زَبَرْجَد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَبَرْجَد (به فتح زاء و باء و جیم و سکون راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای سنگی است قیمتی که رنگش سبز مایل به زردی است. این ماده دوبار در
نهج البلاغه آمده است.
زَبَرْجَد سنگی است قیمتی، رنگش سبز مایل به زردی است. «الزبرجد: حجر یشبه الزّمرد و هو الوان کثیرة و المشهور منها الاخضر المصری و الاصفر القبرسی.»
امام علی (علیهالسّلام) درباره رنگهای طاووس فرموده:
«وَفِلَذَ الزَّبَرْجَدِ» یعنی: «تکّههای زبرجد.»
(شرحهای خطبه:
)
و نیز فرموده:
«وَإذَا تَصَفَّحْتَ شَعْرَةً مِنْ شَعَرَاتِ قَصَبِهِ أَرَتْكَ حُمْرَةً وَرْدِيَّةً، وَتَارَةً خُضْرَةً زَبَرْجَدِيَّةً...» «اگر موئی از موهای «نی» بالش را به دقت نگری سرخی گل و گاهی سبزی زبرجد را به تو نشان میدهد.»
(شرحهای خطبه:
)
و این ماده دو بار در «نهج» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زبرجد»، ج۱، ص۴۹۱.