شرح صدر در سیره نبوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شرح صدر به معنای گستردگی سینه به
نور الهی و
آرامش روحی و روانی از جانب خداست. در سیره
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرح صدر مشهود است.
شرح در
لغت به معنای باز کردن، گشادن، ظرفیت بخشیدن، و روشن و آشکار ساختن است.
کلمه شرح در اصل به معنای ولو کردن
گوشت و امثال آن است. وقتی گفته میشود، «شرحت اللحم و شرحته»،
یعنی گوشت را ولو و گسترده کردم.
صدر به معنای
سینه و قفس
قلب میباشد که در اینجا مراد از
شرح صدر یا
سعه صدر معنای مادی و لغوی آن نیست، بلکه مقصود از صدر، قلب است، در معنای کنایی آن. یعنی
روح انسان، بنابراین شرح صدر یک امر روحی و معنوی است نه یک امر مادی و جسمانی و هیچ چیز چون روح انسان قابل شرح نیست و قلب و روح آدمی، بیشترین قابلیت شرح را دارد.
بنابراین در اصطلاح به معنای گستردگی سینه به
نور الهی و
آرامش روحی و روانی از جانب خداست.
از آنجا که حضرت در دعوتش با سختیها و مشکلات فراوان همراه بود، باید
صبر و تحملی عظیم میداشت تا میتوانست در مقابل دشمنان و مشکلات ایستادگی کند به همین علت
خدا به حضرتش فرمود: «الم نشرح لک صدرک».
خداوند خطاب به رسولش میفرماید که ما قلب و روح تو را در مقابل دشمنان و سختیهای دعوت بزرگ و پر تحملل قرار دادیم تا بتوانی موفق شوی.
وقتی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در میان
مشرکان قریش برای
هدایت و
رهبری آنان برگزیده شد پیدا بود که جز با شرح صدر نمیتوانست با آن
لجاجت اعراب جاهلی و بدوی کنار بیاید و بدون صبری عظیم نمیتوانست در مقابل این همه دشمنی و
آزار دوام بیاورد، بلکه به کمک همین شرح صدر بود که توانست آن همه نامردمی و سختی را تحمل نماید و با آن همه مشکلات و کار شکنیها کنار بیاید و از پا ننشیند، راز موفقیتش صبر و تحمل بود که در سایه شرح صدر از خود نشان میداد.
مشرکان
مکه او را مسخره میکردند، کودکان و غلامان را به آزار رساندن به آن حضرت تشویق و تحریک میکردند تا حدی که وقتی آن حضرت به
سجده میرفت، شکنبه و سرگین حیوانات را بر سر و روی و شانههای آن حضرت میریختند تا جایی که در مقابل این
اهانت قریش
شکایت به
ابوطالب عمویش برد، ایشان نیز به سراغ آنان رفته و ضمن تهدیدشان به غلامش دستور داد تا شکنبه و سرگین را بر یکایک آنان بمالد.
این صبر و تحمل و پافشاری پیامبر در دعوت
حق در مقابل این همه آزار و اذیت، بسیاری از مشرکان را به حقیقت دعوت آن حضرت آگاه ساخته بود؛ ولی همان روحیه لجاجت جاهلی آنان مانع از پذیرفتن دعوت آن حضرت میشد و این چنین آن حضرت برای به نتیجه رساندن
رسالت الهی از پا نمینشست، چنانکه «با چنان جفا و
انکار که از قوم خویش میدید، پیوسته از
نصیحت ایشان باز نمیایستاد و ایشان را به
اسلام دعوت میکرد و شرط
شفقت ایشان را در
دین و
دنیا به جای آوردی».
بهترین وسیله اداره امور داشتن شرح صدر است؛ زیرا آنکه سینهاش گشاده است، تنگناهای کار در برابرش گشوده میشود و این چنین مهمترین آلت و ابزار در
مدیریت است.
منشا شرح صدر،
سعه وجودی انسان است. هر کس
سعه وجودی دارد بر ارادههای قلبی خود چیره است و ناملایمات و سختیها و همچنین خوشیها و شادیها نمیتواند وی را تحت تاثیر قرار دهد. آنکه
سعه وجود دارد، هیچ چیز از ظرف وجودش لبریز نمیشود.
آن حضرت در اداره امور بردباری و شکیبایی خاصی داشت، چنانکه در توصیف ایشان آمده است که «کان اوسع الناس صدراً».
رفتار پیامبر در خانه و اجتماع حاکی از
سعه صدر بسیار ایشان بود، چنانکه هیچ وقت به خاطر خودش خشمگین نمیشد و کسی را سرزنش نمیکرد و آرامش و وقار خود را از دست نمیداد. چنانکه
انس بن مالک در مورد آن حضرت میگوید: «پیامبر هرگز در مورد کاری که کرده بودم نفرمود: چرا چنین کاری کردی یا در مورد آنچه ترک کرده بودم نفرمود چرا چنان کردی؟»
همچنین «هرگز مرا دشنام نداد، تنبیه نکرد، سرزنشم ننمود، برایم چهره درهم نکشید، و در کاری که مرا فرمان داده بود و من کوتاهی کرده بودم، مؤاخذهام نکرد و زمانی که یکی از اهل خانه مرا به سبب کاری مورد مؤاخذه قرار میداد، آن حضرت میفرمود: رهایش کن که اگر شدنی بود انجام گرفته بود».
