدین، مجاهدان و شهیدان راه آزادی، ص۱۰۵، تهران کتابفروشی دهخدا، ۱۳۵۸.
و خواستار تامین امنیت برای روزنامه‌نگاران منتقد از دولت شدند. وی از جمله کسانی بود که برای روی کار آمدن قوام زحمات فراوانی کشید.
[۸] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، عصر رجال پهلوی سید ضیاءالدین طباطبایی به روایت اسناد ساواک، تهرانف سال۱۳۸۱، ص۱ سند: ۹۱۱۰-۱۵/ ۲/۳۱ ۶/۶/۳۱.
عباس اسکندری حدود سال‌های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ ریاست کابینه وزارت فواید عامه را بر عهده داشت.
[۹] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۷، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.

در جریان انتشار خاطرات آقا بکف در سال ۱۳۱۰ و افشای این قضیه که یکی از جاسوسان شوروی که در دربار قاجار سکونت داشت، از اعضای اصلی وزارت فواید عامه و از شاهزادگان است،
[۱۰] آقا بکف، خاطرات ترجمه‌ی حسین ابوترابیان، ص۱۲۵، تهران، پیام، ۱۳۵۷.
عباس اسکندری نیز به جرم جاسوسی بازداشت شد؛ اما پس از گذشت مدتی کوتاه، بدون محاکمه آزاد شد. اسکندری این نوع اتهامات را توطئه دشمنان خود می‌دانست و دلیلش این بود که اگر واقعاً مجرم بود، او را مثل سه نفر دیگر که محکوم به اعدام شده بودند، اعدام می‌کردند.
[۱۱] روزنامه اطلاعات، ش ۶۴۳۱، ص۶.
در اردیبهشت ۱۳۱۶ با دستگیری گروه ۵۳ نفر به اتهام تبلیغ افکار کمونیستی، وی نیز دستگیر شد
[۱۲] اسکندری، ایرج، خاطرات، ص۷۹، تهران، مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۲.
و به شش سال حبس محکوم گردید.
[۱۳] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۲۵۹، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.



در ۷ مهر سال ۱۳۲۰، بیست نفر از فعالان کمونیست، با گرفتن تایید از مقامات شوروی، حزبی به نام «حزب توده» بنا نهادند و عباس اسکندری به عضویت کمیته‌ی مرکزی آن انتخاب شد و بار دیگر اقدام به انتشار روزنامه‌ی سیاست کرد که این روزنامه اصلی‌ترین ابزار تبلیغاتی حزب توده قرار گرفت. سلیمان میرزا اسکندری با عضویت عباس اسکندری در حزب توده مخالف بود، چرا که نگران بود که افکار عباس در ایرج اسکندری نفوذ کند.
[۱۴] خامه‌ای، انور، پاسخ به مدعی، ص۳۵، به نگار، ۱۳۶۸.
کمونیست‌های چپ‌گرا به رهبری اردشیر آوانسیان، نیز به عباس اسکندری بدبین و مخالف حضورش در حزب توده بودند. اسکندری در مقام وساطت میان سفارت دولت شوروی و قوام‌السلطنه برآمد
[۱۵] طبری، احسان، کژراهه، ص۴۶، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.
و خواست تا موافقت دولت شوروی را نسبت به دولت قوام جلب کند،
[۱۶] خامه‌ای، انور، خاطرات سیاسی، ص۲۸۳، تهران، گفتار و علم، ۱۳۷۲.
همین کار او باعث سوءظن و مخالفت بیشتر سلیمان میرزا و گروه آوانسیان نسبت به او شد. در همان حال تعدادی از اعضای حزب از جمله ایرج اسکندری، مرتضی یزدی و دادمنش از او حمایت می‌کردند. در مرداد ۱۳۲۱ پس از آن‌که دولت قوام، روی کار آمد، اسکندری به ریاست شرکت بیمه‌ی ایران منصوب شد. حضور او در دولت جدید خشم سلیمان میرزا را برانگیخت و نظر مخالفان او را در حزب توده تقویت کرد. در جلسه کنفرانس اول حزب توده در ۱۷ مهر ۱۳۲۱ عباس اسکندری مورد اعتراض شدید قرار گرفت و از حزب توده اخراج شد.
[۱۷] اسکندری، ایرج، خاطرات، ص۱۲۹، تهران، مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۲.
اسکندری در سال ۱۳۲۲ از پست ریاست بیمه استعفا داد.
[۱۸] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۵۰، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
پس از مدتی به لبنان رفت و چند ماهی در آن‌جا ماند و سپس از آن‌جا به مصر رفت.
در بهمن ۱۳۲۴ احمد قوام برای دومین بار نخست وزیر شد و در ۲۷ خرداد ۱۳۲۵ اسکندری را به فرمانداری تهران منصوب کرد.
[۱۹] عاقلی، باقر، ج۱، ص۱۲۴.
به کوشش اسکندری و قوام، دولت ائتلافی با حزب توده در کنار هم قرار گرفته و سه تن از اعضای حزب توده در کابینه قرارگرفتند. در مهر سال ۱۳۲۵ وزرای حزب توده از کابینه خارج و اسکندری نیز از مقام خود برکنار شد؛ اما روابط نزدیک او با قوام هم‌چنان برقرار ماند و با آن‌که هیچ سمتی در دولت نداشت در آبان همان سال با نخست وزیر به لاهیجان رفت.
[۲۰] شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۵۳۲.



