صَرعی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَرعی:
(صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ) صَرعی: از مادّه
«صرع» به معنى «به زمين افكندن» است.
كلمه
«صرعى» جمع است به معنای «به زمين افتادگان» است.
به موردی از کاربرد
صَرعی در
قرآن، اشاره میشود:
(سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ) (
خداوند اين تند باد بنيان كن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلّط ساخت و اگر آن جا بودى مىديدى كه آن قوم مانند تنههاى پوسيده نخل در ميان اين تندباد روى
زمین افتادهاند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: تسخير باد
صرصر بر
قوم عاد به معناى مسلط كردن آن بر آنان است و كلمه حسوم جمع حاسم است، هم چنان كه كلمه شهود جمع شاهد است و حاسم از ماده حسم است، كه به معناى داغ كردن مكرر چند بار پشت سر هم است و اين كلمه صفت است براى كلمه سبع و جمله را چنين معنا مىدهد: باد
صرصر را در هفت
شب و هشت
روز پشت سر هم بر آنان مسلط كرد و كلمه صرعى جمع صريع (به خاک افتاده) است و كلمه اعجاز - با فتحه همزه- جمع عجز - با فتحه عين و ضمه جيم- (آخر و دنباله هر چيز) است. كلمه خاويه به معناى چيز تو خالى است كه آن را دور انداخته باشند و معناى آيه اين است كه خدا باد
صرصر را در هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنان مسلط كرد و تو (اگر بودى) آن مردم را مىديدى كه مانند ريشههاى تو خالى
درخت خرما به زمين افتادهاند.
آيه مورد بحث اشاره به عذابى سركش براى قوم طغيانگر عاد است، مىفرمايد:
«...اگر آنجا بودى مشاهده مىكردى كه آن قوم همگى به روى زمين افتاده، همچون تنههاى پوسيده و تو خالى درختان نخل»
چه تشبيه جالبى كه هم بزرگى قامت آنها را مشخص مىكند و هم ريشهكن شدن آنها را و هم تو خالى بودن در برابر عذابهاى الهى به گونهاى كه تندباد آنها را به آسانى جابجا مىكرد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صَرعی»، ج۲، ص۵۹۶.