خُفُوت (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خُفُوت (به فتح خاء و سکون راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای سکون است. این واژه دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
خُفُوت به معنای سکون آمده است. «
خفت خفوتا: سکن سکونا»
امام علی (علیهالسلام) در رابطه با فوت خویش فرموده:
«وَسَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً خَلاَءً سَاكِنَةً بَعْدَ حَرَاك، وَصَامِتَةً بَعْدَ نُطْق لِيَعِظْكُمْ هُدُوِّي، وَخُفُوتُ إِطْرَاقِي» «
خفوت اطراق» سکون و زیرانداخته شدن نگاه است. یعنی «بزودی از من برای شما میماند جسدی خالی از روح، آرام بعد از حرکت و ساکت بعد از گویائی تا موعظه کند شما را سر به زیرانداختن من و سکون نگاه من و آرامی اطراف (دست و پای) من.»
(شرحهای خطبه:
) بعضی هر دو را «اطرافی» جمع طرف خوانده و گفتهاند: اطراف اول چشمهای آن حضرت و اطراف دوم دست و پای و سر او است.
و در وصف
خداوند فرموده:
«عَالِمُ السِّرِّ مِنْ ضَمَائِرِ الْمُضْمِرِينَ، وَنَجْوَى الْمُتَخَافِتِينَ» (خداوند از اسرار پنهانى مردم آگاه است، و هم از نجواى آنان كه آهسته سخن مىگويند)
(شرحهای خطبه:
) متخافت: کسی که پنهانی سخن گوید.
(وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ) (و نمازت را زياد بلند، يا زياد آهسته نخوان.)
واژه
خُفُوت دو بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خفوت»، ج۱، ص۳۵۲.