عباس اسکندری در انتخابات دوره‌ی پانزدهم مجلس شورای ملی، با حمایت رئیس دولت و علی‌رضا‌خان بهاءالملک قراگوزلو و خانواده‌ی فرمانفرمائیان به نمایندگی همدان منصوب شد.
[۲۱] اسامی‌نمایندگانمجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه، ص۲۰۲، چاپ خانه مجلس شورای ملی، تهران، سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی.
اسکندری در مجلس فردی جنجالی بود و به همه‌ی افراد و کارها اعتراض می‌کرد.
[۲۲] عاقلی، باقر، ج۱، ص۱۲۴.
تا آن‌جا که نمایندگان مجلس تصمیم گرفتند که یک آئین نامه‌ی داخلی برای محدودیت سخن گفتن در مجلس تصویب کنند.
[۲۳] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۳۳۶، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.

در ۸ مرداد سال ۱۳۲۶ با اعتبارنامه سیدحسن تقی‌زاده مخالفت کرد و جنجال و آشوبی که بر سر مخالفت این اعتبارنامه بوجود آورد شهرتش را دو چندان کرد. اسکندری در آن مجلس، سابقه‌ی سیاسی ننگین تقی‌زاده را در مورد امضاء قرار داد ۱۹۳۳ پیش کشید.
[۲۴] میرزا صالح، غلامحسین، خاطرات سیاسی احمد آرامش، ص۳۱۰، انتشارات جی نشر، ۱۳۶۹.
[۲۵] میرزا صالح، غلامحسین، خاطرات سیاسی احمد آرامش، ص۲۴۴، انتشارات جی نشر، ۱۳۶۹.
او را متهم کرد چرا که با امضای آن قرارداد ۱۶۵۰ میلیون لیره‌ی انگلیس از بیت‌المال ایران به جیب انگلیسی‌ها ریخته شد. تقی‌زاده دلیل مخالفت اسکندری را وابستگی او به شوروی اعلام کرد. مجلس اعتبارنامه تقی‌زاده را پذیرفت؛ اما در مورد اعتبارنامه‌ی ارسنجانی که اسکندری از آن دفاع کرده بود و هیچ ربطی با حزب دموکرات و اقلیت و اکثریت نداشت،
[۲۶] روزنامه اطلاعات، ش ۶۴۴۰، ۷.
مورد تصویب نمایندگان قرار نگرفت. جلسه همچنان با مخالفت‌هایش ادامه داشت. از جمله عبدالحسین اعتبار در مخالفت با اعتبارنامه اسکندری گفت که او صلاحیت نمایندگی ندارد چرا که او جاسوس شوروی بوده و به دلیل جاسوسی از مصر اخراج شده است و در زمان ریاستش در بیمه اختلاس کرده است امروز نیز با پارتی و زدوبند وارد مجلس شده است.
[۲۷] روزنامه اطلاعات، ش ۶۴۳۱، ۶.
اسکندری جواب کوبنده‌ای به او داد و سرانجام رای موافق گرفت و ۶۳ نفر از ۱۰۰ نماینده‌ی حاضر در مجلس به اعتبارنامه او رای مثبت دادند.
اسکندری از برنامه‌ی دولت قوام به دلیل اهمال در رعایت حقوق ایران در خلیج فارس و مساله‌ی بحرین و قراداد نفت جنوب نیز اعتراض کرد. در آذر سال ۱۳۲۶ پس از کابینه قوام، دولت حکیمی‌ روی کار آمد که از سوی اسکندری با مخالفت روبرو شد. در اردیبهشت سال ۱۳۲۷، اسکندری و سه نماینده دیگر، حکیمی‌ را استیضاح کردند؛ ولی او توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد. اسکندری اواخر تیرماه سال ۱۳۲۷ هژیر را به دلیل نقض قوانین اساسی، تضییع حقوق ایران به دست شرکت نفت ایران و انگلیس، آشفتگی وضع دستگاه قضائی و نابسامانی اوضاع زندان‌ها استیضاح کرد.
[۲۸] شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۵۳۳.
