شهر بیتلحم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِیْتْلَحْم، از شهرهای تاریخی
فلسطین میباشد که از قدیم زیارتگاه مهمی بوده است.
این نام را بَیتُلَحم،
بَیتلَخم
و بِتلِحِم
و بِتلِخِم
نیز گفتهاند.
واژه لحم که در
زبان عربی به معنی
گوشت است، در
عبری به مفهومِ اخص نان، و اعم غذا آمده است. از اینرو بیت لحم به سبب
شهرت مزارع غلات آن در دوره باستان، خانه نان خوانده میشد.
در
کتاب مقدس نام دیگر این شهر افراته است
و آن را ضمناً بیتلحم یهودا
و شهر داوود نیز نامیدهاند
البته افرانه را از نقاط پیرامونی بیتلحم نیز دانستهاند.
بیتلحم در °۳۱ و ´۴۲ عرض شمالی و °۳۵ و ´۱۲ طول شرقی
با ۷۷۷ متر ارتفاع از سطح دریا
قرار دارد و در ۸ کیلومتری جنوب غربی بیتالمقدس
، برسر راه اصلی الخلیل (حبرون) ـ بیتالمقدس،
و در ناحیهای بسیار حاصلخیز
واقع است.
بر روی تپههای پیرامونی بیتلحم درختان بسیاری به چشم میخورد
و باغهای مشهور به باغ سلیمان در نزدیکی آن واقع است.
زمستان آن معتدل، میانگین دمای آن در ماه کانون الثانی (
دی) بین ۸ تا ۱۰ درجه و در ماه تموز (
تیر) بین ۲۳ تا ۲۵ درجه و میانگین
باران سالانه آن حدود ششصد میلیمتر است.
پیشینه بیتلحم به ۴ هزار
سال میرسد. و به چهار دوره پیش از میلاد
مسیح، میلاد مسیح و دوره بعد از ورود
اسلام و بیتلحم معاصر تقسیم میشود.
از حدود دو هزار سال پیش از میلاد، بیتلحم مسکونی بوده است.
در الواح تَلُّ العَمارِنَه، متعلق به
قرن چهاردهم پیش از میلاد، به شهر جنوبی
بیت المقدس اشاره شده که بیت ایلولاهاما ( خانه ایزد لاحاما یا لاخاما) نامیده میشده است. این ایزد نزد کنعانیان خدای قُوت و خوراک بوده و احتمالاً نام کنونی شهر، از نام او گرفته شده است.
قبایل
یهودی که با کنعانیان میجنگیدند، پس از کنعانیان در شهر مستقر شدند. به روایتی راحیل، همسر
یعقوب (علیهالسلام)، در این شهر درگذشته است و مدفن وی امروزه به
قبّه راحیل مشهور است.
نوشتهاند که در پایان سده ۱۱قم،
داوود در این شهر به دنیا آمد
و دوران کودکی خود را به چوپانی گذراند.
آنگاه توسط
سموئل نبی،
شاه بنیاسرائیل خوانده شد
البته
شهرت این شهر بیش از هر چیز به سبب تولد
عیسیٰ (علیهالسّلام) در آنجاست.
ازاینرو، نه تنها این شهر، که کل سرزمین
فلسطین به عنوان سرزمین مقدس برای
مسیحیان محترم است.
یعقوبی از قول میسحیان مینویسد که مریم به هنگام
بارداری بیتلحم آمد
همو اضافه میکند؛ عدهای از
مجوسان به بیتلحم آمدند و برفراز سرآنها ستارهای بود که به دنبال آن میرفتند تا عیسیٰ (علیهالسّلام) را دیدند و بر او
سجده کردند.
مطابق
انجیل متیٰ آنان گفتند: ستاره او را در مشرق دیدهایم و برای
پرستش او به
اورشلیم آمدهایم
رانسیمان خبر میدهد که بر سردر کلیسای زادگاه عیسیٰ (علیهالسّلام) نقش این ۳ تن مجوس در سده ۷م، وجود داشته است.
نخل یاد شده در
قرآن مجید که مریم (علیهاالسّلام) از خرمای آن تناول کرد،
در این شهر قرار داشت.
ابن بطوطه نیز در دیدار خود از بیتلحم، از بقایای این نخل خبر داده است.
وقتی هادریانوس / آدریانوس (حکومت ۱۱۷ـ ۱۳۸ میلادی)، امپراتور
روم،
قیام یهودیان به رهبری برکوخبا را فرونشاند، شهر ویران شد و به فرمان امپراتور بر فراز غاری که گفته میشد زادگاه حضرت مسیح بوده، معبدی برای ایزد آدونیس ساخته شد.
