شَفَه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَفَه (به فتح شین و فاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای لب است.
حضرت علی (علیهالسلام) در مقام
نصیحت و در وصف
اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از این واژه استفاده نموده است.
این واژه پنج بار در
نهجالبلاغه آمده است.
شَفَه به معنای لب آمده است. جمع آن در «نهج البلاغه»
شفاه است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در مقام نصیحت فرموده است:
«وَ هَلْ خُلِّفْتُمْ اِلاّ فی حُثالَة لا تَلْتَقی بِذَمِّهِمْ الشَّفَتانِ، اسْتِصْغاراً لِقَدْرِهِمْ» «آیا جز این است که شما در میان گروهی بی ارزش که
لبها جز به نکوهش آنها حرکت نمیکند، تا قدر و مقام آنها را کوچک بشمرد.»
امام (صلواتاللهعلیه) در وصف اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است:
«خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصّیامِ، ذُبُلُ الشِّفاهِ مِنَ الدُّعاءِ، صُفْرُ الاَْلْوانِ مِنَ السَّهَرِ» «و به خاطر
روزه شکمهایشان تهی و
لبها از کثرت
دعا خشک شده.»
(شرحهای خطبه:
) (شفاه جمع شفه است.)
امام (صلواتاللهعلیه) در وصف
خدای متعال فرموده است:
«خَرَّتْ لَهُ الْجِباهُ، وَ وَحَّدَتْهُ الشِّفاهُ» «پیشانیها در برابر عظمتش به خاک افتاده و
لبها به یگانگیاش گشوده شده است.»
این واژه پنج مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله « شفه »، ج ۲، ص ۶۰۶.