در جریان همین استیضاح از دولت خواست که صنعت نفت را ملی کند و نفت را به قیمت عادلانه آن در خلیج مکزیک به انگلستان بفروشد. دولت هژیر رای اعتماد گرفت؛ اما عمرش کوتاه بود و در آبان همان سال جای خود را به دولت ساعد داد. اسکندری باز هم مخالفت را شروع کرد
[۲۹] شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ص۲۹۱.
[۳۰] شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ص۳۳۹.
و موجبات استیضاح ساعد را فراهم کرد، اسکندری و برخی نمایندگان در جریان قرارداد ۱۹۳۳ خواستار لغو قرارداد شدند؛ اما تعداد آن‌ها به حد نصاب نرسید.
[۳۱] جریان مذاکرات نفت در مجلس پانزدهم و نطق مکی، نشریه شماره‌ی ۸ حزب ایران، ص۱۶.
استیضاح ساعد سر و صدای زیادی در بیرون از مجلس نیز به راه‌انداخت. روز ۱۷ بهمن مجلس در غیاب عباس اسکندری برپا شد. نمایندگان در مقابل استیضاح او سکوت کردند و در نتیجه دولت ساعد ابقا شد. فردای همان روز اسکندری عازم اروپا شد و پس از مدتی توقف در سوئیس به فرانسه رفت و در آن‌جا به او اعلام شد که دولت ایران به او اجازه بازگشت نمی‌دهد.
[۳۲] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۴۲-۴۴۳، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
عباس اسکندری دو سال در اروپا ماند. در اواخر تیر ۱۳۳۱ به ایران بازگشت و بار دیگر عضو کابینه‌ی قوام شد. اسکندری و ارسنجانی در دوران ۴ روزه قوام کوشیدند تا پایه‌های سست و لرزان زمامداری قوام‌السلطنه را تحکیم کنند. قوام با آن‌که هنوز کابینه را تشکیل نداده بود آن دو را به ترتیب به سمت معاون پارلمانی و معاون سیاسی خویش منصوب کرد.
[۳۳] ارسنجانی، حسن، یادداشتهای سیاسی، ص۴۲، تهران، نشر هیرمند، چاپ دوم، ۱۳۶۶.



در ۱۵ مرداد ۱۳۳۱ با انتشار نامه‌ای به دکتر مصدق، نسبت به تصویب لایحه اختیارات نخست وزیر سخت اعتراض کرد و آن مصوبه را در حکم تعطیلی مشروطه و برقراری دیکتاتوری دانست و از نخست وزیر خواست که آن را از مجلس پس بگیرد. در ۲۵ دی ۱۳۳۱ نامه‌ای به شاه نوشت و تصویب لایحه‌ی اختیارات نخست وزیر را مغایر قانون اساسی و از شاه انتقاد کرد.
[۳۴] کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۶۸-۴۸۱، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
اسکندری پس از این وقایع از سیاست کناره گرفت و با وکالت ارسنجانی به خریداری زمین‌های وسیعی در غرب تهران روی آورد.
[۳۵] شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ص۵۳۴.
با انتشار فهرست ایرانان سهامدار در شرکت نفت ایران و انگلیس و شرکت‌های فرعی آن معلوم شد که اسکندری نیز در آن شرکت‌ها صاحب ۲۳۵ سهم بوده است.
[۳۶] محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸، ج۳، ص۲۳۶.
اسکندری در اول مهر سال ۱۳۳۸، بانک ایران و غرب را تاسیس کرد که چهل درصد سهم آن متعلق به سوئیسی‌ها بود.
[۳۷] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، دولتمردان عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۰۹، تهران، سال۱۳۸۵

عباس اسکندری در سال ۱۳۳۸ هنگامی‌که برای رسیدگی به امور بانکی و مذاکره با سهامداران به اروپا رفته بود، به سبب سکته قلبی در مونیخ در گذشت.