در ۳۲۶م ما در
قسطنطین، امپراتور روم پس از دیدار از فلسطین، پسر خود را واداشت تا مکانهایی را که با مولد عیسیٰ (علیهالسّلام) مرتبط است، به صورت زیارتگاه درآورد.
کنستانتین نیز در محل زادگاه عیسیٰ (علیهالسّلام) کلیسایی که در زیبایی و شکوه بیهمانند بود، بنا نهاد
و پس از آن بود که این شهر به صورت یکی از مقدسترین مکانهای مسیحی شهرت یافت.
در حدود ۳۳۰ میلادی، هِلِنا، مادر قسطنطین اول امپراتور روم (حکومت ۳۰۶ـ۳۳۷ میلادی)، برفراز آن
غار، کنیسهای ساخت که
کنیسه مریم مقدس خوانده شد.
در در ۳۸۶ میلادی، قدیسژرُم در این شهر مقیم شد و به ترجمه کتاب مقدس از عبری به زبان لاتین پرداخت.
در ۵۲۹ میلادی، سامریان بر
حکومت روم شوریدند و کنیسه را ویران کردند. امپراتور ژوستینَین (حکومت ۵۲۷ ـ ۵۶۵ میلادی) آن را تقریباً به شکل امروزینش بازسازی کرد که کنیسه مهد خوانده میشود.
علی رغم حوادث گوناگون، بیت لحم در زمان رومیان به سبب قرار گرفتن در راه تجاری شهرهای
شام به دریای سرخ، مرکز تجاری مشهوری شد.
به روایتی، ایرانیان هنگام ورود به فلسطین در ۶۱۴ میلادی، به کنیسه آسیبی نرساندند، چون بر کاشیهای چند سوی آن، تصویر زردشتیان با لباسهای ایرانی در برابر حضرت مسیح نقش شده بود.
پس از
فتح بیتالمقدس به دست
مسلمانان در ۱۶ق/۶۳۷م، بسیاری از مسیحیان بیتلحم نیز تغییر
مذهب دادند
.
عمر بن خطاب پس از فتح این ناحیه، مسجدی در بیتلحم برای مسلمانان برپا داشت و چنانکه
یاقوت مینویسد، نگهداری از آن را در برابر دادن
امان به مسیحیان، برعهده ایشان گذارد. این
مسجد تا سده ۷ق/۱۳م نیز بدون تغییر برجای مانده بود.
ناصرخسرو در بازدید از این شهر مینویسد: ترسایان... آن را عظیم بزرگ میدارند و همیشه قومی آنجا مجاور باشند و زایران بسیار رسند... و ترسایان
قربان آنجا کنند و از روم آنجا بسیار آیند.
در
حدیث معراج حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز از بیتلحم نام برده شده است، آنجا که میفرماید،
جبرئیل ندا داد: فرود آی و دو
رکعت نماز بگزار که اینجا زادگاه برادرت عیسیٰ است.
بدینسان، بیتلحم نزد مسلمانان نیز پیوسته از
تقدس و
احترام ویژهای برخوردار بوده است.
نقل شده که
الحاکم بامرالله (حکومت ۳۸۶ـ۴۱۱)، ششمین
خلیفه فاطمی مصر، در ۴۰۰/ ۱۰۰۹ فرمان ویرانی کنیسههای مسیحی را صادر کرد، اما کنیسه مهد را ویران نکرد.
بیتلحم یکی از اولین شهرهایی بود که در ۴۹۲ق/۱۰۹۹م به دست
صلیبیان افتاد.
و سال بعد بالدوین اول، حاکم قدس، در آنجا تاجگذاری کرد و آنان در این شهر دژی برپا داشتند که یکی از مشهورترین دژهای سرزمین فلسطین است.
این شهر ظاهراً در ۵۰۴ق/۱۱۱۰م به صورت اسقفنشین درآمد.
صلیبیون شهر را دوباره آباد کردند.
پس از ۵۸۳ق/۱۱۸۷م بیتلحم به تصرف
صلاحالدین ایوبی درآمد.
و بیت لحم به حکام بومی برگردانده شد.
