سلطانالعلماء سیدحسین حسینی مرعشی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سلطان العلماء سید حسین بن رفیع الدین محمد بن شجاع الدین محمود بن سید علی حسینی مرعشی، از
علماء شیعه قرن یازدهم قمری و وزیر
شاه عباس صفوی بود.
سلطان العلماء سید حسین بن رفیع الدین محمد بن شجاع الدین محمود بن سید علی حسینی مرعشی در سال ۱۰۰۱ هجری قمری در
اصفهان چشم به
جهان گشود.
نسب او به امام چهارم
امام زین العابدین علیهالسلام میرسد و اجداد او از
علما و حکام
مازندران بودهاند. جد اعلای او سید میر بزرگ مرعشی مدتی از عمر شریفش را در مازندران
حکومت میکرده است. اولین کسی که از این خاندان به
اصفهان رفت و در آنجا ساکن شد، میر نظام الدین علی بن میر قوام الدین محمد است که در اعیان الشیعة دربارۀ او اینطور آمده است: «کان من علماء الحدیث و الفقه و الاصولیین»
سید شجاع الدین محمود بن میر سید علی، جد سلطان العلماء و پدر بزرگوارش سید رفیع الدین محمد بن محمود نیز از بزرگان
علم و فضل در زمان خود بودهاند.
سلطان العلماء دارای چهار پسر بوده است که دربارۀ آنان مؤلف
اعیان الشیعة اینطور مینویسد: «السید ابراهیم بن سلطان العلماء (م ۱۰۹۸ ق)، کان فقیها محدثا اصولیا متکلما شاعرا قرا علی والده»
او دارای تصانیف متعددی بوده است که در
الذریعة اینطور آمده است: «الحواشی علی کتب کثیرة من الاصول و الفقه و غیرها للسید میرزا ابراهیم بن سلطان العلماء»
سید حسن بن سید حسین سلطان العلماء: «کان عالما فاضلا فقیها محدثا متکلما من تلامذة والده»
سید محمد بن سید حسین سلطان العلماء: «کان فقیها عالما محدثا ورعا قرا علی والده، و له آثار عملیة و حواشی علی کتب الفقه و الحدیث»
و راجع به چهار فرزند اینطور آورده است: «کلهم علماء فضلاء»
سید حسین بن محمد در خاندان
علم و فضل چشم به
جهان گشود و رشد کرد. بهترین استاد و
مربی او پدر بزرگوارش بود. با شروع به تحصیل، با
ملا خلیل بن غازی (متوفای ۱۰۸۹ قمری) هم درس و هم بحث میشود. این دو علاوه بر اینکه هم درس بودهاند، هم سن نیز بودهاند. در مورد
ملا خلیل در
ریاض العلماء اینطور گفته شده است: «فاضل متکلم اصولی جامع دقیق النظر قوی الفکر من اجلة مشاهیر عصرنا و اکمل اکابر فضلاء دهرنا.
صاحب
امل الآمل دربارۀ او میگوید: «فاضل علامة حکیم متکلم محقق موفق فقیه محدث ثقة جامع للفضائل ماهر معاصر»
داشتن چنین هم بحث و همراهی فاضل، در
رشد علمی سلطان العلماء تاثیر بسزایی داشته است. این دو علاوه بر استفاده از محضر پدر بزرگوار سلطان العلماء، از محضر
شیخ بهائی (متوفای ۱۰۳۰ قمری) و
ملا محمد زمانی و
ملا حسین یزدی ندوشتی نیز، نهایت استفاده را بردهاند. ارتباط او با
ملا خلیل به حدی بوده که کتاب «شافی فی شرح الکافی» تالیف
ملا خلیل را به
اسم سلطان العلماء منتشر نموده است.
به تدریج با رشد علمی خلیفة السلطان، او مورد عنایت شاه عباس اول واقع شده و پس از وفات سلمان خان در سال ۱۰۳۳ قمری، به وزارت گماشته میشود. در همان زمان پدر بزرگوار ایشان میرزا رفیع محمد صدر، صدارت شاه عباس را به عهده داشته و آن دو، در یک خانه به مراجعات مردم پاسخ میدادهاند. سلطان العلماء حدود چهار تا پنج سال وزارت شاه عباس را به عهده داشته و علاوه بر آن، داماد او نیز بوده و در سال ۱۰۳۳ با دختر او
ازدواج کرده است. از این
ازدواج چهار پسر به نامهای سید ابراهیم، سید حسین، سید رفیع الدین محمد و سید علی که همه از فضلا و بزرگان زمان خود و دارای مقام
اجتهاد و استنباط بودهاند، حاصل شده است. ایشان پس از رحلت شاه عباس، مدت دو سال وزارت شاه صفی را به عهده داشته که در یکی از جنگها بین او و شاه صفی درگیری پیش میآید که جزئیات آن در منابع تاریخی موجود نیست. در نتیجۀ این درگیری، او در سال ۱۰۴۱ از وزارت
عزل شده و تمام فرزندانش کور شده و خود او نیز به
قم تبعید گشت. او در قم بین ده تا پانزده سال مشغول به مطالعه و تدریس و تألیف میگردد که کتاب حاشیه بر
معالم الدین را نیز در این زمان نوشته است. بعد از مدتی شاه صفی او را به
اصفهان خوانده و او را به وزارت منصوب کرد. هنگامی که خلیفة السلطان برای
حج به
مکه مکرمه رفته بود، شاه صفی از
دنیا رفت و شاه عباس دوم به سلطنت رسید و پس از
قتل میر تقی خان در سال ۱۰۵۲، او را به وزارت منصوب کرد که تا آخر عمر شریفش در سال (۱۰۶۴ قمری)، مدت هشت سال و شش ماه وزارت شاه عباس دوم را به عهده داشت.
