• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صفیه بنت حیی بن اخطب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سال هفتم هجری با یهودیان خیبر وارد جنگ شدند، در جریان فتح قلعه قموص که یکی از قلاع هفتگانه خیبر و دژ فرزندان ابی‌الحقیق بود زنانی نیز به اسارت گرفته شدند که از جمله آنان صفیه بود. صفیه در هفده سالگی در میان راه خیبر به مدینه به ازدواج پیامبر درآمد. او از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) احادیثی را نقل کرده است بطوری که در کتب روایی ده حدیث از وی نقل شده است.



صفیه دختر حیی‌بن اخطب از تیره یهودیان بنی‌نضیر بوده از حیث نسب از اسباط لاوی‌بن یعقوب و از نسل نضیر بن نحام‌بن ینحوم از فرزندان‌ هارون‌بن عمران برادر موسای کلیم (علیه‌السّلام) به شمار می‌آمدند.
در کودکی بسیار مورد توجه پدر و عمویش ابویاسربن اخطب که از سران یهود بنی‌نضیر و از اشراف مدینه به شمار می‌آمدند قرار داشت. با ظهور اسلام و هجرت رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه پدر و عمویش در زمره بزرگترین دشمنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درآمدند.
مادرش بره دختر سموئیل نام داشت؛ او خواهر رفاعة‌بن سموئیل از شاخه یهودیان بنی‌قریظه بود که در ردیف یهودیان بنی‌نضیر بوده‌اند.
صفیه در مدینه متولد شد؛ او نخست به ازدواج سلام‌بن مشکم قریظی درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شده، به همسری کنانة‌بن ربیع‌بن ابی‌الحقیق که از شاخه یهودیان بنی‌نضیر بود درآمد.
در سال چهارم هجرت و در پی جنگی که بین یهودیان بنی‌نضیر و مسلمانان به رهبری پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیش آمد یهودیان بنی‌نضیر شکست خورده ملزم به ترک مدینه شدند. پس از طرد از مدینه عده‌ای از سران بنی‌نضیر از جمله حیی‌بن اخطب و کنانة بن ربیع و دیگران به خیبر رفته در قلعه‌های آنجا ساکن شدند.
پس از صلح حدیبیه، در اوایل سال هفتم هجرت رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با یهودیان خیبر وارد جنگ شدند و این منطقه را که به صورت مرکزی برای آشوب‌های نظامی‌ و تحریکات و جنگ‌افروزی‌ها علیه مسلمانان در آمده بود فتح کردند. در این جنگ کنانة بن ربیع شوهر صفیه کشته شد و غنائم بسیاری نصیب مسلمانان شد. در جریان فتح قلعه قموص که یکی از قلاع هفتگانه خیبر و دژ فرزندان ابی‌الحقیق بود زنانی نیز به اسارت گرفته شدند که از جمله آنان صفیه دختر حیی‌بن اخطب و یکی از دختر عمو‌هایش بودند.


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به بلال حبشی فرمان داد، صفیه و دختر عمویش را کنار بارها و جایگاه خود ببرد. یکی از مسلمانان به نام دحیه کلبی در نظر داشت تا از رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صفیه را بخواهد. اتفاقاً خود رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از کنار صفیه عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند و به این طریق مسلمانان متوجه شدند که حضرت او را برای خود برگزیده است. برای رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در هر جنگی از هر غنیمتی برگزیده‌ای مقرر بود و ایشان در این جنگ صفیه را برای خود برگزید و دختر عموی صفیه را نیز به دحیه کلبی بخشید. حضرت اسلام را بر صفیه عرضه فرمودند و گفتند: «اگر بخواهی به دین خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمی‌کنم؛ ولی اگر خدا و رسول او را برگزینی تو را به‌ همسری خود برمی‌گزینم». صفیه گفت: «حتماً خدا و پیامبر او را برمی‌گزینم». حضرت او را آزاد کرد و سپس به همسری خویش برگزید و آزادی‌اش را صداقش قرار داد. نقل است که رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد اسارت صفیه را نزد خود نگه داشت. در این هنگام، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شده‌ای که به سبزی می‌زد دید از او پرسید: «این چیست؟» گفت: «ای رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خواب چنان دیدم که ماهی از سوی آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت گویا دوست داری همسر این پادشاهی شوی که از مدینه می‌آید؟ پس ضربه‌ای بر من وارد کرد...» .
صفیه هفده ساله بود که به ازدواج رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درآمد.
[۴۰] دائرة المعارف اسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹، دارالمعرفه، بیروت.
ازدواج رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با صفیه بنت حیی بن اخطب بعد از ازدواج حضرت با جویریه و در میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد. گفته شده در زمین‌های هموار بین راه سفره‌های چرمی‌ گستردند و با غذایی مرکب از خرما و روغن و آرد و کشک از میهمانان پذیرایی شد.
رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه افکند و بر ترک شترش نشانده او را به مدینه آورد. چون رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه آمد، صفیه را در خانه‌ای از خانه‌های انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او می‌رفتند. عایشه همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صفیه را نیز چونان دیگر همسرانش ملزم به رعایت حجاب کرد و برای او هم مانند همسران دیگرش نوبت معین کرد. مورخین و سیره‌نویسان صفیه بنت اخطب را تنها همسر غیر عرب رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برشمردند.
[۴۹] همدانی، اسحق بن محمد، معروف به قاضی ابر قوه، سیرت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، تحقیق اصغر مهدوی، ج۲، ص۱۱۰۲، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷.



