• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صدق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَدْق یا صِدْق (به کسر و فتح صاد و سکون دال) از واژگان قرآن کریم به معنای راست گفتن است.
صِدْق (به کسر صاد) به معنای راست مقابل دروغ است.
مشتقات صَدْق یا صِدْق که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
صَدَقه (به فتح صاد و دال) به معنای چیزی است که انسان از مال خود قربة الی اللّه می‌دهد؛
الصَّدَقاتِ‌ (به فتح صاد و دال) به معنای اموالی که انسان از مال خود قربة الی اللّه می‌دهد؛
الْمُتَصَدِّقِینَ‌ (به کسر صاد و دال) به معنای بخشندگان؛
صَدِیقٍ‌ (به فتح صاد و کسر دال) به معنای رفیق؛
صِدِّیقَةٌ (به کسر صاد و دال) به معنای زن راستگو؛
الصَّادِقِینَ‌ (به فتح صاد و کسر دال) به معنای راستگویان؛
صَدُقه (به فتح صاد و ضم دال) به معنای مهریه زن؛
صِدِّیق (به کسر صاد و تشدید دال) به معنای پیوسته راست‌گو و راست عمل است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای صَدْق یا صِدْق
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - صِدْقٍ‌ (آیه ۸۰ سوره اسراء)
       ۲.۲ - صَدَّقَ‌ (آیه ۳۳ سوره زمر)
       ۲.۳ - صَدَّقَ‌ (آیه ۲۰ سوره سبا)
       ۲.۴ - صَدَّقَ‌(آیه ۸ سوره صافات)
       ۲.۵ - صَدَقَةً (آیه ۱۰۳ سوره توبه )
       ۲.۶ - الصَّدَقاتِ‌ (آیه ۱۰۴ سوره توبه)
       ۲.۷ - الْمُتَصَدِّقِینَ‌ (آیه ۸۸ سوره یوسف)
       ۲.۸ - لَنَصَّدَّقَنَ‌ (آیه ۷۵ سوره توبه)
       ۲.۹ - صَدُقاتِهِنَ‌ (آیه ۴ سوره نساء)
       ۲.۱۰ - صَدِیقٍ‌ (آیه ۱۰۱ سوره شعراء)
       ۲.۱۱ - الصِّدِّیقُ‌ (آیه ۴۶ سوره یوسف)
       ۲.۱۲ - صِدِّیقاً (آیه۴۱ سوره مریم)
       ۲.۱۳ - صِدِّیقَةٌ (آیه ۷۵ سوره مائده)
       ۲.۱۴ - صَدَّقْتَ‌ (آیه ۱۰۵ سوره صافات)
       ۲.۱۵ - الصَّادِقِینَ‌ (آیه ۸ سوره احزاب)
       ۲.۱۶ - صِدِّیقاً (آیه ۵۶ سوره مریم)
       ۲.۱۷ - الصِّدِّیقِینَ‌ (آیه ۶۹ سوره نساء)
       ۲.۱۸ - الصِّدِّیقُونَ‌ (آیه ۱۹ سوره حدید)
       ۲.۱۹ - الصَّدَقاتُ‌ (آیه ۶۰ سوره توبه)
۳ - پانویس
۴ - منبع


صَدْق یا صِدْق به معنای راست گفتن، و صِدق به کسر صاد به معنای راست مقابل دروغ است.


به مواردی ازصَدْق یا صِدْق که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - صِدْقٍ‌ (آیه ۸۰ سوره اسراء)

(وَ قُلْ رَبِّ اَدْخِلْنِی مُدْخَلَ‌ صِدْقٍ‌ وَ اَخْرِجْنِی مُخْرَجَ‌ صِدْقٍ)
(بگو: «پروردگارا! مرا در هر كار، با صداقت وارد كن، و با صداقت خارج ساز»)
این راستی در عمل است.


