سائِغ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سائِغ: (عَذْبٌ فُراتٌ سآئِغٌ )«سائِغ» به معناى آبى است كه به خاطر گوارايى، به راحتى از گلو پايين مىرود.
(وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ) (اين دو دريا يكسان نيستند: اين گوارا
و شيرين است
و نوشيدنش خوشگوار،
و آن يكى شور
و تلخ
و گلوگير؛ ولى از هر يک از آن دو گوشتى تازه مىخوريد
و وسايل زينتى استخراج كرده مىپوشيد؛
و كشتیها را در آن مىبينى كه آبها را مىشكافند
و به سوى مقصد پيش مىروند، تا از فضل
خداوند بهره گيريد،
و شايد شكر نعمتهاى او را به جا آوريد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بعضى گفتهاند: كلمه عذب به معناى آب پاكيزه است،
و كلمه فرات به معناى آبى است كه سوز عطش را مىشكند،
و يا آبى است كه خنک باشد.
و كلمه سائغ آن آبى را گويند كه از گوارايى، با سهولت به حلق فرو رود.
و كلمه
اجاج به معناى آبى است كه به خاطر شورى
و يا تلخى، حلق را مىسوزاند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سائِغ»، ص۲۷۸.