• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رَهین (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





رَهین: (كَسَبَ رَهِينٌ)
رَهین: از مادّۀ «رهن» به معنای «گروگان» (حبس هر چیز) است و آن وثیقه‌ای است که معمولاً در مقام «وام» می‌دهند، آیه می‌گوید: «... هرکس در گرو اعمال خویش است» (کُلُّ امْرِئٍ بِمٰا کَسَبَ رَهِینٌ) و همچنین آیۀ: (کُلُّ نَفْسٍ بِمٰا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ.) «هرکس در گرو اعمال خویش است.»
گویی تمام وجود انسان در گرو اعمال و انجام وظایف و تکالیف خویش است و هنگامی که آنها را انجام می‌دهد آزاد می‌شود وگرنه در قید اسارت باقی خواهد ماند و در حقیقت اسیر و محبوس است.
از بعضی از کلمات اهل لغت چنین بر می‌آید که یکی از معانی «رهن» ملازمت و همراه بودن چیزی است و بعضی معنی اصلی آن را صریحاً همین دوام و ثبوت و ملازمت می‌دانند و «رهن» به معنای «وثیقه» را از اصطلاحات فقها شمرده‌اند، لذا هنگامی که گفته می‌شود «نعمة راهنة» به معنای نعمت پایدار و برقرار است و مفهوم آیۀ مورد بحث این است که اعمال هرکس ملازم و همراه اوست و هرگز از او جدا نمی‌شود، خواه عمل نیک باشد یا بد!



به موردی از کاربرد «رَهین» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - رَهین (آیه ۲۱ سوره طور)

(وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ.) (كسانى كه ایمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را در بهشت به آنان ملحق مى‌كنيم؛ و از پاداش عملشان چيزى نمى‌كاهيم؛ و هر كس در گروى اعمال خويش است.)

۱.۲ - رَهین در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: جمله (کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهِینٌ) به‌طوری که از سیاق بر می‌آید تعلیل است برای جمله (وَ ما اَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ)، و کلمه رهن و رهین و مرهون به طوری که راغب گفته هر سه به معنای آن چیزی است که به عنوان وثیقه و گرو به کسی می‌دهی و از او چیزی قرض می‌کنی. راغب می‌گوید: و چون هر جا این کلمه به چشم بخورد تصوری از معنای حبس و نگهداری به ذهن می‌رسد، لذا این کلمه را در حبس هر چیزی نیز استعمال کردند، هر چند که ربطی به وثیقه نداشته باشد [۸]     و چه‌بسا همین معنای استعاری در آیه مورد بحث، منظور باشد، و خود انسان رهنی باشد محفوظ و حبس شده نزد خدای سبحان در مقابل عملی که از نیک و بد کرده، تا جزای آن را که یا ثواب است و یا عقاب به او بدهد، و اگر از عمل او چیزی کم کرده باشد و تمامی اعمالش را جزا نداده باشد، قهراً خود انسان وثیقه و گرو همه اعمالش نمی‌شود، بلکه گرو بعضی از اعمالش می‌شود، و بعضی دیگر از اعمالش را دیگران، یعنی همان ذریه‌ای که به او ملحق شده تملک کرده است.
 
۱. طور/سوره۵۲، آیه۲۱.    
۲. طور/سوره۵۲، آیه۲۱.    
۳. مدثر/سوره۷۴، آیه۳۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۳۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۲۵۰.    
۶. طور/سوره۵۲، آیه۲۱.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۸۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۹۱.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «رهین»، ج۲، ص۲۱۶.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره طور | لغات قرآن




جعبه ابزار