• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَمْس (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خَمْس (به فتح خاء و سکون میم) از واژگان قرآن کریم به معنای پنج است. مشتقات خمس که در آیات قرآن آمده عبارتند از: خامِس (به کسر میم) به معنای پنجم، خَمْسین (به فتح خاء و سکون میم) به معنای پنجاه‌ و خُمُس (به ضم خاء و میم) به معنای یک پنجم است.



خَمْس به معنای پنج‌ است.


(وَ یَقُولُونَ‌ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ‌) «و می‌گویند پنج نفراند ششم آنها سگشان است.»

۲.۱ - خامس

خامس به معنای پنجم‌ است.
(وَ الْخامِسَةَ اَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْها اِنْ کانَ مِنَ الصَّادِقِینَ‌) (و بار پنجم بگويد كه غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگويان باشد (و در اين صورت مجازات از هر دو برداشته مى‌شود).)

۲.۲ - خمسین

خمسین به معنای پنجاه‌ است.
(فَلَبِثَ فِیهِمْ اَلْفَ سَنَةٍ اِلَّا خَمْسِینَ‌ عاماً) (و او در ميان آنان نهصد و پنجاه سال، درنگ كرد.)
(تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ اِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ‌ خَمْسِینَ‌ اَلْفَ سَنَةٍ فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِیلًا) (فرشتگان و روح آن فرشته مقرّب خداوند به‌سوى او عروج مى‌كنند در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است.) راجع به این آیه در «عرج» بحث شده است.

۲.۳ - خُمُس

(وَ اعْلَمُوا اَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَاَنَّ لِلَّهِ‌ خُمُسَهُ‌ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی‌ وَ الْیَتامی‌ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ اِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما اَنْزَلْنا عَلی‌ عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ‌) (بدانيد هرگونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى خويشاوندان او و يتيمان و مستمندان و واماندگان در سفر از آنها است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل نازل كرديم، ايمان آورده‌ايد.)
خمس بر وزن عنق پنج یک و یک پنجم است و آیه صریح است در اینکه یک پنجم غنائم مال خدا و فرق پنجگانه دیگر است این آیه از چند جهت قابل دقّت است:
اوّل آنکه اهل سنّت عقیده دارند که خمس منحصر به غنائم جنگی است زیرا در آیه لفظ «غَنِمْتُمْ» آمده است و ایضا در باره غنائم جنگ بدر است چنانکه از خود آیه و از ما قبل و ما بعدش روشن است.
ولی باید دانست: غنیمت فقط به معنی غنائم جنگی نیست در اقرب الموارد آن را غنائم جنگی و هر چیزی که به دست آید، معنی کرده. در المنجد آن را غنائم جنگی و هر فائده دیگر گفته است.
[۳۴] لویس، معلوف، المنجد.
در نهج البلاغه نامه ۴۵ فرموده‌: «فَوَ اللَّهِ‌ مَا کَنَزْتُ مِنْ دُنْیَاکُمْ تِبْراً وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً.» «به خدا از دنیای شما ریزه زری و ریزه نقره‌ای خزانه نکردم و از غنائم آن مالی نیاندوختم.» پیداست که مراد از غنائم اموال و فایده‌های دنیا است نه غنائم جنگی. طبرسی (رحمه‌اللّه) که قول او از لحاظ لغت سند کامل است فرموده: در عرف لغت به هر فائده غنم و غنیمت اطلاق می‌شود. و نیز در آیه‌ (فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَةٌ) (زيرا غنيمت‌هاى فراوانى براى شما نزد خداست.) مراد از مغانم بهره‌ها و فائده‌هاست. المنار و طبرسی آن‌را فواضل و نعمت‌ها و رزق گفته است.
راغب در مفردات گفته: غنم بر وزن فرس معروف است و غنم (بر وزن قفل) رسیدن به گوسفند و به دست آوردن آن است سپس در هر چیزی که از دشمن و غیره به دست آید به کار رفته است.
از اینجاست که اهل بیت (علیهم‌السّلام) آن‌را هر فائده گرفته‌اند. در کافی از سماعة منقول است که از ابو الحسن (علیه‌السّلام) از خمس پرسیدم فرموده: آن در هر چیزی است که مردم فائده برده‌اند کم باشد یا زیاد.
وانگهی در مورد آیه گر چه جنگ بدر است ولی مورد مخصّص آیه نیست بلکه غنائم جنگ بدر سبب صدور این حکم کلّی شده است.
به موجب روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) خمس به هفت چیز راجع است غنائم جنگی، ارباح مکاسب، کنز، معادن، مال مخلوط به حرام، زمینی که کافر ذمّی از مسلمانی بخرد، جواهری که به واسطه غوّاصی به دست آید.
دوّم «ذی القربی» در آیه مفرد است و یک مصداق بیشتر ندارد یعنی کسی که با حضرت رسول قرابت دارد و آن با امام و جانشین پیغمبر که شیعه عقیده دارد تطبیق می‌شود. در هر عصر امام و جانشین آن حضرت فقط یک نفر می‌شود.
سوّم آنکه‌ «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی‌» هر سه با لام که مفید اختصاص و ملکیّت است آمده و «الْیَتامی‌ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ‌» بدون لام آمده و عطف به‌ «لِذِی الْقُرْبی‌»اند و این روشن می‌کند که این فرق سه گانه داخل در ذی القربی‌اند و به واسطه ذی القربی بودن از خمس سهم می‌برند و این همان است که ائمّه (علیهم‌السّلام) فرموده‌اند: مراد از این سه گروه، یتامی و مساکین و ابن سبیل سادات بنی‌هاشم‌اند.
راجع به آیه شریفه مطالب دیگری هست که در فقه شیعه باید دید.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۳۰۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۹۹.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۶۶.    
۴. کهف/سوره۱۸، آیه۲۲.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۶۷.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۷۲.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۳۸.    
۹. نور/سوره۲۴، آیه۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۰.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۸۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۱۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۰۳.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۰۴.    
۱۵. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۴.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۷.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۱۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۷۰.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۵.    
۲۱. معارج/سوره۷۰، آیه۴.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۸.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۳۰.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۹۹.    
۲۷. انفال/سوره۸، آیه۴۱.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۲.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۸۹.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۱۱۷.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۳۵.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۲۱.    
۳۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۴، ص۷۳.    
۳۴. لویس، معلوف، المنجد.
۳۵. نهج البلاغه، تحقیق الحسون، نامه۴۵، ص۶۷۷.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۳۶.    
۳۷. نساء/سوره۴، آیه۹۴.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۳.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۱.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۶۳.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۶.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۳۰۸.    
۴۳. رشیدرضا، محمد، تفسیر المنار، ج۵، ص۲۸۳.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۶.    
۴۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۱۵.    
۴۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۴۵.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خمس»، ج۲، ص۳۰۵.    






جعبه ابزار