شبهه تحریف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شبهه تحریف، یـکـی از مـسـائلی که میان
مسلمانان ایجاد اختلاف نموده، است. این شبهه سابقه طولانی دارد و با
روایات افسانهای که توسط
حشویه فراهم گردیده، ارتباط مییابد. حشویه گروهی از
اهل حدیث هستند که جز به گردآوری و نقل
حدیث به چیز دیگر نمیاندیشند، از هرکس و هر کجا نقل حدیث میکنند و به محتوای آن و اینکه آیا متناقض است یا نه، و با اصول شـریـعـت تطابق دارد یا نه، توجهی ندارند.
حشویه گروهی از
اهل حدیث هستند که جز به گردآوری و نقل حدیث به چیز دیگر نمیاندیشند، از هرکس و هر کجا نقل
حدیث میکنند و به محتوای آن و اینکه آیا متناقض است یا نه، و با اصول شـریـعـت تطابق دارد یا نه، توجهی ندارند. از اینرو، در فرآوردههای اینان، رطب و یابس فراوانی وجود دارد. از آن جـمله، روایات افسانه مانندی است که درباره
تحریف قرآن نقل کردهاند. این موضوع مربوط بـه اخـتلافی است که میان پیشینیان (سلف صالح) در گردآوری و تالیف و نیز در قرائت و کتابت قـرآن رخ داده، و ایـن اختلاف لفظی و ظاهری را - که بیشتر بر حدس و گمان استوار است - به حساب قرآن و اصالت آن گذاردهاند. متاسفانه اینگونه روایات - که در لابلای کتابهای حدیثی از دید همگان پنهان بوده اخیرا توسط حادثهجویان برملا و سبب اختلاف گردیده است. از جمله،
حدیث رجم شیخ و شیخه است: الشیخ والشیخه اذا زنیا فارجموهما البته نکالا من اللّه... کـه در
صحیح بخاری و
صحیح مسلم آورده شده و برخی را گمان بوده که جز
آیات قرآن است. نیز حدیث مقدار رضاع: خمس رضعات نسخن عشر رضعات که در صحیح
مسلم و
تنویر الحوالک در
شرح موطا، نوشته
جلالالدین سیوطی آمده، و گمان بر آن بوده که جز آیات قرآن بوده، ولی موقع وفات
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آن غفلت شده و گوسفند آن را خورده است. همچنین حدیث برابر بودن
سوره احزاب با
سوره بقره، که در
مسند احمد بن حنبل آمده. و نظایر آن بسیار است.
در کـتـاب
احتجاج منسوب به
طبرسی آمده است: بیش از ثلث قرآن (قریب دو هزار
آیه و اندی) از خلال یک آیه (آیه سوم
سوره نسا)
ساقط گردیده است.
مـتاسفانه اینگونه روایات افسانهوار، مورد نظر برخی از کوتهاندیشان قرار گرفته، به استناد به آن مـطـالـبی گفتهاند که مایه تعجب گردیده و بر خلاف اصول و معتقدات ملت
مسلمان است.
البته دست اجنبی را در دامن زدن به آتش اختلاف، نباید نا دیده گرفت.
نـاگفته نماند که اینگونه افراد، همیشه منفور
جامعه اسلامی بوده، و مردم از نظریات منحرف آنان
تبری جستهاند. حـاجی نوری که در سال ۱۲۹۲ ه ق کتاب
فصلالخطاب خود را نوشت و آن را از اینگونه روایات بدون اعتبار انباشته نمود، در محیط خود، حوزه علمیه
سامرا -
عراق، کاملا مورد
نفرت عموم قرار گرفت.
مرحوم
سید هبهالدین شهرستانی، که در آن روزگار از محصلان جوان حوزه بود، چنین مینگارد: میدیـدم سـامـرا را موجی از نفرت فرا گرفته، و بر
محدث نوری میخروشند، و هیچ مجلس و مـحـفـی وارد نـمـیشـدم مـگـر آنکه نسبت به کتاب فصلالخطاب و نویسنده آن، سب و شتم نمیشنیدم، فریادها علیه
مولف و ناشر بلند میبود، و با زبانهایی بس تند آن را مورد ملامت و عتاب قرار میدادند.
