ریش (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رِیش (به کسر راء و سکون یاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای زینت بوده و فقط يكبار در
قرآن آمده است. در
نهج البلاغه نیز این واژه به معنای لباس فاخر بکار رفته است.
رِیْش به معنای زينت است.
(قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ) (اى فرزندان آدم! لباسى براى شما آفريديم كه اندام شمارا مىپوشاند و مايه زينت شماست؛ امّا جامه پرهيزگارى بهتر است. اينها همه از آيات خداست، تا متذكّر نعمتهاى او شوند.)
به نظر میآيد كه مراد از ريش، زينت است خواه طبيعى باشد مثل
مو و غيره و خواه مصنوعى مثل لباس فاخر و غيره.
در
مجمع نقل كرده: ريش آن است كه در آن زينت و زيبائى باشد و از آن است ريش الطائر (پرهاى
پرنده) و خود آن را اثاث البيت گفته است.
در
المیزان نيز ما فيه الجمال گفته و گويد مأخوذ است از ريش طائر كه در آن انواع زينت و زيبائى است.
ناگفته نماند معناى اوّلى آن مجموع پرهاى پرنده است و سپس به لباس فاخر و غيره گفته شده چنانكه در
مفردات،
قاموس،
صحاح و
اقرب گفته
مؤيد گفته ما آن است كه در آيات بعدى دو بار لفظ
زینت به كار رفته
(يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) (اى فرزندان آدم! زينت خود را در هنگام رفتن به هر مسجدى، با خود برداريد.)
(قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ) (بگو: «چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده را حرام كرده است؟!»)
در
المیزان از
تفسیر قمی از
ابی الجارود از
امام باقر (علیهالسّلام) نقل شده كه ريش را متاع و
مال فرمودهاند.
ولى
زياد بن منذر كه
ابو الجارود باشد
زيدى مذهب و مشكوک است.
در
نهج البلاغه رياش به معنى لباس فاخر آمده است.
«أَلْبَسَكُمُ الرِّيَاشَ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمُ الْمَعَاشَ» «همان خدايى كه لباسهاى فاخر را به شما پوشانده و معاش و روزى را به فراوانى به شما ارزانى داشته است.»
و
«وَأَلْبَسَكُمُ الرِّيَاشَ، وَأَرْفَغَ لَكُمُ المَعَاشَ»؛
«و لباسهاى فاخر را بر شما پوشانده، زندگى پر وسعت به شما بخشيده»
اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ریش»، ج۳، ص۱۵۲.