رَقْم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَقْم (به فتح راء و سکون قاف) از
واژگان قرآن کریم به معنای نوشتن است.
رَقْم به معنای نوشتن ، نقطه گذاشتن و آشكار كردن است.
راغب آن را خطّ غليظ گفته و از بعضى نقطه گذاشتن نقل كرده است.
صحاح آن را نوشتن ترجمه میكند
و نيز
مجمع در
سوره کهف.
(كَلَّا إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ • وَ ما أَدْراكَ ما سِجِّينٌ • كِتابٌ مَرْقُومٌ • ... • كَلَّا إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ • وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ • كِتابٌ مَرْقُومٌ) به نظر میآيد مراد از
مرقوم در دو آيه مجسّم شدن اعمال است به طوری كه مراد از كتاب، كتاب بخصوصى است نه كاغذ يا پارچه نوشته شده مثلا مهندسی كه كارخانهاى را نصب میكند میشود گفت فلان موتور را در فلانجا نوشت و فلان لوله را در فلانجا (يعنى گذاشت و نصب كرد).
كتاب و اعمال فاجران در
سجّین است و سجيّن كتابى است كه از اعمال نوشته شده و از اعمال به وجود آمده. همچنين است
علیّون.
به عقيده مجمع «
كِتابٌ مَرْقُومٌ» تفسير «
سِجِّينٍ» نيست زيرا سجيّن كتاب
مرقوم نمیباشد بلكه آن تفسير كتاب در «
إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ» است و تقدير آن «و هو كتاب
مرقوم» است ولى آن طور كه گفته شد سجين را كتاب دانستن مانعى ندارد.
(أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً) رقيم به معنى
مرقوم و نوشته است
اصحاب رقيم همان
اصحاب کهف است علت اين تسميه آن است كه نام و حكايت آنها را در لوحى نوشتند و
اصحاب رقيم خواندند
عیاشی در تفسير خود از
امام صادق علیهالسّلام نقل كرده: آنها قومى بودند فرار كردند شاه زمان نام و نام پدران و نام عشاير آنها را در صحيفههاى فلزى نوشت آنست قول خدا «
أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ».
طبرسی از جمله اقوال اين قول را نقل كرده كه:
رقيم لوحى است از سنگ كه
قصّه اصحاب كهف را در آن نوشته و در باب
غار گذاشتند
و ايضا اين يكى از اقوالى است كه در
کشاف نقل كرده ولى گويد: لوح از فلز بود.
و نيز گفتهاند:
رقيم نام
سگشان بود
و نيز
رقيم نام بيابانى است كه كهف در آن بود و ايضا
رقيم نام كوهى است كه غار در آن قرار داشت و ايضا
رقيم نام شهر
اصحاب كهف است.
در مجمع نقل شده كه گفتهاند آن لوح در يكى از خزائن پادشاهان محفوظ بود.
و نيز طبرسى قول ديگرى درباره
رقيم نقل كرده كه
اصحاب رقيم غير از
اصحاب كهف است و مراد از آنها همان سه نفراند كه به غارى رفتند و باب غار مسدود گرديد
دعا كردند خداوند نجاتشان داد.
قضيّه آن سه نفر را
شیعه و
سنّی در كتابهاى خود نقل كردهاند.
ولى اين قول بعيد است زيرا فقط حالات
اصحاب كهف در قرآن آمده و اگر
اصحاب رقيم غير از آنها بودند لازم بود از آنها هم ذكرى به ميان آيد.
به عقيده
المیزان نيز
اصحاب رقيم همان
اصحاب كهفاند و در ردّ دو
قصّه و دو گروه بودن میگويد: اين جدا بعيد است كه خداوند در كلام بليغ خود به دو طائفه اشاره كند و در يكى به تفصيل سخن گويد و به ديگرى نه اجمالا و نه تفصيل اشاره نكند.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «رقم»، ج۳، ص۱۱۵.