بـالاخـره حاجی نوری، ناچار گردید نسخههای کتاب خود را
جمع آوری کند ورسالهای در نقض آن به رشته تحریر در آورد. بـرهـمـیـن مـنوال، استاد محمد محمد عبداللطیف، معروف به
ابن الخطیب (در سال۱۳۶۷ ه/ ۱۹۴۸ م) در مـصر کتابی به نام
الفرقان نوشت، که روایات یاد شده را
جمعبندی کرده، آن را مورد استناد قرا داد، که با اعتراض شدید
جامعه الازهر روبرو شد.
شیخ محمد محمد مدنی رئیس دانشکده الشریعه دانشگاه الازهر دراینباره مینویسد: ایـن کـتـاب (الـفـرقـان) انـباشته از روایات ضعیف و فاقد اعتبار است که از نظر محققان مردود شناخته شده، گرچه از منابع معتبر نزد
اهل سنت نقل کرده است. لذا
جامعه الازهر از دولت مصر خواست تا آن را مصادره کند. دولت به این خواسته جواب مثبت داد و آن را مصادره نموده و
مولف کتاب بر اثر آن، در خواست
خسارت نمود، که مورد موافقت مراجع قضایی قرار نگرفت. این کتاب به رغم مصادره آن، در بیشتر کتابخانهها موجود است.
ایـنـهـا فـاجعههایی دردناک است که بر سر این امت آمده، و بیشک دست
خائن استعمار در اینگونه حوادث اختلافانگیز که سبب توهین به کرامت مقدسات
اسلامی میگردد، آشکار است.
این استکه بزرگان و اندیشهوران دلسوز
اسلام را به پا داشته، تا با عمق نظر به اینگونه حوادث بـنـگـرنـد و در صـدد درمان فوری و قاطع بر آیند، و به مسلمانان هشدار دهند تا مبادا. اینگونه نیرنگها آنان را فریب دهد، و به آنان گوشزد نمایند:
«یـاایـهـاالذین آمنوا لاتتخذوا بطانه من دونکم، لا یالونکم خبالا و دواما عنتم، قد بدت البغضا من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قد بینا لکم الایات ان کنتم تعقلون؛
ای مـومـنـان، در پناه با دیگران (خارج ملت) منشینید، و آنان را محرم اسرار خود ندانید، و آنان را طـرف مـشـورت خود قرار ندهید. اینان (خارجان ملت) هرگز ازدشمنی و خیانت نسبت به شما مـسلمانان چشم نمیپوشند و از کارشکنی و تضعیف شما دست بر نمیدارند، پیوسته در کوششند کـه شـمـا را ناتوان ساخته، دچار بیچارگی و درماندگی سازند. بغض و عداوت آنان، بر لبان آنان آشـکـار، و آنـچـه در سـیـنـههـا از کـینهها انباشتهاند، افزونتر است. ما دلایل آن را برایتان کاملا روشن ساختیم. باشد چنانچه تعقل نمایید و دراندیشه روید.»
در ایـنجا به دو نمونه شایسته از علما و اندیشهوران
اسلامی میپردازیم که در این راستا، کوشش فراوان نموده و پیوسته در راه وحدت کلمه و کلمه
توحید کوشیدهاند و در اینراه موفق بودهاند: نـخـسـت عـلامـه والاقـدر
شیخ رحمتاللّه هندی دهلوی (۱۳۰۶ ه/ ۱۸۸۹ م) است که به مقابله با اسـتعمار انگلیس در شبه قاره هند بر تخاست و با شیوههای شیطانی آن مبارزه نمود و کاملا موفق بود، خدایش
رحمت کند. دیـگـری علامه مجاهد
سید شرفالدین عاملی است که با استعمار فرانسه در حوزه شامات مبارزه نـمـود، و در ایـن راه فـداکـاریهای فراوان انجام داد و سرانجام هرچه داشت در راه این مبارزه فدا نمود، و در پیروزی بر اهداف استعمارگر ملحد، موفق بود. خداوند او را جزای خیر دهد. ایـن دو بـزرگـوار در راه وحدت
اسلامی، گامهای بلندی بر داشتهاند و موفق بودهاند و اثر جاوید آنان پیوسته سر مشق اندیشهوران
اسلامی است. عـلامـه شـیـخ رحمت اللّه هندی رد این زمینه کتاب پر ارج خود
اظهارالحق را تالیف نمود و پنج مساله مورد اختلاف
اسلام و مسیحیت را به طور کامل بررسی نمود.
