روابط خارجی حمدانیان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ تحولات
دولت حمدانیان گویای آن است که آنان مناسبات سیاسی خود را بر بنیانی منفعتطلبانه و بیثبات استوار ساخته بودند.
نخستین تحرک سیاسی آنان به
همپیمانی حمدان بن حمدون با
هارون شاری در ۲۶۳ بازمیگشت که دوامی نسبتاً طولانی داشت و
حمدان نهتنها بهلحاظ نظامی، بلکه بهلحاظ تبلیغی نیز امکانات خود را در اختیار
خوارج نهاد،
اما از آنجا که این همپیمانی بن ابه مصالح سیاسی طرفین شکل گرفته بود و از گرایش استقلالطلبانه
بنیتغلب ناشی میشد،
در موقعیتی خطیر از هم گسست. بدینترتیب، مناسبات حسنه آنان پس از حدود دو دهه به روابطی خصمانه تبدیل شد و
حسین بن حمدان به نفع
عباسیان، به قلع و قمع آنها پرداخت. چنین مناسبات بیثباتی با قرامطه نیز وجود داشت چنانکه، حسین بن
حمدان یک چند
عملیات نظامی متعددی علیه
قرمطیان به انجام رساند اما با شدت گرفتن دشمنی
حمدانیان و
فاطمیان، قرمطیان از حمایت سیاسی و حتی تسلیحاتی حمدانیان علیه فاطمیان بهرهمند شدند.
این بیثباتی در مناسبات حمدانیان با عباسیان بیش از پیش جلوهگر بود. تحولات سیاسی مرکز
خلافت و مناسبات حمدانیان با سرداران نظامی مسلط بر دربار عباسیان، چگونگی این روابط را تعیین میکرد. حمدانیان بهرغم موقعیت مستحکم حسین بن
حمدان در دربار
خلیفه عباسی و نیز امیرالامرایی ناصرالدوله در بسیاری موارد عملکردی استقلالطلبانه و طغیانگرانه داشتند.
با این حال، اهمیت حمدانیان در حفظ سرحدات اسلامیِ مجاور
روم شرقی (ثغور) و نیز حفظ
امنیت داخلی قلمرو عباسیان از دستاندازی
قبایل کرد و
عرب نواحی جزیره،
عباسیان را به مدارا وا میداشت.
فاطمیان، بهرغم تمایل حمدانیان به همپیمانی با آنها، چندان روی خوشی نشان نمیدادند و به آنان بیاعتماد بودند.
درواقع، فاطمیان غالبآ در
جبهه مقابل حمدانیان قرار داشتند. بهرغم آنکه گاه حمدانیان بن ابه مقتضیات سیاسی به فاطمیان التجا میجستند،
این رویکرد تا پایان حکومت حمدانیان تداوم داشت. با این حال، گروهی از آخرین بازماندگان خاندان
حمدانی، پساز سقوط حکومت حمدانیان در
شام، در
مصر اقامت گزیدند و بعدها در نیمه دوم قرن پنجم، یکی از اخلاف آنان چنان قدرتی یافت که برای چندین سال بر امور حکومت مصر در دوره مستنصر فاطمی، سیطره یافت و مهمترین
کارگزار مصر شد.
مهمترین نقش حمدانیان حفاظت از
مرزهای قلمرو اسلامی در مقابل تهاجم رومیها بود و حمدانیان مهمترین مانع توسعهطلبی رومیان در نواحی مسلماننشین بهشمار میرفتند. ازاینرو در منشور حکومتی آنان که از سوی دربار عباسیان ابلاغ میشد،
جهاد از مهمترین وظایف حاکم
حمدانی بود.
بیشترین جهاد علیه رومیان را، سیفالدوله در فاصله سالهای ۳۲۴ تا ۳۵۶ انجام داد که او را به کابوسی برای رومیان تبدیل کرده بود،
اما با مرگ سیفالدوله (۳۵۶)، رومیان با استفاده از آشفتگی اوضاع داخلی حمدانیان و ضعف جانشینان سیفالدوله، به جبران شکستهای خود پرداختند. مناسبات حمدانیان با روم شرقی منحصر به جنگ نبود و در دورانهای کوتاهمدت
صلح، روابط
سیاسی و
تجاری و حتی
دینی بین دو طرف برقرار بود.