۲.۲ - صَدَّقَ‌ (آیه ۳۳ سوره زمر)

(وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ‌ وَ صَدَّقَ‌ بِهِ)
(امّا كسى كه سخن راست بياورد و كسى كه آن‌را تصديق كند.)
مراد از صدق، خبر راست است. به عبارت دیگر: به معنای حق است. و مراد از تصدیق ایمان به آن می‌باشد. تصدیق به معنی اذعان و اعتقاد و راست دانستن مطلب و سخن است‌.


۲.۳ - صَدَّقَ‌ (آیه ۲۰ سوره سبا)

(وَ لَقَدْ صَدَّقَ‌ عَلَیْهِمْ اِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ.)
«شیطان ظنّ خویش را که به اغواء ایشان داشت تصدیق کرد و دانست که اغواء می‌تواند کرد.»


۲.۴ - صَدَّقَ‌(آیه ۸ سوره صافات)

(بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ‌ الْمُرْسَلِینَ)
«بلکه حق را آورد و مرسلین را در نبوّت تصدیق کرد.»
در مجمع البیان فرموده: بشارات پیامبران را درباره خود تحقیق و اثبات کرد یعنی بشارات آنها به وسیله او جای خود را گرفت.


۲.۵ - صَدَقَةً (آیه ۱۰۳ سوره توبه )

(خُذْ مِنْ اَمْوالِهِمْ‌ صَدَقَةً )
(از اموال آنها صدقه‌اى به عنوان زكات بگير.)
صدقه چیزی است که انسان از مال خود قربة الی اللّه می‌دهد. و آن اعمّ از زکات است. صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته می‌شود ولی زکات فقط اسم واجب است.
درباره صدقه واجب است‌.


۲.۶ - الصَّدَقاتِ‌ (آیه ۱۰۴ سوره توبه)

(هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَاْخُذُ الصَّدَقاتِ‌)
(آيا نمى‌دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‌پذيرد، و صدقات را مى‌گيرد.)
ظاهرا اعم از واجب و ندب است.
افعال صدقه از باب تفعل می‌آید.


۲.۷ - الْمُتَصَدِّقِینَ‌ (آیه ۸۸ سوره یوسف)

(وَ تَصَدَّقْ‌ عَلَیْنا اِنَّ اللَّهَ یَجْزِی‌ الْمُتَصَدِّقِینَ‌)
(و بر ما تصدّق و بخشش نما، كه خداوند بخشندگان را پاداش مى‌دهد.)


۲.۸ - لَنَصَّدَّقَنَ‌ (آیه ۷۵ سوره توبه)

(لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ‌ لَنَصَّدَّقَنَ‌)
(اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد، قطعاً صدقه و زكات خواهيم داد..)
اقرب الموارد در علت این تسمیه گوید: که بنده به وسیله آن صدق عبودیّت خویش را اظهار می‌کند.


۲.۹ - صَدُقاتِهِنَ‌ (آیه ۴ سوره نساء)

(وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَ‌ نِحْلَةً)
«مهر زنان را در حالی‌که عطیه‌ای است از جانب خدا، بدهید.»
شاید علت این تسمیه آن باشد که شخص با دادن مهر صدق احترام و حق زن یا دستور خدا را ظاهر می‌کند.


۲.۱۰ - صَدِیقٍ‌ (آیه ۱۰۱ سوره شعراء)

(فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ‌ حَمِیمٍ)
((افسوس‌ كه‌ امروز) شفاعت‌كنندگانى براى ما وجود ندارد، و نه دوست گرم و پر محبّتى.)
صَدیق به معنای رفیق است. آنکه دوستی و محبتش راست است‌.