در ۶۲۷/ ۱۲۲۹ به موجب قرارداد (یافا) میان
الملک الکامل ایوبی (متوفی ۶۳۵) و امپراتور فردریک دوم (حکومت ۶۱۷ـ۶۴۸/ ۱۲۲۰ـ ۱۲۵۰) شهر دوباره به صلیبیون واگذار شد، اما در ۶۴۲/۱۲۴۴
الملک الصالح نجم الدین
ایوب (متوفی ۶۴۷) آن را پس گرفت.
گروهی از نویسندگان و سیاحان مسلمانِ عصر
ممالیک، آن را وصف کردهاند.
در اوایل سده ۱۳ق/۱۹م مسلمانان حاکم با ارمنیان شهر که در اماکن مذهبی علایقی داشتند، در برابر بیزانسیها
پیمان بستند.
در ۹۲۳/۱۵۱۷ عثمانیها بر بیت لحم تسلط یافتند. در سدههای یازدهم و دوازدهم/ هفدهم و هجدهم، میان فرقههای مسیحی بر سر
مالکیت اماکن مقدس بیت لحم جنگهایی درگرفت، دولت عثمانی فرمانی صادر کرد که در آن حدود
املاک هر فرقه مشخص شده بود.
طبق این فرمان، ارتدوکسها بر بیشتر اماکن دست یافتند. ادامه این دشمنیها و
سرقت ستاره نقرهایِ غار مهد در ۱۲۶۴/۱۸۴۷، به جنگهای کریمه (۱۲۶۹ـ۱۲۷۲/ ۱۸۵۳ـ۱۸۵۶) انجامید.
بیتلحم در سدههای میانه شهری پرجمعیت به شمار میآمد
و اهمیت بازرگانی داشت.
در سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰م، جمعیت شهر رو به کاهش نهاد، زیرا در ۱۲۵۰ق/۱۸۳۴م پس از شورش محله مسلماننشین، برضد
ابراهیم پاشا فرمانروای
مصر و
قتلعام مردم توسط همو،
جمعیت مسلمان بیتلحم تحلیل رفت
و در ۱۹۱۴م، به هنگام آغاز
جنگ جهانی اول، بسیاری از مسیحیان شهر به ایالات متحده
مهاجرت کردند
.
در ژوئیه ۱۹۳۷ پس از تقسیم سرزمین فلسطین به ۳ بخش، اداره مراکز مذهبی به انگلستان واگذار شد.
میان سالهای ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۲۷ـ۱۹۴۸ که تمام فلسطین تحت قیمومت
بریتانیا بود، بیت لحم از مراکز قیام بر آنها بود.
از ۱۳۲۷ تا ۱۳۲۸ ش/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، مصریان در بیت لحم بودند. (در ۱۳۲۹ ش/ ۱۹۵۰، بیت لحم با قسمتی از فلسطین، جزو
اردن شد).
در ۱۳۴۶ ش/ ۱۹۶۷، به دنبال جنگ شش روزه، اسرائیلیان بیت لحم و کرانه غربی ( رود اردن ) را
کاملاً اشغال کردند.
شهر بیتلحم در دوره معاصر با دگرگونیهایی از لحاظ کالبدی و نیز از نظر اجتماعی ـ اقتصادی همراه بوده است.
تا ۱۹۴۸م بیشتر اهالی شهر مسیحی بودند، اما پس از اشغال اراضی و شهرهای فلسطینی، پناهندگان بسیاری به این شهر روی آوردند و متعاقب آن، ترکیب مذهبی شهر دگرگون شد. به جمعیت شهر پس از
جنگ ۶ روزه، ۸۷۴‘۱ تن که در چادر آوارگان زندگی میکردند، اضافه شد و به این ترتیب، جمعیت مسلمان به ۲/۵۹٪ افزایش یافت.
پیشتر شهر بیتلحم دارای ۸ محله بود
و امروزه روستاهای بیت ساحور و بیت جالا با رشد شهر در حوزه مسقیم آن قرار گرفته است.
بیتلحم از سده ۴م شهر زیارتی مسیحیان بوده است و هنوز جهانگردان بسیاری روزانه از این شهر بازدید میکنند. صنایع دستی و یادمانهای مذهبی ساخته شده از صدف و چوب زیتون و شمعهای متبرک تولیدی در بیتلحم هم، در بازارهای داخلی و نیز جهانی، در میان مسیحیان از شهرت خاصی برخوردار است
شرایط ناشی از اشغال، در عرصه کشاورزی مشکلاتی به وجود آورده که به روی آوردن کشاورزان به کارهای صنعتی انجامیده است.