آن مسائل عبارتند از: تحریف،
نسخ،
تثلیث،
حقیت قرآن و صدق رساله
اسلام.
مـولـف در این کتاب، با کمال صراحت و
صدق و
امانت، حقایق را آشکار نمود، و با کمال
شهامت و شـجـاعـت از حـریم قرآن و
اسلام دفاع کرد، و در ایجاد
وحدت و هماهنگی میان مسلمانان تلاش بسیار نمود.
مولف در کتاب یاد شده، مساله تحریف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن این قول به
شیعه امامیه اثنا عشریه را نسبتی ظالمانه و بی اساس دانسته و کلمات بزرگان شیعه را در این زمینه آورده است. وی تصریح میکند که اساس این نسبت جز روایات بیاعتباری که در برخی از کتابهای قدما بـه چـشم میخورد، چیز دیگری نیست و اینرا نمیتوان دلیل و پایه اعتقاد یک ملت دانست، زیرا نقل روایتی که دارای سندی ضعیف یا قابل تاویل باشد، نمیتواند مدرک عقیده کسی قرارگیرد.
علامه هندی در این زمینه مینویسد: قرآن، نزد معروفترین علمای شیعه امامیه اثنا عشریه، از هرگونه تحریف و تبدیل وزیاده و نقصان مـصون و محفوظ میباشد و اگر کسی در میان شیعه قائل به آن بوده، قول وی نزد ایشان مردود شمرده شده و مورد قبول طایفه قرار نگرفته است.
آنگاه وی به نقل دیدگاههای بزرگان شیعه میپردازد، از جمله:
۱-
شیخ صدوق ابـو جـعـفـر محمد بن علی بن بابویه قمی: وی از شیخ صدوق به عنوان یکی از درخشندهترین علمای شیعه یاد میکند و کلام او را در رساله اعتقادیه میآورد: اعتقادنا فی القرآن: ان القرآن الذی انزله اللّه تعالی علی نبیه هو ما بین الدفتین، و هوما فی ایدی الناس لیس باکثر من ذلک... و من نسب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک، فهو کاذب. . عـقـیـده مـا - شـیـعـهامـامیه اثنا عشریه - در قرآن است که قرآنی که بر پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) نازل گـردیـده، هـمین است که به عنوان مصحف شریف مابین دو جلد قرار گرفته، و در دست مردم است و بیش از این نیست... و هرکس به ما نسبت دهد که قائل به بیش از این هستیم، هر آینه
دروغ گفته است. سپس استدلالهای وی را در این زمینه نقل میکند.
۲- کـلام
سید مرتضی علم الهدی ذوالمجد ابوالقاسم علی بن الحسین موسوی رانقل میکند و تمامی استدلالهای مفصل وی را میآورد. از جمله مینویسد: القرآن کان علی عهد رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)
مجموعا مولفا علی ما هو الان. . و کان یدو یحفظ
جمیعه فی ذلک الزمان. . و کل ذلک بادنی تامل یدل علی انه کان
مجموعا مرتبا غیر منثور و لا مبثوث. . و ان مـن خـالـف مـن الامـامـیـه و الحشویه لا یعتد بخلافهم، فان الخلاف مضاف الی قوم من اصحاب الحدیث، نقلوا اخبارا ضعیفه ظنوا صحتها، لا یرجع بمثلها عن المعلوم المقطوع علی صحته...