در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله، و حلیمه یاد شده است. گفته شده هنگام ترک خیبر هنگامی‌ که شتر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را آوردند تا از خیبر خارج شود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ران خود را به صورت افقی (رکاب) قرار دادند تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.


از او و احوالاتش پس از وفات پیامبر خبر چندانی در دست نیست نقل است، پس از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عمر‌بن خطاب برای او شش هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفت.
[۵۳] بلاذری، احمد بن یحیی، احمدبن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۴۳، بیروت، دارمکتبة الهلال، ۱۹۸۸.

او در سال سی و پنج هجری و در پی محاصره خانه عثما‌بن عفان (خلیفه سوم) به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود و از طریق آن آب و غذا به او و خانواده‌اش می‌رساند.
[۵۴] دائرة المعارف اسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹، دارالمعرفه، بیروت.



سرانجام این بانوی گرامی‌ در سال پنجاه هجری و به نقلی پنجاه و دو هجری در مدینه درگذشت؛ سعید‌بن عاص بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.


او از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) احادیثی را نقل کرده است بطوری که در کتب روایی ده حدیث از وی نقل شده است. امام سجاد (علیه‌السّلام) و نیز برادرزاده‌اش همچنین دو تن از غلامانش به نام‌های کنانه و یزید‌بن معتب و اسحاق‌ بن عبدالله‌بن حارث و زنانی چون صُخَیرَه‌بنت جفیر بصری و صافیه و جدّه صالح‌بن حیان از جمله کسانی هستند که از او روایت نقل کرده‌اند.


۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۲، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۲. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵.    
۳. ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابه، ج۶، ص۱۶۹، بیروت، دار الفکر، ۱۹۸۹.    
۴. مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، ج۶، ص۱۸۷، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۹.    
۵. ابن هشام، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۱، ص۵۱۸-۵۱۹، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.    
۶. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، ج۲، ص۵۳۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵.    
۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۴، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۸. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱۱، ص۶۱۱، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۹. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۱۰. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۱۱. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۱۲. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۶.    
۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۲، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۱۴. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۱۶۶، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۱۵. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۱۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۱۷. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۲، ص۵۵۴، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۱۸. ابن هشام، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۲، ص۱۹۱، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.    
۱۹. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۲۰. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۲۱. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۲۲. ابن هشام، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۲، ص۳۳۱، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.    
۲۳. واقدی، محمدبن عمر، مغازی، تحقیق مارسدن جونس، ج۲، ص۶۷۳، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹.    
۲۴. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، ج۴، ص۲۳۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵.    
۲۵. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۵-۹۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۲۶. ابن هشام، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۲، ص۳۳۶، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.    
۲۷. واقدی، محمدبن عمر، مغازی، تحقیق مارسدن جونس، ج۲، ص۷۰۷، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹.    
۲۸. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۱۶۶، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۲۹. ابن هشام، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۲، ص۳۳۱، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.    
۳۰. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، ج۴، ص۲۳۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵.    
۳۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۲، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۳۲. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۶، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۳۳. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۳۴. ابن‌حنبل، احمد‌بن محمد، مسند ابن حنبل، ج۱۹، ص۴۰۱.    
۳۵. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۳۶. مسعودی، التنبیه والاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، ص۲۲۲، قاهره، دارالصاوی، بی تا.    
۳۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۳۸. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۳۹. بغدادی، محمد‌بن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، ص۹۰-۹۱، بیروت، دارالافاق الجدیده، بی تا.    
۴۰. دائرة المعارف اسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹، دارالمعرفه، بیروت.
۴۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۴۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۴۳. ابن هشام، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۲، ص۶۴۶، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.    
۴۴. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۴۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۴، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۴۶. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۴۷. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۱۰۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۴۸. ابن هشام، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۲، ص۶۴۸، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.    
۴۹. همدانی، اسحق بن محمد، معروف به قاضی ابر قوه، سیرت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، تحقیق اصغر مهدوی، ج۲، ص۱۱۰۲، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷.
۵۰. ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۴۵، ۱۰۸۹.    
۵۱. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵.    
۵۲. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۹۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۵۳. بلاذری، احمد بن یحیی، احمدبن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۴۳، بیروت، دارمکتبة الهلال، ۱۹۸۸.
۵۴. دائرة المعارف اسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹، دارالمعرفه، بیروت.
۵۵. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵.    
۵۶. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۳۳۴، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۶.    
۵۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۴، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۵۸. مسعودی، التنبیه والاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، ص۲۶۲، قاهره، دارالصاوی، بی تا.    
۵۹. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۱۰۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۶۰. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱۱، ص۶۱۰-۶۱۱، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۶۱. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۱۰۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۶۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۴۴۴، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۶۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۶.    
۶۴. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵.    
۶۵. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۳۵۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۶۶. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۳۵۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۶۷. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، ج۸، ص۳۵۸، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «صَفیَّه بنت حُیَّی بن اخطب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۱۷.    






جعبه ابزار