ذِبْح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذِبْح (به کسر ذال و سکون باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای شكافتن، سر بريدن و خفه كردن است. از ماده ذبح فقط یک مورد در
خطبه ۱۹۱ آمده است.
ذِبْح به معنای شكافتن، سر بريدن و خفه كردن است.
امام (صلواتاللهعلیه) در رابطه با احوال مردم در
دنیا فرموده:
«دَارُ حَرَب وَسَلَب ... فَمِنْ نَاج مَعْقُور، وَ لَحْم مَجْزُور، وَ شِلْو مَذْبُوح، وَ دَم مَسْفُوح، وَ عَاضّ عَلَى يَدَيْهِ، وَ صَافِق لِكَفَّيْهِ.» يعنى «دنيا خانه نهب و تاراج است، مردم آن بعضى نجات يافته زخمى، بعضى به صورت گوشت قطع شده، بعضى عضوى مذبوح، بعضى به صورت خون ريخته شده، بعضى از
حسرت دست به دندان گزيده و بعضى از تأسف دست به هم زننده است.»
(شرحهای خطبه:
) بابى انت و امّى يا امير المؤمنين، چقدر زيباست كلام تو و چه قدر نارساست ترجمه من.
از این ماده فقط يكبار در «
نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ذبح»، ج۱، ص۴۱۰.