قرآن در دوران عهد رسالت همانگونه که امروزه هست،
جمعآوری و تالیف گردیده بود. و مورد درس و حـفـظ قرار میگرفت. که با تامل در این دلایل بخوبی روشن میگردد که قرآن، در آن عـهـد،
جمع آوری شده و هرگز پراکنده نبوده است. و هر کس از طایفه امامیه یا گروه حشویه، با ایـن نـظر مخالف باشند، مخالفتشان مورد اعتنا نیست، زیرا مخالفت در این زمینه، به گروهی از اصـحاب حدیث نسبت داده میشود که روایات ضعیفی را مورد استناد قرار داده و گمان بردهاند کـه صـحـیـح و اسـتـنـاد بـه آن درست است، ولی چنین روایاتی موجب نمیگردد که از معلوم قطعی خود صرف نظر کنیم.
سپس سخن
قاضی نوراللّه تستری را نقل میکند: ما نسب الی الشیعه الامامیه بوقوع التغییر فی القرآن لیس مما قاله جمهور الامامیه، انما قال به شر ذمه قلیله منهم لا اعتداد بهم فیما بینهم. آنـچـه بـه شیعه نسبت داده شده که قائل به تحریف میباشند، درست نیست، و انبوه شیعه امامیه چنین چیزی قائل نیستند.
آری افرادی بسیار کم آن را گفتهاند که در شمار شیعه نیایند و خود و آرای ایشان مورد اعتنا نمیباشند. آنگـاه کلام شیخ محمد صادق، شارح کتاب کافی شریف، و
شیخ محمد حسن حر عاملی،
مولف وسائلالشیعه را که از بزرگترین محدثان جهان تشیع هستند، میآورد و در ادامه مینویسد: بخوبی آشکار گردید که طریقه درست نزد اکثریت طایفه شیعه امامیه اثنا عشریه، همان است که سایر طوایف مسلمانان قائلند: ان الـقـرآن الذی انزله اللّه علی نبیه هو ما بین الدفتین و هو ما فی ایدی الناس، لم یحدث فیهای تغییر او تحریف.
تفسیر الصراط المستقیم، که از تفاسیر معتبر شیعه است، در تفسیر آیه انا نحن نزلناالذکر و انا له لحافظون مینویسد: ای انا الحافظون له من التحریف و التبدیل و الزیاده و النقصان.
آنـچـه یاد شد، گوشهای از دفاع مقدس این امام محقق و عالم وارسته جهان
اسلام از حریم قرآن کریم است. البته عجیب نیست، چه اینکه از روز نخست، پیوسته بزرگان و اندیشهوران
اسلامی و افـراد شایسته جهان
اسلام، در دفاع از قداست قرآن، قد برافراشته و هرگونه شبهه و تهمتی را در این زمینه بخوبی دفع کردهاند. درایـن زمـیـنه، سخن شیخ اهل سنت و پایهگذار مکتب اشعری
امام ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری یاد کردنی است: او شـیعه را به دو گروه متفاوت تقسیم میکند.
گروه انبوه که شامل محققان و علما وفقهاست: اینان هرگونه نسبت تحریف را به قرآن - فزونی و یا کاستی – مردود شمردهاند.
گروه دیگر که افرادی کمبضاعت و اهل ظاهر هستند؛ قائل شده که قرآن کمی بیش از این بوده، ولی چیزی در آن زیاد نشده است.
برای آگاهی بیشتر در اینباره به مقاله علامه مجاهد
امام شرفالدین عاملی در کتاب پر ارج خود
الفصول المهمه فی تالیف الامه، مراجعه شود، که رهنمون ما دراین مقال بود است.
مولف در این کـتاب، در زمینه تالیف میان امت
اسلامی مطالب بسیار ارزندهای مطرح نموده و از هیچ کوششی در راه اعـتـلای کـلـمه اللّه فی الارض دریغ نکرده است. جزاه اللّه خیرا عن
الاسلام والمسلمین، و جـعـلـنـا مـن الـمقتفین لاثاره الکریمه ان شاء اللّه، آمین رب العالمین.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شبهه تحریف»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۱/۲۵.