دوستی با کافران (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
قرآن کریم به
حرمت برقرار ساختن پیوندهای دوستانه با کافران اشاره شده است.
در
آیه ۱۳۸
سوره نساء حرمت برقرار ساختن پیوندهای دوستانه با کافران اشاره شده است:
«بشر المنـفقین بان لهم عذابـا الیمـا• الذین یتخذون الکـفرین اولیاء من دون المؤمنین... ؛
به
منافقان خبر ده که عذابی دردناک (در پیش) خواهند داشت؛ همانان که غیر از مؤمنان کافران را دوستان (خود) میگیرند آیا سربلندی را نزد آنان میجویند (این خیالی خام است) چرا که
عزت همه از آن خداست.»
تعبیر به عنوان"
بشارت " در موردی که سخن از" عذاب الیم" است یا بعنوان
استهزاء نسبت به افکار پوچ و بی اساس آنها است، و یا به خاطر آن است که کلمه بشارت که در اصل از" بشر" به معنی صورت گرفته شده، معنی وسیعی دارد، و هر گونه خبری را که در صورت
انسان اثر بگذارد و آن را مسرور یا غم آلود کند، شامل میشود. و در
آیه اخیر، این دسته از
منافقان چنین توصیف شدهاند: " آنها کافران را به جای مومنان دوست خود انتخاب میکنند". (الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین).
سپس میگوید: هدف آنها از این انتخاب چیست؟ " آیا راستی میخواهند
آبرو و حیثیتی از طریق این دوستی برای خود کسب کنند"؟! (ا یبتغون عندهم العزة).
در حالی که تمام
عزتها مخصوص
خدا است. (فان العزة لله جمیعا).
زیرا
عزت همواره از"
علم" و"
قدرت" سرچشمه میگیرد و اینها که قدرتشان ناچیز و علمشان نیز همانند قدرتشان ناچیز است، کاری از دستشان ساخته نیست که بتوانند
منشا عزتی باشند.
این آیه به همه مسلمانان هشدار میدهد که
عزت خود را در همه شئون زندگی اعم از شئون اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و مانند آن، در دوستی با دشمنان
اسلام نجویند، بلکه تکیه گاه خود را ذات پاک خداوندی قرار دهند که سرچشمه همه
عزتها است، و غیر
خدا از دشمنان
اسلام نه
عزتی دارند که به کسی ببخشند و نه اگر میداشتند قابل اعتماد بودند، زیرا هر روز که منافع آنها اقتضا کند فورا صمیمیترین متحدان خود را رها کرده و به سراغ کار خویش میروند که گویی هرگز با هم آشنایی نداشتند، چنان که تاریخ معاصر شاهد بسیار گویای این واقعیت است!.
در آیه ۵۷
سوره مائده به حرمت برقرار ساختن پیوندهای دوستانه با کافران اشاره شده است:
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعبـا من الذین... و الکفار اولیاء و اتقوا الله ان کنتم مؤمنین؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید کسانی را که
دین شما را به ریشخند و بازی گرفتهاند (چه) از کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و (چه از) کافران دوستان (خود) مگیرید و اگر ایمان دارید از
خدا پروا دارید.»
در
آیه ۵۷
سوره مائده بار دیگر خداوند به مؤمنان دستور میدهد که از انتخاب
منافقان و دشمنان به عنوان دوست بپرهیزید، منتها برای تحریک عواطف آنها و توجه دادن به
فلسفه این حکم، چنین میفرماید: "ای کسانی که
ایمان آوردهاید آنها که آئین شما را به باد
استهزاء و یا به
بازی میگیرند، چه آنها که از
اهل کتابند و چه آنها که از
مشرکان و
منافقان هستند، هیچیک از آنان را به عنوان
دوست انتخاب نکنید". (یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعبا من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار اولیاء).
و در پایان
آیه با جمله" و اتقوا الله ان کنتم مؤمنین"، موضوع را تاکید کرده که" طرح دوستی با آنان با
تقوا و ایمان سازگار نیست".
باید توجه داشت که" هزو" (بر وزن قفل) به معنی سخنان یا حرکات مسخره آمیزی است که برای بی ارزش نشان دادن موضوعی انجام میشود.
و به طوری که"
راغب " در کتاب
مفردات میگوید: بیشتر به
شوخی و استهزایی گفته میشود که در غیاب و پشت سر دیگری انجام میگیرد، اگر چه گاهی هم به شوخیها و مسخرههایی که در حضور انجام میگیرد به طور نادر اطلاق میشود.
لعب معمولا به کارهایی گفته میشود که غرض صحیحی در انجام آن نیست و یا اصلا بی هدف انجام میگیرد و بازی کودکان را که لعب مینامند نیز از همین نظر است.
در آیه دوم در تعقیب بحث گذشته در مورد
نهی از دوستی با منافقان و جمعی از
اهل کتاب که احکام
اسلام را بباد
استهزاء میگرفتند، اشاره به یکی از اعمال آنها به عنوان
شاهد و گواه کرده و میگوید: " هنگامی که شما مسلمانان را به سوی
نماز دعوت میکنید، آن را بباد استهزاء و بازی میگیرند" (و اذا نادیتم الی الصلاة اتخذوها هزوا و لعبا).
سپس علت عمل آنها را چنین بیان میکند: " این بخاطر آن است که آنها جمعیت نادانی میباشند و از درک حقایق بدورند" (ذلک بانهم قوم لا یعقلون).
