شَهَوات (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَهَوات: (حُبُّ الشَّهَواتِ) «شَهَوات» جمع «شهوت» به معناى علاقه شديد به چيزى است،
ولى در آيه بالا «شهوات» به معناى «مُشْتَهَيات» (اشياء مورد علاقه) به كار رفته است.
(زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ) (محبّت امور مادى، از قبيل زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند ولى اينها وسايل گذران زندگى دنيا است و هدف نهايى نمىباشد و سرانجام نيک و زندگى والا و جاويدان، نزد
خدا است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مراد از فاعل جلوهگرى كه در آيه:
(زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ ...) نامش برده نشده، خداى سبحان نيست. براى اينكه هر چند علاقه به شهوات نسبتى به
خدا دارد اما با اين تفاوت كه علاقه صحيح و صالح به طور استقلال و علاقه
مذموم و غافل كننده به طور اذن به او مربوط مىشود الا اينكه در آيه شريفه به خاطر اشتمالش بر علاقههايى كه يقينا منسوب به خدا نيست و بيانش مىآيد، ناگزير رعايت ادب قرآن اقتضا مىكند كه اين جلوهگرى را به غير خدا (چون شيطان و يا نفس) نسبت دهيم. درستى سخن بعضى از مفسرين كه فاعل جلوهگرى را شيطان دانستهاند از اينجا روشن مىشود، براى اينكه
حب شهوات امر
مذمومى و ناپسندى است و خدا آن را در نظرها زينت نمىدهد و همچنين
حب كثرت مال كه آن نيز امرى است
مذموم. آنچه مستند به خدا است همان حسن المآب و جنات است، كه در آخر اين
آیه و آيه بعد به خدا نسبت داده شده است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شَهَوات»، ص۳۲۰.