محصولات کشاورزی بیت لحم،
زیتون،
انگور،
بادام و بعضی از انواع صیفی است. درآمد حاصل از درختکاری در این منطقه زیاد است.
بیت لحم، پس از
نابْلُس، دومین شهرِ کرانه غربی (رود اردن) از نظر میزان تولیدات صنعتی است.
دانشگاه این شهر پس از اشغال سرزمین، به همت خود فلسطینیان تأسیس و در ۱۳۵۲ش/۱۹۷۳م افتتاح شد.
مهمترین بنای شهر بیتلحم، کلیسای مولد عیسیٰ (علیهالسّلام) است. این
کلیسا شامل بنای هشت گوشی است که بر روی مغازه مولد عیسیٰ (علیهالسّلام) بنا شده و به کلیسای رومی چارگوش که به زیبایی و شکوه با مرمر، انواع موزائیک و نقاشیهای دیوار تزئین شده، متصل است. این بنا بارها بازسازی و دگرگون شده است.
همچنین بقایای قبرهایی در افرات (یا افرانه، بخش جنوبی بیتلحم) به چشم میخورد که به صورت غارهایی در دل کوه حفر شدهاند؛ شواهد حاکی از آن است که این قبرها به جامعهای شبانی و نیمه کوچنده تعلق داشته است.
آثاری سفالین از عصر برنز و آهن در ضلع شرقی کلیسای مولد عیسیٰ (علیهالسّلام)
و نیز زوبینهایی متعلق به سده ۱۱قم در نزدیکی القدر (جنوب بیتلحم) یافت شده است.
برکههای سلیمان که آب شهر بهطور سنتی از آنها تأمین میشد. در جنوب بیتلحم واقعاند.
قبر راحیل، همسر
یعقوب ، و همچنین مدفن
داوود و
سلیمان را نیز در این شهر دانستهاند.
در شهر دو شیوه معماری دیده میشود:
معماری قدیمی با گنبدها، دیوارهای ضخیمِ ساخته شده از سنگ آهک، پنجرههای هلالی، و کوچههای تنگ؛
و معماری جدید با مصالح جدید، درها و پنجرههای مستطیلی و سقف مسطح.
نخستین مدارس بیت لحم در بیش از صد
سال پیش به وجود آمدند، اما دگرگونی اساسی در وضع آموزشی شهر، گشایش دانشگاه بیتلحم در ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳ از سوی کلیسای
واتیکان بود.
جمعیت و تراکم و توسعه و آبادی شهر به دلیل تحولات سیاسی، از ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸ به بعد دستخوش تغییر بوده است.
در ۱۳۵۷ ش/ ۱۹۷۸، جمعیت آن حدود ۰۰۰، ۳۴ تن بود که از آن میان، ۰۰۰، ۹ تن از فلسطینیان پناهنده بودند.
مهاجرت به خارج (که از دیگر مشخصات بیت لحم است) در نیمه دوم
قرن سیزدهم/ نوزدهم آغاز شد و در قرن چهاردهم/ بیستم شدت یافت. امروزه دهها هزار تن در آمریکای شمالی و جنوبی تبار بیت لحمی دارند.
(۱) آغاز، نبیل خالد، مدائن فلسطین، بیروت، ۱۹۹۳م.
(۲) ابن اثیر، علی بن محمد،
الکامل فی التاریخ.
(۳) ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۴) ابوعبید بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفیٰ سقا، قاهره، ۱۳۶۴ق/۱۹۴۵م.
(۵) ابن عدیم، عمر، زبدة الحلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰م/۱۹۵۱م.
(۶) ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، قاهره، ۱۹۷۰م.
(۷) اصطخری، ابراهیم، المسالک و الممالک، به کوشش محمدجابر عبدالعال حسینی و محمد شفیق غربال، قاهره، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
(۸) دباغ، مصطفیٰ مراد، بلادنا فلسطین، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۹) رانسیمان، استیون، تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمه منوچهر کاشف، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۱۰) عمله، محمدیوسف عمرو، انساب العشائر الفلسطینة، عمان، ۱۹۹۱م.
(۱۱) قرآن مجید.
(۱۲) قلقشندی، احمد، صبح الاعشیٰ، به کوشش محمدحسین شمسالدین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۳) کتاب مقدس.
(۱۴) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۱۵) موسوعه عام.
(۱۶) موسوعه کتاب مقدس، بیروت، ۱۹۹۳م.
(۱۷) ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۸) نویری، احمد، نهایة الارب، قاهره، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۹) هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، بیروت، ۱۹۲۸م.