حمدانیان دارای دو
امارت مستقل در
موصل و
حلب بودند. این دو امارت، بهرغم خاستگاه مشترک و نیز مناسبات سیاسی ـ
اقتصادی و
فرهنگی نزدیک، هریک بهشیوهای مستقل اداره میشدند.
امیر
حمدانی دارای اختیارات بسیار بود، از جمله برگزاری
نمازجمعه، اداره امورجنگ، جمعآوری مالیات، رسیدگی به
مَظالم، نظارت بر عیار
سکه و نقوش منسوجات و احتساب.
قلمرو حمدانیان به چند ناحیه تقسیم شده بود و هر ناحیه یک
والی داشت که از میان افراد
خاندان حمدانی یا
غلامان ویژه انتخاب میشدند. ساختار حکومت آنان نظامی بود و
امرای حمدانی بیش از آنکه سیاسی باشند، جنگاور بودند و ابزار سلطه آنان سپاهیان پرشمارشان بود.
نهاد وزارت، همزمان، نقش معاونت در امور مالی و دیوانی و
سفارت را ایفا میکرد. با این حال، وزرا استقلال عمل کمی داشتند و غالباً تحت سیطره امیرحمدانی بودند.
از جمله وزرای معروف آنان باید از ابواسحاق قَراریطی،
محمد بن فَهداَزْدَی،
ابومحمد فیاضی و نیز افرادی از خاندان مغربی نامبرد.
منصب احتساب از دیگر مناصب اداری حمدانیان بود.
درباره
نظام قضایی آنان گفته شده است که ناصرالدوله شخصاً بر کار مظالم و اجرای حدود نظارت میکرد،
در حالی که سایر
امرای حمدانی به انتصاب قضات اهتمام جدّی داشتند.
به دلیل
سنّی بودن اغلب ساکنان قلمرو حمدانیان (البته بعدها سکنه
شیعی مذهب افزایش یافت)، قضات غالبآ از میان
اهل سنّت بهویژه
حنفیان انتخاب میشدند. هرچند در اواخر دوره حمدانیان، گرایش به انتخاب قضات
شیعه افزایش یافت.
نظام اقتصادی حمدانیان متکی بر اخذ
خراج و
مالیات،
جزیه و مصادره
اموال و
املاک بود که درآمد هنگفتی به
خزانه آنان سرازیر میکرد. این
ثروت غالباً معلول به کارگیری شیوههایی
قساوت بار بود که نمونههای آن بهکرّات در منابع ذکر شده است.
با این حال گفته شده که این سیاست سخت گیرانه مالیاتی، معلول نیاز مبرم حمدانیان به
پول برای تأمین مقرری سپاهیان تحت امرشان بوده است.
قلمرو حمدانیان به دلیل واقع شدن در مسیر راههای تجاری
شرق و
غرب، حائز اهمیت فراوان بود
و رونق تجاری و بازارهای متعدد شهرهایی چون حلب، موصل و رَقّه، در آثار
جغرافیدانان مسلمان وصف شده است. در این چرخه تجاری، صادرات کالا اعم از محصولات
کشاورزی و
نساجی و کالاهای شیشهای،
کاغذسازی و غیره اهمیت فراوان داشت و هریک از شهرها به ساخت یا تولید محصولی خاص شهرت داشتند.
حمدانیان موصل به بن ای
کاخهای زیبا،
مسجد و
آرامگاه بهویژه برای شخصیتهای شیعی، اهتمام بسیار داشتند، از آن جمله است بنایی
زیارتگاهی به نام مشهدالدکّه در حلب منسوب به محسن بن حسین بن علی علیهماالسلام،
و رباطی عظیم که ابنجبیر در قرن ششم در موصل آن را دیده بود
و بعدها به جامع
یونس نبی تبدیل شد.
استحکامات نظامی حلب نیز اگرچه قرنها پیش از حمدانیان بنا شده بود، اما سیفالدوله و پسر و جانشینش، سعدالدوله، به تجدید بنای باروی
شهر و افزودن برجهایی به آن و نیز ترمیم
قلعه معروف حلب همت گماشتند.
بنای کاخهای باشکوه، از جمله کاخ الحَلْبه و ترمیم
مسجدجامع حلب،
نمونههایی دیگر از توجه حمدانیان شام به
معماری است.
موسیقی از برجستهترین شاخههای هنری در روزگار حمدانیان محسوب میشود. توجه آنان به موسیقی بیش از هر چیز به سبب ثروت فراوان و شادخواری امرا و بزرگان بود.
