سَلْو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَلْو (به سکون لام) از
واژگان نهجالبلاغه، به معنای نسیان و ترک کردن است. این ماده هفت بار در
نهجالبلاغه استفاده شده است.
سَلْو به معنای نسیان و ترک کردن است.
مواردی که در «نهجالبلاغه» آمده است به شرح ذیل میباشد.
حضرت در مقام
پند فرماید:
«فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَی اَلْجَنَّهِ سَلاَ عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ اَلنَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ.» «كسى كه مشتاق
بهشت باشد از شهوات و تمايلات سركش بركنار مىرود و آن كس كه از آتش
جهنّم بیمناک باشد از محرّمات دورى مىگزيند.»
(شرح های حکمت:
)
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در
حکمت ۴۱۳ فرمود:
«مَنْ صَبَرَ صَبْرَ الاَْحْرَارِ، وَإِلاَّ سَلاَ سُلُوَّ الاَْغْمَارِ.» «يا شكيبايى آزادگان داشته باش وگرنه همچون جاهلان بى خبر خود را به فراموشى زن.»
(شرح های حکمت:
)
ابنمیثم گويد: در خبر ديگرى آمده كه آن حضرت در تسليت اشعث بن قيس كه پسرش مرده بود فرمود:
««ان صبرت صبر الاكارم و الّا سلوت سلوّ البهائم»» ابن ابیالحدید گويد: اين سخن را ابو تمام در شبر خود حكايت كرده كه گويد:
و قال علّى فى التعاذى لا شعث و خاف عليه بعض تلك المآثم
اتصبر للبلوى عزاء و حسبة
فتوجر ام تسلو سلوّ البهائم
)
حضرت در
حکمت ۲۱۱ میفرمایند:
«وَالْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ، وَالسُّلُوُّ عِوَضُكَ مِمَّنْ غَدَرَ.» «عفو، زكات پيروزى است و دورى و فراموشى، كيفر پيمان شكنان است.»
(شرح های حکمت:
)
حضرت در
خطبه ۲۲۱ میفرمایند:
«فَکَم أَکَلَتِ الأَرضُ ... وَ یَفزَعُ إِلَی السّلوَهِ ... وَتَضْحَكُ إِلَيْهِ فِي ظِلِّ عَيْش.» «چقدر
زمین اجساد عزيزان خوش سيما را كه در
دنیا با غذاهاى لذيذ و رنگين پرورش يافتند و در آغوش ناز و نعمت بزرگ شدند به كام خود فرو برده، همانها كه مىخواستند با سرور و خوشحالى، غمها را از دل بزدايند و به هنگام مصيبت براى از بين نرفتن طراوت زندگى و سرگرميهاى بيهوده آن، به لذّت و خوشى پناه مىبردند و در آن هنگام كه در سايه زندگى (پر ناز و نعمت) غفلت زا، آنها به دنيا و دنيا به آنها مىخنديد.»
(شرح های خطبه:
)
به هنگام
غسل رسولخدا (صلیاللّهعلیهوآله) فرمود:
«بِأَبِي أَنْتَ وأُمِّي، لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَالاِْنْبَاءِ وأَخْبَارِ السَّماءِ، خَصَصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّياً عَمَّنْ سِوَاكَ.»«پدر و مادرم فدايت اى
پیامبرخدا! با
مرگ تو چيزى قطع شد كه با مرگ ديگرى قطع نگشت و آن
نبوّت و پيام آوردن و اخبار
آسمان بود. مصيبت تو اين امتياز را دارد كه از ناحيهاى تسلّا دهنده است، يعنى پس از مصيبت تو ديگر مرگها اهميتى ندارد.»
(شرح های خطبه:
)
ماده سلو هفت بار در
نهجالبلاغه استفاده شده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سلو»، ج۱، ص۵۴۹.