در
آیه ۵۷
سوره مائده به حرمت برقرار ساختن پیوندهای دوستانه با کافران اشاره شده است:
«تری کثیرا منهم یتولون الذین کفروا لبئس ما قدمت لهم انفسهم ان سخط الله علیهم و فی العذاب هم خــلدون؛
بسیاری از آنان را میبینی که با کسانی که
کفر ورزیدهاند دوستی میکنند راستی چه
زشت است آنچه برای خود پیش فرستادند که (در نتیجه)
خدا بر ایشان
خشم گرفت و پیوسته در
عذاب میمانند.»
بسیاری از آنان را میبینی که طرح دوستی و
محبت با کافران میریزند (تری کثیرا منهم یتولون الذین کفروا) بدیهی است که دوستی آنها ساده نبود، بلکه دوستی آمیخته با انواع
گناه و
تشویق آنان به اعمال و افکار غلط بود، و لذا در آخر آیه میفرماید: " چه بد اعمالی از پیش برای
معاد خود فرستادند، اعمالی که نتیجه آن،
خشم و
غضب الهی بود و در
عذاب الهی جاودانه خواهند ماند" (لبئس ما قدمت لهم انفسهم ان سخط الله علیهم و فی العذاب هم خالدون) درباره اینکه منظور از الذین کفروا در این
آیه چه اشخاصی هستند بعضی احتمال دادهاند منظور مشرکان مکهاند که
یهود با آنها طرح دوستی ریخته بودند، و بعضی احتمال دادهاند که منظور جباران و ستمگرانی بودهاند که یهود در اعصار گذشته طرح دوستی با آنها میریختند حدیثی که از
امام باقر علیهالسّلام در این زمینه نقل شده نیز این معنی را تایید میکند آنجا که میفرماید:
یتولون الملوک الجبارین و یزینون لهم اهوائهم لیصیبوا من دنیاهم:
" این دسته کسانی بودند که جباران را دوست میداشتند و اعمال هوس آلود آنان را در نظرشان خوب جلوه میدادند تا به آنها نزدیک شوند و از دنیاشان بهره گیرند"! هیچ مانعی ندارد که آیه اشاره به هر دو معنی بلکه اعم از آنها باشد.
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا ءاباءکم و اخونکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمـن و من یتولهم منکم فاولـئک هم الظــلمون؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید اگر پدرانتان و برادرانتان
کفر را بر ایمان ترجیح دهند (آنان را) به دوستی مگیرید و هر کس از میان شما آنان را به دوستی گیرد آنان همان ستمکارانند.»
«یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول وایاکم ان تؤمنوا بالله ربکم ان کنتم خرجتم جهـدا فی سبیلی وابتغاء مرضاتی تسرون الیهم بالمودة و انا اعلم بما اخفیتم و ما اعلنتم و من یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید
دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید (به طوری) که با آنها اظهار دوستی کنید و حال آنکه قطعا به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند (و)
پیامبر (
خدا) و شما را (از مکه) بیرون میکنند که (چرا) به
خدا پروردگارتان ایمان آوردهاید اگر برای
جهاد در راه من و طلب خشنودی من بیرون آمدهاید (شما) پنهانی با آنان رابطه دوستی برقرار میکنید در حالی که من به آنچه پنهان داشتید و آنچه آشکار نمودید داناترم و هر کس از شما چنین کند قطعا از راه درست منحرف گردیده است.»
چنان که در
شان نزول دانستیم حرکتی از ناحیه یکی از مسلمانان صادر شد که هر چند به قصد
جاسوسی نبود ولی اظهار محبتی به دشمنان
اسلام محسوب میشد، لذا آیات فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد که از تکرار اینگونه کارها در آینده بپرهیزند.
نخست میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و خود را دوست خویش قرار ندهید" (یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء) یعنی آنها فقط دشمنان خدا هستند که با شما نیز عداوت و دشمنی دارند، با این حال چگونه دست دوستی به سوی آنها دراز میکنید؟! سپس میافزاید: " شما نسبت به آنها اظهار
محبت میکنید در حالی که آنها نسبت به آنچه از حق برای شما آمده (
اسلام و
قرآن) کافر شدهاند، و
رسول خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شما است از شهر و دیارتان بیرون میرانند" (تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول و ایاکم ان تؤمنوا بالله ربکم)
آنها هم در عقیده با شما مخالفند، و هم عملا به مبارزه برخاستهاند، و کاری را که بزرگترین افتخار شما است، یعنی
ایمان به پروردگار، برای شما بزرگترین
جرم و
گناه شمردهاند، و به خاطر همین شما را از شهر و دیارتان آواره کردند، با این حال آیا جای این است که شما نسبت به آنها اظهار
محبت کنید، و برای نجاتشان از چنگال مجازات الهی به دست توانمند رزمندگان سپاه
اسلام تلاش کنید؟! سپس برای توضیح بیشتر میافزاید: " اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کردهاید پیوند دوستی با آنها برقرار نسازید" (ان کنتم خرجتم جهادا فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی)
اگر به راستی دم از دوستی
خدا میزنید و به خاطر او از شهر و دیار خود
هجرت کردهاید، و طالب جهاد فی سبیل الله و جلب رضای او هستید این مطلب با دوستی دشمنان خدا سازگار نیست.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «دوستی با کافران».