(۲۰) هروی، علی، الاشارات الی معرفة الزیارات، به کوشش ژ سوردل تومین، دمشق، ۱۹۵۳م.
(۲۱) حموی، یاقوت، معجم البلدان.
(۲۲) یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
(۲۳) Albright، W F، The Archaeology of Palestine، Beiruy، ۱۹۷۷.
(۲۴) The American Peoples Encyclopedia، New York، ۱۹۰۸.
(۲۵) Ashe، G، The Land and the Book، London، ۱۹۶۵.
(۲۶) Baedeker، K، Palestine et Syrie، Leipzig، ۱۹۱۲.
(۲۷) Baramki، D C، The Art and Architecture of Ancient Palestine، Beirut، ۱۹۶۹.
(۲۸) Beyer، G، Die Kreuzfahrergebiete von Jerusalem und S Abraham (Hebron) ، Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins، Leipzig، ۱۹۷۲، vol LXV.
(۲۹) Bhutani، S، The United Nation and the Arab-Israeli Conflict، New Delhi، ۱۹۷۷.
(۳۰) Cattan، H، The Palestine Question، London، ۱۹۸۸.
(۳۱) Encyclopedia of The Moderm Middle East، London، ۱۹۹۶.
(۳۲) The New Encyclopedia of Archaeological Excavations in The Holy Land، New York، ۱۹۹۶.
(۳۳) EI ۲.
(۳۴) Fisher، W B، The Middle East، London، ۱۹۷۸.
(۳۵) Funk and Wagnalls New Standard Bible Dictionary، New York، ۱۹۳۶.
(۳۶) Hadawi، S، Village Statistics ۱۹۴۵، Beirut، ۱۹۷۰.
(۳۷) Hunter، F R، The Palestinian Uprising، London، ۱۹۹۱.
(۳۸) Hurewitz، J C، The Strggle for Palestine، New York، ۱۹۷۶.
(۳۹) Judaica.
(۴۰) Mazar، A، Archaeology of the Land of the Bible، New York، ۱۹۹۲.
(۴۱) The Middle East Intelligence Handbooks، ۱۹۴۳-۱۹۴۶ (Palestine and Transjordan)، London، ۱۹۸۷.
(۴۲) Morris، B، ۱۹۴۸ and After (Israel and Palestinians)، Oxford، ۱۹۹۴.
(۴۳) Noth، M، Eine siedlungsgeogsraphische List in ۱Chr ۲ und ۴ Zeitschrift des Deutschen Palästina-Verrins، Leipzig، ۱۹۷۲، vol LV.
(۴۴) Pauly.
(۴۵) Pearlman، M and Y Yannai، Historical Sites in Israel، Jerusalem، ۱۹۷۷.
(۴۶) Smith، G A، The Historical Geography of The Holy Land، London، ۱۹۷۴.
(۴۷) Smith، P A، Palestine and Palestinians (۱۸۷۶-۱۹۸۳)، London، ۱۹۸۴.
(۴۸) Tuma، E H and H Darin-Drabkin، The Economic Case for Palestine، London، ۱۹۴۸.
(۴۹) Vilnay، Z، Steimatzky’s Palestine Guide، Jerusalem، ۱۹۴۲.
(۵۰) WNGD.
(۵۱) کتاب مقدس عهد جدید.
(۵۲) ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۵۳) حنبلی، عبدالرحمان بن محمد، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، نجف ۱۹۶۸.
(۵۴) مراد دباغ، مصطفی، بلادنا فلسطین، بیروت ۱۹۷۴.
(۵۵) قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، چاپ فردیناند ووستنفلد، ویسبادن ۱۹۶۷.
(۵۶) مرمرجی، اوغسطین بن یوسف، بلدانیة فلسطین العربیة، بیروت ۱۹۴۸.
(۵۷) ولید مصطفی، مدینة بیت لحم ـ دراسة اقلیمیة، دمشق ۱۹۶۵.
(۵۸) دایره المعارف بریتانیکا، شیکاگو۱۹۹۸ (دیسک کامپیوتری).
(۵۹) آر دابلیو همیلتون، کلیسای ولادت - بیت لحم، بیت المقدس ۱۹۴۷.
(۶۰) اس پرون، اورشلیم و بیت لحم، لندن ۱۹۶۵.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیتلحم»، شماره۵۳۳۵. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شهر بیتلحم»، شماره۲۳۸۷.