۲.۱۱ - الصِّدِّیقُ‌ (آیه ۴۶ سوره یوسف)

(یُوسُفُ اَیُّهَا الصِّدِّیقُ‌ اَفْتِنا فِی سَبْعِ بَقَراتٍ سِمانٍ)
(..گفت: یوسف، اى مرد بسيار راستگو! درباره اين خواب اظهار نظر كن كه هفت گاو چاق را هفت گاو لاغر مى‌خورند..)
صِدِّیق به معنای پیوسته راست‌گو و راست عمل، صیغه مبالغه است. طبرسی آن‌را بسیار تصدیق کننده حق و به قولی کثیر الصدق فرموده است. راغب اصفهانی آن‌را بسیار راستگو گفته و سه قول درباره آن نقل کرده است: کسی که اصلا دروغ نمی‌گوید. آنکه دروغ از او سر نمی‌زند که به صدق عادت دارد. آنکه در قول و عقیده راست، و راستی خویش را به فعلش اثبات کند.
ناگفته نماند: چون صدق در قول و فعل هر دو هست و صدّیق مبالغه در صدق است، لذا صدیق کسی است که راست‌گو و راست کن باشد و خلاف راستی اصلا نگوید و نکند، مؤید این مطلب آن است که صدیق، وصف پیامبران آمده و قول و فعل آنها همواره راست بوده است و نیز در وصف حضرت مریم آمده «صدّیقة» و این حاکی است که مریم در ولادت عیسی و در گفتارش دروغی ندارد و راست راست است.


۲.۱۲ - صِدِّیقاً (آیه۴۱ سوره مریم)

(وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ اِبْراهِیمَ اِنَّهُ کانَ‌ صِدِّیقاً نَبِیًّا)
(در اين كتاب، ابراهیم را ياد كن، كه او پيامبرى بسيار راستگو بود.)
در خصوص حضرت مریم نیز این کلمه به‌کار رفته است‌.


۲.۱۳ - صِدِّیقَةٌ (آیه ۷۵ سوره مائده)

(وَ اُمُّهُ‌ صِدِّیقَةٌ کانا یَاْکُلانِ الطَّعامَ)
(..مادرش، زن بسيار راستگويى بود؛ هر دو، غذا مى‌خوردند..)


۲.۱۴ - صَدَّقْتَ‌ (آیه ۱۰۵ سوره صافات)

(وَ نادَیْناهُ اَنْ یا اِبْراهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ‌ الرُّؤْیا)
«و ندایش کردیم که‌ ای ابراهیم آن خواب را تصدیق کردی و در خارج بوجود آوردی.»
از این معلوم می‌شود که آن حضرت به ذبح امر نشده بود، وگرنه‌ «قَدْ صَدَّقْتَ» نمی‌آمد مگر پس از ذبح فرزندش.


۲.۱۵ - الصَّادِقِینَ‌ (آیه ۸ سوره احزاب)

(لِیَسْئَلَ‌ الصَّادِقِینَ‌ عَنْ‌ صِدْقِهِمْ‌ وَ اَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذاباً اَلِیماً)
(به اين منظور كه خدا راستگويان را از صدقشان در ایمان و عمل صالح سؤال كند؛ و براى کافران عذابى دردناک آماده ساخته است.)
ما قبل آیه چنین است‌ (وَاِذْ اَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ اِبْراهِیمَ وَ مُوسی‌ وَ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَ اَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً.) (به خاطر آور هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و همچنين از تو و از نوح و ابراهيم و موسی و عیسی بن مریم، و ما از همه آنان پيمان محكمى گرفتيم كه در اداى مسؤوليت كوتاهى نكنند.)
مراد از این میثاق ظاهرا همان است که در آیه ۸۱ سوره آل عمران است، می‌شود گفت غرض از (صِدْقِهِمْ) میثاق است، یعنی: خدا از آنها پیمان گرفت که یکدیگر را تصدیق و بهم دیگر یاری کنند تا این تمهید آن شود که از صادقین (پیامبران) درباره آن پیمان راست سؤال کند که آیا به آن عمل کردند یا نه؟ چنانکه می‌شود آن‌را از (فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ اُرْسِلَ اِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ) (به يقين، هم از كسانى كه پيامبران به سوى آنها فرستاده شدند سؤال خواهيم كرد؛ و هم از پيامبران سؤال مى‌كنيم.) استفاده کرد. و در «سئل» گذشت.


