(به فتح زاء و راء) به معنای کبود است.
فقط يکبار آمده است.
به معنى كبود است.
مجمع البیان زرقه را
رنگ سبز گفته است.
ولى
اقرب تصريح میكند كه رنگ كبود مثل رنگ
آسمان است.
زُرْق در آيه شريفه جمع ازرق به معنى كبود چشم است.
به احتمال قوى مراد از آن در آيه كورى است.
در اقرب آمده «
زَرِقَ الرَّجُلُ زَرْقاً: عَمِيَ» يعنى كور شد.
دليل اين احتمال آياتى است كه كور محشور شدن را صراحت دارند.
(وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى • قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى) (و هركس از ياد من روىگردان شود، زندگى سخت و تنگى خواهد داشت؛ و
روز قیامت، او را
نابینا محشور مىكنيم. مىگويد:
پروردگارا! چرا مرا نابينا محشور كردى؟! من كه بينا بودم!)
(وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا) (وروز قيامت، آنها را بر صورتهايشان محشور مىكنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و كرند.)
«زرق» در كلام اللّه مجید فقط يکبار آمده است.