این رفتارهای پیامبر همگی نشان از شرح صدر آن حضرت بود و بر اساس همین شرح صدر و بزرگواری بود که پس از
غزوه حنین در سال هشتم هجری وقتی رسول خدا
غنایم را تقسیم میکرد، مردی از
بنیتمیم به نام «
حرقوص بن زهیر» که از نحوه تقسیم غنایم ناراضی بود به آن حضرت
توهین نموده و ایشان را غیر عادل خطاب کرد، و برخی از اصحاب قصد کشتن وی را داشتند، اصحابش را از کشتن وی
نهی نمود.
یا وقتی در جریان غزوه «
ذات الرقاع» در سال چهارم هجری فردی به نام «
غورث بن حارث» با شمشیر آخته قصد کشتن آن حضرت را داشت؛ ولی وقتی حضرت بر وی غلبه یافت، از او گذشت و رهایش کرد
و این چنین با گذشت و
سعه صدر خود باعث تالیف قلوب دوست و
دشمن به خود میشد.
آن حضرت در جواب اصحابش که نشانههای شرح صدر را میپرسیدند، فرمود: «التجافی عن دار الغرور و الانابة الی دار الخلود، و الاستعداد (الاعتداد) للموتِ قبلَ نزوله (الموت)».
[
نشانههای شرح صدر
]
جدا شدن از سرای غرور و توجه به سرای جاوید و آماده شدن برای استقبال از
مرگ پیش از نزول مرگ است. در واقع نشانه شرح صدر، آزادی از منشا همه تباهیها، یعنی دوستی دنیا میباشد.
شرح صدر، ثمرات و نتایج بسیاری دارد که به چند نمونه آن اشاره میشود.
۱- گشادگی چهره: زیرا بر اثر گشادگی قلب و دل انسان، همه اعضا و جوارح تابع آن هستند که بیشتر از همه در گشادگی چهره جلوه مییابد، چنانکه رسول خدا که مظهر تام شرح صدر بود، چنین توصیف شده است «متبسم ترین مردم و گشاده روترین و خوشروترین آنها بود».
۲-
عطوفت و
لطف: یکی دیگر از نتایج شرح صدر، عطوفت و مهربانی با دیگران است، زیرا آن کس که روحش بزرگ باشد، مهر و عطوفتش شامل دیگر افراد نیز میشود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمونه تمام عیار عطوفت و مهربانی بود، چنانکه گفته شده «کان رسول الله... من اشد الناس لطفاً بالناس»
رسول خدا بیشترین نرمیو مهربانی و خوشرفتاری را نسبت به مردم داشت.
خصوصاً که
حیطه مسئولیت و مدیریت آن حضرت بسیار زیاد بود، عطوفت و لطفش نیز زیاد بود؛ زیرا به وسیله همین لطف و مهربانی سبب جذب دلهای بسیاری میشد.
۳- عیب پوشی: یکی از نشانههای اشخاصی که شرح صدر یافته باشند، این است که پرده دری نمیکنند، کسی را رسوا نمیکنند و رفتار آنان را حمل بر صحت مینمایند، همانگونه که آن حضرت از اعمال
منافقین باخبر بود؛ ولی آبروی آنان را نمیبرد و به روی خود نمیآورد و این عیب پوشی حضرت به سبب شرح صدرش بود تا آنجا که میفرمود: «من ستر اخاه المسلم فی الدنیا، ستره الله فی الدنیا و آلاخره».
۴- بردباری، شکیبایی و فرو خوردن
خشم:
بردباری و شکیبایی در برابر مصائب و مشکلات و سختیها از دیگر نشانههای شرح صدر است و نمونه بارز آن پیامبر بود که در مقابل همه سختیها و آزارهای دشمنانش، بیشترین صبر و شکیبایی را از خود نشان میداد، چنانکه خود آن حضرت میفرماید: «بعثت للحلم مرکزاً و للعلم معدناً و للصّبر مسکناً»
برانگیخته شدهام که مرکز بردباری و معدن دانش و مسکن شکیبایی باشم.
زیرا هر انسانی که سینهاش مالامال از نور علم و
حکمت و دانش باشد، کانون بردباری و شکیبایی است. در مورد بردباری آن حضرت گفتهاند: «کان رسولالله اصبر الناس علی اوزار (اقذار) الناس»
رسول خدا از همه خلق بر گناهان (هرزگیهای) مردم شکیباتر بود.
۵-
انصاف: از دیگر نشانههای شرح صدر و یکی از لوازم اساسی مدیریت و رهبری داشتن انصاف و
عدالت است. آن حضرت انصاف را حتی در نگاه کردن به اصحابش نیز رعایت میکرد. تا آنجا که گفتهاند: «کان رسول الله یقسم لحظاته بین اصحابه فینظر الی ذا و ینظر الی ذا بالسویه».
رسول خدا نگاههای خود را میان اصحابش تقسیم میکرد و به این و آن به طور مساوی مینگریست.
۶- آرامش و
وقار: از دیگر نشانههای شرح صدر آرامش و وقار است؛ زیرا قلبی که به نور حق و ایمان گشاده میشود، آرامش و وقار مییابد؛ زیرا به دلیل ایمان، دل و روحش از
دنیا و غیر خدا آزاد میشود و هیچ دلبستگی به آن ندارد و همین باعث آرامش روحی و وقار میشود و پیامبر با وقارترین مردم در مجلس خویش بود «کان النبی اوقر الناس فی مجلسه».
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شرح صدر در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۲۸.