فارابی، بزرگترین موسیقیدان مسلمان، از حمایت سیفالدوله برخوردار بود.
ابوالفرج اصفهانی نیز کتاب معروف الاغانی خود را به سیفالدوله اهدا کرد
و ابنفضلاللّه عمری در مسالکالابصار
از حضور موسیقیدانی به نام سقّاره در دربار سیفالدوله یاد کرده است. در اشعار شعرای روزگار حمدانیان نیز بهکرّات از سازهایی چون عود و مِزْهر و اصطلاحاتی چون عودیّات، آلات طرب و مُعلِنَةُ الأَوتار یاد شده است که بر رواج موسیقی در این روزگار صحه میگذارد.
ادبیات در دوره حمدانیان چنان غنایی داشت که فیصل سامر
دولت
حمدانی را دولت
شعر و
جنگ نامیده است.
امرای حمدانی (از جمله سیفالدوله، ابوفراس و سه تن از پسران ناصرالدوله)، نه تنها خود غالبآ در زمره
ادبا و
شعرا بودند،
بلکه دربارشان نیز محفل پررونق ادبا و شعرایی بود که با انواع آثار و اشعار رزمی، بزمی، عامیانه، مدحی، مرثیهای و غیره در آنجا هنرنمایی میکردند. دربار ابوتغلب و بهویژه سیفالدوله پررونقترین این محافل بود.
علاوه بر ابوفراس، شعرایی چون متنبّی، سَری رفاء، بَبَّغا، صنوبری و کشاجم بسیار مشهور بودند
ج ۲، ص ۲۱۸ـ۲۲۲).
آوازه سیفالدوله در ادب چنان بود که بدیعالزمان همدانی، در «المقامة الحمدانیة» خود از او یاد میکند.
در لغت و نحو نیز افراد برجستهای چون ابوعلی فارسی و ابنجنّی و ابنخالویه، در خطابه، ابننباته فارقی و در رسائل ادبی، ابوبکر خوارزمی از حمایتهای مادی و معنوی
امرای حمدانی برخوردار بودند.
سایر رشتههای علمی نیز موردتوجه حمدانیان بود، چنانکه در
علوم عقلی،
طب و
نجوم نیز بزرگانی چون
ابونصر فارابی، عیسی رَقّی، جابر بن منصور سُکَّری، ابوالحسین بن کشکرایا و ابوالقاسم تَنّوخی در قلمرو حمدانیان میزیستند.
بهرغم هم پیمانی حمدانیان با حکومتها و قدرتهای سنّیمذهب،
مذهب آنان آشکارا
تشیع دوازده امامی بود.
گفته شده است که سیفالدوله از سال ۳۵۱ با اتخاذ تدابیری، دست به تغییر ترکیب جمعیتی حلب به نفع شیعیان زد.
وی بدین منظور به احداث مقابری برای شخصیتهای شیعی نظیر
عمرو بن حَمِق خُزاعی و درج اسامی پنج تن علیهمالسلام بر روی برخی سکههای
حمدانی پرداخت.
بنابه گزارش ابنحوقل،
ابوالهیجاء
حمدانی پیرامون
مزار امام علی علیهالسلام حصاری استوار ساخت و قبهای بزرگ که درون آن با فرشهای گرانقیمت پوشیده شده بود، بر آن بنا کرد. ابنعدیم
نیز از اقدام سعدالدوله به افزودن جملات «حی علی خیرالعمل،
محمد و علیٌ خیرالبشر» به اذان سخن گفته است. آشکارترین جلوههای تشیع در اشعار شعرای این روزگار منعکس است.
ابوفراس
حمدانی، بارها به
مدح اهل بیت و
قدح دشمنانشان پرداخته است
و دو شاعر به نامهای
محمد بن
احمد بن
حمدان معروف به ابوبکر بَلَدی و علی بن عبداللّه ناشئالاصغر هم اشعار بسیاری درباره اهل بیت سرودهاند.
ابوبکر خوارزمی، ادیب معروف، نیز گرایشهای شیعیاش را آشکارا بیان میکرد
و شمشاطی، نحوی مشهور و معلم فرزندان ناصرالدوله، نیز به تشیع گرایش داشت.
بااینحال، حمدانیان تسامح مذهبی داشتند و رونق فعالیت دیرهای فراوان منطقه موصل در روزگار آنان
گویای رویکرد حمدانیان به آزادی عمل اهل کتاب بوده است.