از ویژگیهای مهم سلطان العلماء استعداد سرشار او است. او در حالی که مدتی از عمر شریفش را در منصبهای اجرایی مشغول به کار بوده، از نظر علمی نیز تا حدی رشد کرده که نمونۀ آن تالیف کتابهای متعدد در رشتههای مختلف
منطق،
اخلاق،
تفسیر،
فقه و
اصول است. از خصوصیات دیگر این بزرگوار اینکه سرپرستی بسیاری از علویین و فقرا و اهل علم را به عهده داشته و شبهای تاریک غذا برای آنان میبرده و بین آنان توزیع میکرده است. از دیگر آثار او اقامۀ
نماز جمعه در اصفهان و ترتیب دفاتری برای اوقاف بوده است. او چندین بار به
زیارت خانۀ خدا رفته که چند بار آن با پای پیاده بوده است. وی مدارس علمیهای را بنیان نهاده و اولین کسی است که مراکز درمانی را در
دولت صفویه بنیان نهاده است. نمونۀ دیگر آن، تدریس آن بزرگوار است. در اعیان الشیعة به نقل از سید شهاب الدین تبریزی اینگونه نوشته شده: «کان من اشهر مدرسی عصره، یحضر درسه نحو الفین و یصعد المنبر و یلقی الدرس. بل قیل انه لم ینصب فی عصر الصفویة منبر لمدرس کما نصب له»
در محضر درس او بزرگانی از فقها حضور داشتهاند که از مشهورترین آنان
علامه مجلسی صاحب
بحار الانوار است. از ویژگیهای دیگر او سفرهایش به مناطق مختلف و از جمله
قسطنطنیه است. او به
مصر نیز مسافرت کرده و با علمای
قاهره به تبادل نظر پرداخته است. همچنین به
یمن مسافرت کرده و با امام
زیدیه ملاقات داشته است. او در سفرش به قسطنطنیه با ابی مسعود، مفتی آنان و صاحب
تفسیر معروف، مناظراتی داشته که بعدها فرزندش سید علی آن را به صورت کتابی تدوین کرده است. از خصوصیات دیگر، توانایی روحی بسیار بالای او است که پس از اینکه فرزندانش به وسیلۀ شاه صفی کور میشوند با
صبر و مقاومت در
قم به تالیف و تحقیق پرداخته و با تحمل این مصایب، آثار ارزشمندی را از خود بر جای گذاشته است. اگر چه این تحمل و
صبر از عظمت روحی او حکایت دارد، اما از
قساوت و حق ناشناسی و ناجوانمردی شاه صفی صفوی نیز حکایت میکند.
خاندان سلطان العلماء، چه اجداد طاهرین او و چه فرزندان و بازماندگانش، خاندان فضیلت و
علم و
تقوا میباشند که از جملۀ آنان است:
دربارۀ سید شجاع الدین محمود بن سید علی، جد ایشان، در تاریخ عالم آرا اینطور آمده است: «کان من مشاهیر المدرسین باصفهان، یجتمع المحصلون من کل فج عمیق فی المعقول و المنقول. وقف عدة املاک لمصارف الخیریة.»
در مورد پدر بزرگوارشان رفیع الدین محمد بن شجاع الدین محمود (متوفای ۱۳۰۴ قمری) در اعیان اینطور گفته شده است: «کان عالم عصره فی المعقول و المنقول، نال الصدارة من الشاه طهماسب و من الشاه عباس ایضا، کان المترجم مع السید الداماد و الشیخ البهائی شریک البحث و الدرس و کان من مشاهیر المدرسین فی ذلک العصر».
راجع به برادر بزرگوار سلطان العلماء، میرزا قوام الدین بن میرزا رفیع الدین محمد، در اعیان اینطور آمده: «کان عالما فاضلا بارعا شاعرا لبیبا تقلد الصدارة العظمی من قبل الشاه عباس الاول بعد وفاة والده المیرزا رفیع الدین محمد.».
امل الآمل: «عالم محقق مدقق عظیم الشان جلیل القدر صدر العلماء».
