شُعراء (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شُعراء:
(وَ الشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ) شُعراء: جمع
«شاعر» به معنى «چكامهسرايان» است.
از
«شعور» گرفته شده است.
بعضى گفتهاند كه
«شعور» به آن قبيل ادراک گفته مىشود كه از راه حسّ صورت بگيرد و لطيف هم باشد.
آن از
«شعر» به معناى موى مأخوذ است.
آيه مورد بحث مىفرمايد: «(پيامبر
شاعر نيست)
شعراء كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مىكنند».
يكى از تهمتهاى رايج كه به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مىبستند،
شعر و
شاعرى بود و آيه مورد بحث پاسخى به چنين اتهامى بود.
به موردی از کاربرد
شُعراء در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ الشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ) (پيامبر اسلام
شاعر نيست؛
شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مىكنند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه پاسخ از تهمتى است كه
مشرکین به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مىزدند و او را
شاعر مىخواندند و اين جواب از تهمت دوم ايشان است و اولى آن، اين بود كه مىگفتند او
شیطانی دارد كه
قرآن را به وى وحى مىكند.
و اين دو تهمت از تهمتهايى بود كه در مكه و قبل از هجرت همواره آنها را تكرار مىكردند و به اين وسيله مردم را از دعوت حقه او دور مىكردند و همين خود مؤيدى است براى اينكه بگوييم: اين آيات در
مکه نازل شده، بر خلاف كسانى كه گفتهاند: در
مدینه نازل شده است.
يكى از تهمتهاى رايج كه به پيامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مىبستند،
شعر و
شاعرى بود و آيه مورد بحث پاسخى به چنين اتهامى بود.
آنها به خوبى مىدانستند كه
قرآن كمترين شباهت به
شعر ندارد، نه از نظر ظاهر يعنى نظم و وزن و قافيه
شعرى، نه از نظر محتوا، تشبيهات، تخيلات و تغزلات
شاعرانه.
ولى آنها چون جاذبه فوقالعاده
قرآن را در افكار مردم مىديدند و آهنگ دلنشين آن را در درون جان خويش احساس مىكردند براى پرده افكندن بر اين نور الهى گاه آن را سحر مىناميدند، چرا كه نفوذ مرموز در افكار داشت و گاه
شعر مىخواندند، چرا كه دلها را تكان مىداد و به همراه خود مىبرد.
شعر و
شاعرى در اسلام بدون شک ذوق
شعر و هنر
شاعرى مانند همه سرمايههاى وجودى انسان در صورتى ارزشمند است كه در يک مسير صحيح به كار افتد و از آن بهره گيرى مثبت و سازنده شود، اما اگر به عنوان يک وسيله مخرب براى ويران كردن بنيان اعتقاد، اخلاق جامعه، تشويق به فساد و بىبندوبارى مورد استفاده واقع شود و يا انسانها را به پوچى، بيهودگى و خيالپرورى سوق دهد، يا تنها يک سرگرمى بىمحتوا تلقى گردد، بىارزش و حتى زيانبار است.
با اين جمله پاسخ اين سؤال روشن مىشود كه بالاخره از آيات
قرآنى مىفهميم كه
شاعر بودن خوب است يا بد؟ زشت است يا زيبا؟
اسلام با
شعر موافق است يا مخالف؟ پاسخ اين سخن آن است كه ارزيابى اسلام در اين زمينه روى «هدفها» و «جهتگيریها» و «نتيجهها» است به گفته
امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) هنگامى كه گروهى از يارانش در يكى از شبهاى
ماه مبارک رمضان به هنگام افطار، سخن به
شعر و
شاعران كشيدند، آنها را مخاطب ساخته فرمود:
«بدانيد ملاک كار شما
دین است و مايه حفظ شما تقواست، زينت شما ادب و دژهاى محكم آبروى شما،حلم و بردبارى است»
اشاره به اين كه
شعر وسيلهاى است و معيار ارزيابى آن هدفى است كه
شعر در راه آن به كار گرفته مىشود.
امّا متأسفانه در طول تاريخ ادبيات اقوام و ملل جهان، از
شعر سوء استفاده فراوان شده است و اين ذوق لطيف الهى در محيطهاى آلوده آنچنان به ننگ كشيده شده است كه گاه از مؤثرترين عوامل فساد و تخريب بوده است، مخصوصا در عصر
جاهلیت كه دوران انحطاط فكرى و اخلاقى قوم عرب بود، «
شعر»، «شراب» و «غارت» همواره در كنار هم قرار داشتند! ولى چه كسى مىتواند اين حقيقت را انكار كند كه
اشعار سازنده و هدفدار در طول تاريخ حماسههاى فراوان آفريده است و گاه قوم و ملتى را در برابر دشمنان خونخوار و ستمگر آنچنان بسيج كرده كه بىپروا از همه چيز بر صف دشمن زده و قلب او را شكافتهاند.
و نيز چه كسى مىتواند انكار كند كه گاه يک
شعر اخلاقى آنچنان در اعماق جان
انسان نفوذ مىكند كه يک كتاب بزرگ و پرمحتوا كار آن را انجام نمىدهد.
آرى همان گونه كه در حديث معروف از پيامبر گرامى اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده:«بعضى از
اشعار،حكمت است و پارهاى از سخنان، سحر»
گاهى
اشعار غوغا به پا مىكند.
گاه كلمات موزون
شاعرانه،برندگى شمشير و نفوذ تير را در قلب دشمن دارد،چنان كه در حديثى از پيامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانيم در مورد چنين
اشعارى فرمود:«به آن كسى كه جان محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در دست قدرت اوست، با اين
اشعار گويى تيرهايى بهسوى آنها پرتاب مىكنيد»
اين سخن را آنجا فرمود كه دشمن با
اشعار هجو آميزش براى تضعيف روحيه مسلمانان تلاش مىكرد، پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور داد كه در مذمت آنان و تقويت روحيه
مؤمنین،
شعر بسرايند.
و در مورد يكى از
شعراى مدافع اسلام فرمود: «آنها را هجو كن كه
جبرئیل با توست»
مخصوصا هنگامى كه «
کعب بن مالک»
شاعر با ايمانى كه در تقويت اسلام
شعرى مىسرود از پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسيد يا رسول اللّه درباره
شعر، اين آيات مذمتآميز نازل شده، چه كنم؟ فرمود:
«مؤمن با جان، شمشير و زبانش در راه خدا
جهاد مىكند»
از
ائمه اهلبیت (علیهمالسلام) نيز توصيف فراوانى درباره
اشعار و
شعراى با هدف و دعا در حق آنان و جايزۀ فراوان به آنها، رسيده است كه اگر بخواهيم به نقل آنها بپردازيم سخن به درازا مىكشد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شُعراء»، ج۲، ص۴۹۸.