۱. نجمی، ناصر، بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی ومحمدرضاشاهی، ص۵۱.
۲. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۳. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۷، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۴. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چپ در ایران به روایت اسناد ساواک دبیر اول حزب توده، ص۶۰، تهران، سال ۱۳۸۲، سند: ۳۰۳۰ ۵/۱۱/۴۵.
۵. شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۵۳۱.
۶. صدر‌هاشمی، محمد، تاریخ جرائد و مجلات ایران، کمال، ج۴، ص۱۰۶، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۴.
۷. امیر علائی، شمس الدین، مجاهدان و شهیدان راه آزادی، ص۱۰۵، تهران کتابفروشی دهخدا، ۱۳۵۸.
۸. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، عصر رجال پهلوی سید ضیاءالدین طباطبایی به روایت اسناد ساواک، تهرانف سال۱۳۸۱، ص۱ سند: ۹۱۱۰-۱۵/ ۲/۳۱ ۶/۶/۳۱.
۹. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۷، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۱۰. آقا بکف، خاطرات ترجمه‌ی حسین ابوترابیان، ص۱۲۵، تهران، پیام، ۱۳۵۷.
۱۱. روزنامه اطلاعات، ش ۶۴۳۱، ص۶.
۱۲. اسکندری، ایرج، خاطرات، ص۷۹، تهران، مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۲.
۱۳. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۲۵۹، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۱۴. خامه‌ای، انور، پاسخ به مدعی، ص۳۵، به نگار، ۱۳۶۸.
۱۵. طبری، احسان، کژراهه، ص۴۶، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.
۱۶. خامه‌ای، انور، خاطرات سیاسی، ص۲۸۳، تهران، گفتار و علم، ۱۳۷۲.
۱۷. اسکندری، ایرج، خاطرات، ص۱۲۹، تهران، مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۲.
۱۸. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۵۰، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۱۹. عاقلی، باقر، ج۱، ص۱۲۴.
۲۰. شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۵۳۲.
۲۱. اسامی‌نمایندگانمجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه، ص۲۰۲، چاپ خانه مجلس شورای ملی، تهران، سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی.
۲۲. عاقلی، باقر، ج۱، ص۱۲۴.
۲۳. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۳۳۶، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۲۴. میرزا صالح، غلامحسین، خاطرات سیاسی احمد آرامش، ص۳۱۰، انتشارات جی نشر، ۱۳۶۹.
۲۵. میرزا صالح، غلامحسین، خاطرات سیاسی احمد آرامش، ص۲۴۴، انتشارات جی نشر، ۱۳۶۹.
۲۶. روزنامه اطلاعات، ش ۶۴۴۰، ۷.
۲۷. روزنامه اطلاعات، ش ۶۴۳۱، ۶.
۲۸. شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ج۲، ص۵۳۳.
۲۹. شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ص۲۹۱.
۳۰. شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ص۳۳۹.
۳۱. جریان مذاکرات نفت در مجلس پانزدهم و نطق مکی، نشریه شماره‌ی ۸ حزب ایران، ص۱۶.
۳۲. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۴۲-۴۴۳، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۳۳. ارسنجانی، حسن، یادداشتهای سیاسی، ص۴۲، تهران، نشر هیرمند، چاپ دوم، ۱۳۶۶.
۳۴. کمیسون نشر وقایع سیاسی، نفت و بحرین یا عباس اسکندری در خدمت مجلس پانزدهم، ص۴۶۸-۴۸۱، ناشر حسن اقبالی، ۱۳۳۱.
۳۵. شورای عالی فرهنگ ناموران معاصر ایران، فرهنگ ناموران معاصر ایران، ص۵۳۴.
۳۶. محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۸، ج۳، ص۲۳۶.
۳۷. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، دولتمردان عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۰۹، تهران، سال۱۳۸۵



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عباس اسکندری» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۴/۱۰.    






جعبه ابزار