ریاض العلماء: «فاضل عالم محقق مدقق جامع فی اکثر الفنون، شاعر، منشیء، کان علامة عصره و استاذ علماء دهره، صاحب التصانیف المحررة و التآلیف المجودة المقررة».
اعیان الشیعة: «و مجمل القول انه فقیه اصولی محدث حکیم متکلم
مفسر محقق مدقق اخلاقی جامع لاصناف العلوم العقلیة و النقلیة، مؤلف مهذب التالیف هذا مع تحمله اعباء الوزارة و شؤون ادارة المملکة».
جامع الرواة: «جلیل القدر عظیم الشان رفیع المنزلة من وجوه هذه الطائفة و ثقاتها و اثباتها و اعیانها، امره فی الجلالة و عظم الشان و سمو الرتبة و الثقة اشهر من ان یذکر و فوق ما یحوم حوله العبارة، کان عالما بالعلوم العقلیة و النقلیة، له تصانیف...».
الفوائد الرضویة: «وزیر و رکن معتمد کبیر، عالم محقق، مدقق عظیم الشان، جلیل القدر، علاء الدولة و الدین و الدنیا، صاحب صدارة الائمة و العلماء، الیه امر النصب و العزل من اهل العلم و الفضل».
روضات الجنات: «السید السند الوزیر، و الرکن المعتمد الکبیر، علاء الدولة و الدین، کان من اعاظم الفضلاء و الاعیان، و اناخم النبلاء فی افنان فی کل ما اتی علیه حق التحقیق و مدققا حل ما توجه الیه کل التدقیق، عجیب الفطرة و الوجدان، غریب الفکرة و الامعان، بدیع التصرف فی العلوم، رفیع التدرب فی الرسوم، مالک ازمة الحکومة بین الخلائق فی زمانه، و صاحب صدارة الائمة و العلماء فی اوانه، مفوضا الیه امر النصب و العزل من اهل العلم و الفضل».
۱-
ملا محمود زمانی؛ ۲.
ملا حسین یزدی ندوشتی؛ ۳. سید محمد بن علی بن محمد حسنی؛ ۴.
شیخ بهایی بهاء الدین محمد بن حسین بن
عبد الصمد (متوفای ۱۰۳۰ قمری)؛ ۵. پدر بزرگوارش، سید رفیع الدین محمد بن شجاع الدین محمود حسینی.
۱- میرزا عنایت الله بن آغا محمد مؤمن بن محمد باقر اصفهانی، دایی
صاحب ریاض (متوفای قبل از ۱۰۷۴ قمری) ۲- محمد داود تویسرکانی ۳- سید حسن، سید علی، سید محمد و سید ابراهیم، فرزندان سلطان العلماء ۴- آقا حسین خوانساری صاحب مشارق الشموس ۵-
علامه مجلسی صاحب
بحار الانوار ۶- میرزا عیسی پدر سید علی صاحب الریاض ۷- میرزا
عبد الرزاق کاشانی ۸-
ملا ابو الخیر محمد تقی فارسی صاحب رسالة معرفة التقویم ۹-
ملا محمد سلیم رازی
۱- توضیح الاخلاق، خلاصۀ کتاب
اخلاق ناصری، تالیف
خواجه نصیر الدین طوسی است. ۲- حاشیه بر
تهذیب و
استبصار ۳- دیوان سلطان العلماء ۴- آداب الحج ۵- انموذج العلوم ۶- حاشیه بر
تفسیر بیضاوی ۷- حاشیه بر حاشیۀ خفری بر شرح تجرید قوشچی ۸- حاشیه بر شرح
لمعه ۹- حاشیه بر شرح اربعین حدیث شیخ بهایی ۱۰- حاشیه بر شرح مختصر الاصول عضدی ۱۱- حاشیه بر شرح شمسیه ۱۲- حاشیه بر معالم ۱۳- حاشیه بر شرح مطالع ۱۴- حاشیه بر مختلف علامه ۱۵- حاشیه بر کشاف ۱۶- حاشیه بر
زبدة الاصول شیخ بهایی ۱۷- حاشیه بر
شرائع الاسلام ۱۸- حاشیه بر
من لا یحضره الفقیه، (بر بعضی ابواب آن) ۱۹- حاشیه بر حاشیۀ قدیمۀ جلالیه ۲۰- رسالة مناظراته مع الشیخ ابی السعود فی القسطنطنیة. این کتاب حاصل زحمات فرزندش سید علی است.
عالم جلیل القدر، سلطان العلماء حسینی، پس از برگشتن از فتح قندهار در سال ۱۰۶۴ قمری، در
مازندران دار فانی را وداع گفت و بدن مطهر او را به
نجف اشرف برده و در محلی بنام کشوانیه، در جنوب شرقی حرم مطهر به
خاک سپردند.
قبر او هم اکنون سالم است و در داخل اتاق کوچکی در کشوانیه قرار دارد. در مورد قبر او اینطور آمده است: «لکن الیوم لا انزله بل المشایخ الذی ادرکنا لم یعثروا علیه».
نرم افزار جامع فقه اهل بیت، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.