سَطْر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَطْر (به فتح سین و سکون طاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای نوشتن، خط و صف است.
مشتقات سطر که در آیات قرآن به کار رفته عبارتند از:
أَساطیر به معنای نوشتههاى باطل و حكايتهای دروغ؛
مُسَيْطِر که به معنای مراقب و مسلّط و احوال نويس است.
سَطْر به معنای نوشتن، خطّ و صفّ است.
در
صحاح و
قاموس گويد: سطر به معنى صف است كه از چيزى تشكيل يابد و نيز به معنى خط و نوشتن است و اصل آن مصدر میباشد.
در
اقرب هست «
سَطَرَ الْكِتَابَ سَطْراً: كَتَبَ» سطر هم نوشتن و هم به معنى خط و كتابت است.
جمع سطر، اسطر و اسطار و سطور است.
به مواردی از
سَطْر که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ • ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ) «قسم به قلم و آنچه مینويسند تو به سبب
وحی ديوانه نيستى.»
(كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً) (اين، در كتاب
علم الهی ثبت شده است.)
(وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ) (و هر كار كوچک و بزرگى نوشته شده است.)
أساطير ۹ بار در قرآن آمده و در همه به «الاوّلين» اضافه شده است.
صحاح آن را اباطيل گفته است.
جمع سطر، اسطر و اسطار و سطور است.
اقرب الموارد اساطير را
جمع الجمع دانسته و گويد: آن جمع اسطار است. و از
مبرّد نقل میكند كه گفته: جمع اسطوره است مثل احدوثه و احاديث.
راغب نيز اين كلام را از مبرّد نقل میكند.
بنا بر قول مبرّد اساطير جمع عادى است.
مجمع از
اخفش نقل میكند كه اساطير جمعى است واحد ندارد مثل ابابيل و مذاكير.
(يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ) (و
کافران مىگويند: اينها فقط افسانههاى پيشينيان است.)
(وَ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا) «گفتند اينها نوشتههاى باطل گذشتگان است كه نوشته و صبح و عصر بر وى املا میشود.»
مراد قائلين از اين كلمه نوشتههاى
باطل و حكايت
دروغ و افسانههاى بى مغز است.
مسيطر اصل آن از سطر به معنى مراقب و مسلّط و احوال نويس است. در اقرب گويد «
سَيْطَرَ عَلَيْهِمْ وَ سَوْطَرَ و تَسَيْطَرَ: رَاقَبَهُمْ وَ تَعَهَّدَ أَحْوَالَهُمْ» و نيز گويد: مسيطر و متسيطر به معنى رقيب، حافظ، و مسلط بر شىء است كه به آن توجه كند و احوالش را زير نظر گيرد و عملش را بنويسد جمع آن مسيطرون است.
(أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ) (آيا خزاين پروردگارت نزد آنهاست يا بر همه چيز عالَم سيطره دارند؟!)
(فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ • لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ) (پس تذكّر ده كه تو فقط تذكّر دهندهاى! تو بر آنان سلطه ندارى كه مجبورشان به
ایمان كنى.)
ابن کثیر آيه اول را با سين و دوّم را با صاد
و
ابن عامر هر دو را با سين ... و ديگران هر دو با صاد خواندهاند.
ابو عبیده گويد: مصيطرون در اصل با سين است و هر سين كه ما بعد آن طاء باشد جايز است به صاد تبديل شود. سطر و صطر هر دو صحيح است.
مسيطر اصل آن از سطر به معنى مراقب و مسلّط و احوال نويس است. در اقرب گويد «
سَيْطَرَ عَلَيْهِمْ وَ سَوْطَرَ و تَسَيْطَرَ: رَاقَبَهُمْ وَ تَعَهَّدَ أَحْوَالَهُمْ» و نيز گويد: مسيطر و متسيطر به معنى رقيب، حافظ، و مسلط بر شىء است كه به آن توجه كند و احوالش را زير نظر گيرد و عملش را بنويسد جمع آن مسيطرون است.
معنى آيه اوّل: «آيا خزائن پروردگارت پيش آنهاست يا آنها مسلط بر مردم و مالک آنهااند؟!!» معنى آيه دوم: «ياد آورى كن تو فقط ياد آورى و بر مردم مراقب و حافظ نيستى.» نظير
(وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ) (ما به آنچه آنها مىگويند آگاهتريم، و تو مأمور به اجبار آنها به ايمان نيستى؛ پس به وسيله قرآن، كسانى را كه از
عذاب من مىترسند متذكّر ساز (وظيفه تو همين است).)
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سطر»، ج۳، ص۲۶۵.