• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سراب (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سراب: (أَعْمَالُهُمْ كَسَرابٍ بِقيعَةٍ)
«سراب» در اصل از مادّه‌ «سَرَب» (بر وزن شرف) به معناى راه رفتن در سراشيبى است و «سَرْب» (بر وزن چرب) به معناى راه سراشيبى است؛ به همين مناسبت‌ «سراب» به تلألؤى مى‌گويند كه از دور در بيابان‌ها و سراشيبى‌ها نمايان مى‌شود و به نظر مى‌رسد كه در آنجا آب وجود دارد، در حالى كه چيزى جز انعكاس نور آفتاب نيست.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با سراب:

۱.۱ - آیه ۳۹ سوره نور

(وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ) (كسانى كه کافر شدند، اعمالشان همچون سرابى است‌ در يک كوير كه انسان تشنه از دور آن را آب مى‌پندارد؛ امّا هنگامى كه به سراغ آن مى‌آيد چيزى نمى‌يابد، و خدا را نزد آن مى‌يابد كه حساب او را به طور كامل مى‌دهد؛ و خداوند سريع‌الحساب است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه سراب به معناى لمعان و برقى است كه در بيابان‌ها از دور به شكل لمعان آب به نظر مى‌رسد، ولى حقيقتى ندارد، يعنى آب نيست. كلمه قيع و قاع به معناى سرزمين‌هاى مسطح است، و مفرد آنها قيعه و قاعه است، مانند كلمات تينه و تمره، كه مفرد تين و تمرند. و كلمه ظمآن به معناى عطشان است. بعد از آن‌كه خداى سبحان نام مؤمنین را برد و ايشان را توصيف كرد به اينكه در خانه‌هايى معظم ذكر خدا مى‌كنند و تجارت و بيع، ايشان را از ياد خدا غافل نمى‌سازد، و خدا كه نور آسمان‌ها و زمین است ايشان را به اين خاطر، به نور خود هدايت مى‌كند و به نور معرفت خود گرامى مى‌دارد. اين که در اين آيه نقطه مقابل مؤمنين يعنى كفار را يادآورى كرده، اعمالشان را يک بار به سراب تشبيه مى‌كند كه هيچ حقيقتى نداشته و غايت و هدفى كه بدان منتهى شود ندارد، و بار ديگر توصيف مى‌كند به اينكه همچون ظلمت‌هاى روى هم افتاده است، به طورى كه هيچ راه براى نور در آنها نيست، به كلى جلو نور را مى‌گيرد، آيه مورد بحث در بردارنده وصف اول و آيه بعدى‌اش متضمن وصف دوم است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۲۰ سوره نباء

(وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابً) (و كوه‌ها به حركت درمى‌آيد و متلاشى مى‌شود و به صورت سرابى خواهد شد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه سراب به معناى آب موهوم است كه در بيابان از دور برق مى‌زند و انسان خيال مى‌كند آن‌جا آب است، و هر امر بى‌حقيقت را كه به نظر حقيقت برسد نيز به عنوان استعاره سراب مى‌گويند، و شايد مراد از سراب در آيه به معناى دوم باشد. توضيح اينكه به راه انداختن كوه‌ها و متلاشى كردنشان، بالأخره طبعا به اينجا منتهى مى‌شود كه شكل كوهى خود را از دست داده اجزايش متفرق شود، هم چنان كه در چند جا از كلام مجيدش وقتى سخن از زلزله قیامت دارد و آثار آن را بيان مى‌كند، از كوه‌ها هم خبر داده است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. نور/سوره۲۴، آیه۳۹.    
۲. نبأ/سوره۷۸، آیه۲۰.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۵.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۸۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۵۲۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۴۹.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۵۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۸۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص ۱۳۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۴۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۹.    
۱۳. نبأ/سوره۷۸، آیه۲۰.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۲.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۶۹.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۳۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۴۲.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، برگرفته از مقاله «سراب»، ص۲۸۹.    






جعبه ابزار