۲.۱۶ - صِدِّیقاً (آیه ۵۶ سوره مریم)

(وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ اِدْرِیسَ اِنَّهُ کانَ‌ صِدِّیقاًنَبِیًّا)
در اين كتاب، از ادريس نيز ياد كن، او بسيار راستگو و پيامبر بزرگى بود.)
ناگفته نماند صدیق در قرآن مجید در وصف حضرت ابراهیم و یوسف و مریم به‌کار رفته چنانکه گذشت و در خصوص حضرت ادریس آیه ذیل را فرموده است.
اطلاق آن به حضرت یوسف گرچه از مرد مصری و رفیق زندانی یوسف است ولی قرآن آن‌را به‌صورت قبول نقل می‌کند.


۲.۱۷ - الصِّدِّیقِینَ‌ (آیه ۶۹ سوره نساء)

(وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَاُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ اَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ‌ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفِیقاً) (و كسانى كه خدا و پيامبر را اطاعت كنند، در روز رستاخيز، همنشين كسانى خواهند بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها همنشين خوبى هستند.)
حال‌که این را دانستیم، مقتضای آیه‌ بالا آن است که صدیقین غیر از پیامبران و گواهان اعمال‌ هستند، زیرا که ظاهر عطف افاده تعدد است، پس باید دید آنها کدام‌اند.


۲.۱۸ - الصِّدِّیقُونَ‌ (آیه ۱۹ سوره حدید)

(وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ اُولئِکَ هُمُ‌ الصِّدِّیقُونَ‌ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ اَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ)
(و كسانى كه خدا و پيامبر را اطاعت كنند، در روز رستاخیز، همنشين كسانى خواهند بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها همنشين خوبى هستند.)
آن‌چه در آیه مذکور می‌خوانیم‌ از این آیه به‌دست می‌آید که صدیقون و شهداء اعمال هر دو یک صنف‌اند. به اعتبار آن‌که دروغ و خلاف را در اقوال و اعمالشان مدخلی نیست صدیق‌اند، و به اعتبار گواه بودنشان شهداء هستند. گرچه پیامبران نیز صدیق و شهیداند، ولی چون این دو وصف منحصر به آنها نیست، باید گفت مراد از این سه گروه انبیاء و اوصیاء هستند. انبیاء دارای هر سه وصف نبوت، صدیق و شهیداند، ولی اوصیاء فقط دو وصف اخیر را دارند، «الصّالحین» نیز پیروان مخصوص آنها می‌باشند، لذا منظور از «وَ الَّذِینَ آمَنُوا» در آیه اخیر باید مؤمنان بخصوصی باشند که ایمان به خدا و رسل مقام صدیق و شهید را به آنها داده است.
در تفسیر المیزان از اصول کافی از حضرت باقر (علیه‌السّلام) نقل شده: نبی از ماست. صدیق از ماست. شهداء و صالحین از ما هستند.
یکی از بزرگان درباره آیه اخیر فرمود: (وَ الَّذِینَ آمَنُوا) صدیقون و شهداء نیستند، بلکه ملحق به آنها هستند، به قرینه‌ (عِنْدَ رَبِّهِمْ).
به نظر ایشان ضمیر لَهُمْ راجع به‌ الَّذِینَ آمَنُوا... و ضمیر اَجْرُهُمْ راجع به صدیقون و شهداء است، یعنی برای مؤمنین به خدا و رسل اجری مثل اجر آن‌ دو طایفه است. این نظر بسیار بعید است .
(اُولئِکَ هُمُ‌ الصِّدِّیقُونَ‌ وَ الشُّهَداءُ) بلکه این دو وصف را به‌ الَّذِینَ آمَنُوا... منحصر می‌کند. مطلب همان است که گفتیم: باید الَّذِینَ آمَنُوا را گروه بخصوصی دانست. بعضی‌ها گفته‌اند: «واو» در «وَ الشُّهَداءُ» استیناف و آن مبتدا و خبرش‌ عِنْدَ رَبِّهِمْ است و لَهُمْ اَجْرُهُمْ خبر دوم است. این سخن نیز مخالف ظاهر می‌باشد. در خاتمه: شاید «وَ الَّذِینَ آمَنُوا» در آیه اخیر به بعضی از بندگان خدا که از اوصیاء نیستند شامل باشد امثال شهیدان راه حق و غیرهم.