قدیمترین
سکه به دست آمده از حمدانیان،
درهمی مربوط به سال ۳۳۰ است که به دستور ناصرالدوله ضرب شده است.
نیز سکههایی به تاریخ ۳۳۱، ۳۳۳، ۳۳۴، ۳۵۴، ۳۶۰ و غیره بهدست آمده که نام خلیفه عباسی (گاه نام
خلیفه فاطمی) همراه با نام امیر
حمدانی بر آن ضرب شده است
منابع:
(۳۲) ابن ابیاصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت (۱۹۶۵).
(۳۳) ابناثیر، الکامل فی التاریخ.
(۳۴) ابنتغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
(۳۵) ابنجبیر، رحلة ابنجبیر، بیروت ۱۹۸۶.
(۳۶) ابنحوقل، صورة الارض.
(۳۷) ابنخرداذبه، مسالک و الممالک.
(۳۸) ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان.
(۳۹) ابنشحنه، الدرالمنتخب فی تاریخ مملکة حلب، چاپ یوسف الیان سرکیس، بیروت ۱۹۰۹.
(۴۰) ابنشداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.
(۴۱) ابنظافر ازدی، اخبار الدولة الحمدانیة بالموصل و حلب و دیار بکر و الثغور، چاپ تمیمه رواف.
(۴۲) ابنعدیم، زبدةالحلب من تاریخ حلب، چاپ سامی دهان، دمشق ۱۹۵۱ـ۱۹۶۸.
(۴۳) ابنفضلاللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، سفر۱، چاپ عبداللّه سریحی، ابوظبی ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
(۴۴) ابنقلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴۵) ابوشجاع روذراوری، ذیل کتاب تجارب الامم، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد.
(۴۶) ابوفراس
حمدانی، دیوان، شرح خلیل دویهی، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۴۷)
احمد بن حسین بدیعالزمان همدانی، مقامات ابیالفضل بدیعالزمان الهمدانی، و شرحها
لمحمد عبده، بیروت ۱۸۸۹.
(۴۸) محسن بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
(۴۹) عبدالملک بن
محمد ثعالبی، یتیمة الدهر، چاپ مفید
محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵۰) یاسین بن خیراللّه خطیب عمری، منیة الادباء فی تاریخ الموصل الحدباء، چاپ سعید دیوهجی، موصل ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
(۵۱)
محمد بن عباس خوارزمی، رسائلابیبکر الخوارزمی، بیروت ۱۹۷۰.
(۵۲) علی بن
محمد شابشتی، الدیارات، چاپ کورکیس عوّاد، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۵۳) ابراهیم بن هلال صابی، المختار من رسائل ابیاسحق ابراهیم بن هلال ابنزهرون الصابی، چاپ شکیب ارسلان، بیروت.
(۵۴)
محمد راغب طباخ، اعلامالنبلاء بتاریخ حلب الشهباء، چاپ
محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.
(۵۵) طبری، تاریخ طبری.
(۵۶) فیصل سامر، الدولة الحمدانیة فی الموصل و حلب، بغداد ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
(۵۷) عریب بن سعد قرطبی، صلة تاریخ الطبری، در ذیول تاریخالطبری، چاپ
محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
(۵۸) علی بن یوسف قفطی، تاریخالحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ یولیوس لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۵۹)
محمود بن حسین کشاجم، دیوان، چاپ خیریه
محمد محفوظ، بغداد ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
(۶۰) مسکویه، تجارب الامم و عواقب الهمم.
(۶۱) مقدسی، اَلْبَدْءُ وَ التّاریخ.
(۶۲)
احمد بن علی مَقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، المعروف بالخططالمقریزیة، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد (۱۹۷۰).
(۶۳)
محمد بن
احمد وأواء دمشقی، دیوان، چاپ سامی دهان، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
(۶۴) یاقوت حموی، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
(۶۵) کدرینگتون، کتابچه راهنمای کاربر سکه شناسی Musalman، لندن ۱۹۰۴.
(۶۶) استنلی لینپول، کاتالوگ خط پول از سکه های شرقی در موزه بریتانیا، لندن ۱۸۷۵-۱۸۹۰، repr بولونیا ۱۹۶۷.
دانشنامه جهان اسلام، بن یاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حمدانیان»، شماره۶۵۲۳.