۲.۱۹ - الصَّدَقاتُ‌ (آیه ۶۰ سوره توبه)

(اِنَّمَا الصَّدَقاتُ‌ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ)
(صدقات مخصوص نيازمندان و مستمندان.)
و محل مصرف هشتگانه صدقات در «زکو » سخن گفته‌ایم.

۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۱۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۷۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۹۸.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۱۸۹.    
۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳ف ص۲۴۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۹۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۸۴.    
۱۱. زمر/سوره۳۹، آیه۳۳.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۹۴.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۶۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۷۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۹۹.    
۱۷. سبا/سوره۳۴، آیه۲۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۵۱.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶۶.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۵۷.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۱۳.    
۲۲. صافات/سوره۳۷، آیه۳۷.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۳.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۷۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۰۳.    
۲۷. طبرسی،فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۰۳.    
۲۸. توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۳.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۲.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۷.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۰۳.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۷.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۷.    
۳۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۴.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۳.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۳.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۷.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۰۵.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۸.    
۴۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۸.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۶.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۲۲.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۳۵.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۸۶.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۵۰.    
۴۷. توبه/سوره۹، آیه۷۵.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۹.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۷۲.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۴۹.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۶۴.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۴.    
۵۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۱۹۰.    
۵۴. نساء/سوره۴، آیه۴.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۶۹.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۶۹.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۰.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۶.    
۵۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۰-۱۰۱.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۱.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۰۷.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۹۱.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۳۴.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۳۸.    
۶۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۴۶.    
۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۱.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۵۷.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۸۸.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۳۰.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۱۰.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰۸.    
۷۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۷۹.    
۷۳. مریم/سوره۱۹، آیه۴۱.    
۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۸.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۷۳.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۶.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۳.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۲۶.    
۷۹. مائده/سوره۵، آیه۷۵.    
۸۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۰.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۰۵.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۷۳.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۳۵.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۹۴.    
۸۵. صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۴ و ۱۰۵.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۳۱.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۵۲.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۶.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۲۵.    
۹۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۸.    
۹۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۹.    
۹۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۱۶، ص۴۱۸.    
۹۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۷۹.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۶.    
۹۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۱۲۳.    
۹۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۷.    
۹۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۹.    
۹۸. اعراف/سوره۷، آیه۶.    
۹۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۱.    
۱۰۰. مریم/سوره۱۹، آیه۵۶.    
۱۰۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۹.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۸۴.    
۱۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۶۳.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۸۱.    
۱۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۱.    
۱۰۶. نساء/سوره۴، آیه۶۹.    
۱۰۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۸۹.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۵۰.    
۱۰۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۰۷.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۲۷.    
۱۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۱.    
۱۱۲. حدید/سوره۵۷، آیه۱۹.    
۱۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۹.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۸۵.    
۱۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۶۲.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۲۹.    
۱۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۵۸.    
۱۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۱۴.    
۱۱۹. سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۸۶.    
۱۲۰. حدید/سوره۵۷، آیه۱۹.    
۱۲۱. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۳۱.    
۱۲۲. توبه/سوره۹، آیه۶۰.    
۱۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۶.    
۱۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۳۰.    
۱۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۱۰.    
۱۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۳۰.    
۱۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۷۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صدق»، ج۴، ص۱۱۶-۱۲۰.    






جعبه ابزار